جنگ روانی مقابل صهیونیستها برای کم کردن قدرت و قوت آنها، کاری است که آنها را عموما در مقابل محور مقاومت بازنده کرده است. برگ برندهای که محور مقاومت همواره در مقابله با رژیم از آن استفاده میکرد، در کنار انجام عملیات و استفاده از قوای نظامی، تکیه برهمین موضوع بود. سیدحسن نصرالله این کار را به هوشمندانهترین شکل ممکن انجام میداد.
دبیرکل حزبالله لبنان به خوبی مهارت داشت که در اوج درگیریها و فشارهایی که از سمت رژیم متوجه لبنان و محور مقاومت بود، صحبتهایی را مطرح کند که روحیه دشمن را تضعیف کند و انگیزه دوبارهای برای محور مقاومت باشد تا درگیری را ادامه دهد. سیدحسن نصرالله، رسانه را به خوبی میشناخت. الفاظی که او در صحبتهای خود استفاده میکرد به سرعت وارد ادبیات سیاسی کشورهای حامی مقاومت و ازجمله ایران میشد. آخرین سخنرانی سیدحسن نصرالله بعد از انفجار پیجرها در لبنان را میتوان نقطه اوج این هنرنمایی رسانهای سیدحسن نصرالله دانست.
او تلاش نکرد ضربهای که به حزبالله وارد شده را کتمان کند، اما در ادامه تاکید کرد که با وجود این حملات، جبهه لبنان متوقف نخواهد شد و حمایتش را از غزه و کرانه باختری متوقف نخواهد کرد. این صحبتها منش و رویه سیدحسن نصرالله از زمانی بود که بهعنوان دبیرکل حزبالله لبنان انتخاب شد. حالا از سید برای همه ما فایلهای سخنرانی آتشینش و عبارات معجزهگر و حماسیاش باقی مانده است که تکتک آنها را میتوان در محفلهای رسانهای مورد بحث و بررسی قرار داد. به بهانه شهادت جانسوز سیدمقاومت در جمعه سیاه ضاحیه برخی از عبارات او که تمام رسانههای جهان را تحت تأثیر خود قرار داد، بررسی کردیم. اغراق نیست اگر بگوییم سخنرانیهای سیدحسن نصرالله مهمترین رسانه مقاومت بود.
شهادت سیدعباس، دلیل بالندگی حزبالله
شاید اولین سخنرانی تاریخی سیدحسن نصرالله را بتوان سخنرانی او بعد از شهادت سیدعباس موسوی دانست. سیدعباس موسوی در فوریه ۱۹۹۲ درحالیکه برای شرکت در مراسم سالگرد راغب حرب، به روستای جبشیت رفته بود، توسط نیروهای رژیم به شهادت رسید. سیدحسن نصرالله در اولین سخنرانی خود و بعد از انتخاب بهعنوان دبیرکل حزبالله لبنان، از ادامه پیدا کردن راه حزبالله لبنان گفت: «شهادت سیدعباس موسوی، دلیل سطح رشد و بالندگی راه حزبالله در لبنان است و دلیل سطح بالای خلوصش در راه اهداف الهی است و دلیل سطح بالای همبستگی فرماندهی با نیروهای خود است و دلیل سطح بالای از خودگذشتگی بیمرز و دلیل سطح بالای حضور میدانی است و دلیل سطح بالای وفاداری به مقاومت و مردم است و آغاز تحول بزرگ روحی و معنوی و جهادی است که برای قاتل او باورپذیر نیست.» نصرالله در این سخنرانی تلاش میکند تا شهادت سیدعباس موسوی که در نگاه رژیم یک شکست بود را دلیل رشد و بالندگی حزبالله لبنان معرفی کند.
خدا را شکر که من هم عضوی از خانواده شهیدم
پنج سال بعد در ۱۹۹۷ رژیمصهیونیستی پسر سیدحسن نصرالله را به شهادت رساند. واکنش سیدحسن نصرالله در مورد این حادثه تلخ نیز به نوعی شکوه و صلابت را با خود به همراه دارد. نصرالله این حادثه تلخ را در سخنرانی خود به یک اتفاق شکوهمند تبدیل کرد که گویی همیشه منتظر آن بوده است. او در بخشی از این سخنرانی گفت خوشحال است که بهعنوان یک خانواده شهید شناخته میشود و ذکر کرد: «خدا را سپاس میکنم که نعمت عظیمی به من داد و عنایت فرمود و یک شهید از خانواده من انتخاب کرد و عضوی از خانواده من را در جمع مبارک و مقدس شهدا قرار داد. کسانی که وقتی به دیدارشان میرفتم، خجالت میکشیدم. از مادر شهید، پدر شهید، از همسر شهید و هنوز هم شرمنده آنهایم و خواهم بود.» در صحبتهای او اصلا ردی از دشمن و اقدامی که او انجام داد، دیده نمیشود. نصرالله بدون اینکه به دشمن اشاره کند، اقدام او را کوچک میشمرد.
به خدا قسم اسرائیل از خانه عنکبوت سستتر است
سیدحسن نصرالله یک ویژگی بارز و مشخص داشت. او به خوبی قادر بود در مبارزه و مواجهه با دشمن دست به واژه سازیهایی بزند و عباراتی را خلق کند که در ادبیات سیاسی ثبت شود و اصطلاحا جا بیفتد. سیدحسن نصرالله در جریان سخنرانی خود در جنگ ۳۳ روزه، در مواجهه و مقابله با دشمن گفت: «این اسرائیل که صاحب سلاح اتمی است و قویترین نیروی هوایی منطقه را دارد، به خدا قسم که از لانه عنکبوت سستتر است.» سیدحسن نصرالله در سخنرانی خود صراحتا به توانمندیهای رژیم اشاره میکند و تلاش نمیکند تا آنها را تقلیل دهد، اما در ادامه بهوضوح میگوید این قدرت او پوشالی و غیرواقعی است. سیدحسن نصرالله در این صحبت خود تاکید میکند قدرتی که رژیمصهیونیستی دارد، واقعی نیست؛ امری که در راستای تقویت روحیه محور مقاومت و در ادامه برای کم کردن روحیه دشمن استفاده میکند و میگوید اسرائیل از خانه عنکبوت سستتر است. عبارتی که آنقدر موثر واقع میشود که در ادبیات سیاسی محور مقاومت ثبت میشود. تقریبا در همه سخنرانیهای سیدحسن نصرالله میتوان بهوضوح استفاده از این واژههای ماندگار را دید.
شوی، شوی... یواش، یواش
نصرالله در سخنرانی که بعد از شهادت اسماعیل هنیه میکند، درحالیکه تقریبا این سوال بزرگ در ذهن افکار عمومی محور مقاومت و ایران وجود داشت که ایران و مقاومت چطور پاسخ خواهد داد و درحالیکه حتی اسرائیل نیز هراس داشت ایران چه پاسخی خواهد داد، به این موضوع اشاره کرد که پاسخ به ترور هنیه آرام، آرام و بهتدریج خواهد بود. نصرالله در این سخنرانی، استراتژی محور مقاومت را به نحوی بیان میکند که مورد توجه رسانهها قرار میگیرد. نصرالله در مورد اینکه چطور به ترور اسرائیل پاسخ داده خواهد شد، گفت: «شوی، شوی... یواش، یواش.» او در این سخنرانی به دو زبان صحبت میکند و از لفظی فارسی استفاده میکند. عبارتی که به سرعت در فضای سیاسی مورد توجه افکار عمومی قرار میگیرد.
عمودی بیایید، افقی برمیگردید
بخش جداییناپذیر سخنرانی سیدحسن نصرالله، زبان بدن او در سخنرانیهای دبیرکل حزبالله لبنان است. نصرالله، یک ویژگی جالب توجه داشت و آن هم این بود که در سخنرانیهای خود عموما انگشت اشاره دست راست را بالا میبرد. این رفتار او درست وقتی که به تهدید رژیمصهیونیستی میپرداخت، بیشتر هم میشد. رفتاری که به قاطعیت او در سخنرانی اضافه میکرد. سیدحسن نصرالله عموما در سخنرانیها از حرکات دست خود استفاده میکرد. نقطه اوج تأثیرگذاری زبان بدن سیدحسن نصرالله را میتوان در سخنرانی او بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی پیدا کرد. بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی بحث محوری و اصلی که مطرح میشد این بود که تنها پاسخ به ترور حاج قاسم سلیمانی، خروج همه نظامیان آمریکایی از منطقه است. موضوعی که سیدحسن نصرالله آن را به این شکل مطرح میکند: «اگر ملتهای منطقه ما در این مسیر قرار بگیرند، نتیجهاش چه خواهد بود؟ وقتی کار با این شفافیت و نه در سطح اظهارنظر آغاز شود، اگر دقیق باشد، اجساد نظامیان و افسران آمریکایی به کشورشان باز میگردد. یعنی اگر عمودی بیایند، افقی به آمریکا بازمیگردند و ترامپ و دولتش میفهمند که در منطقه باختهاند و در انتخابات نیز بازماندهاند.» نصرالله در این صحبت خود، از حرکت دستش استفاده میکند. تصویری که به سرعت در رسانهها بازنشر پیدا میکند. نصرالله استراتژی حزبالله و محور مقاومت را به روشی هوشمندانه و با در نظرگرفتن اصول رسانهای مطرح میکند، امری که باعث میشود در ذهن افکار عمومی ثبت شود.
ارزش کفش سلیمانی از سر ترامپ بیشتر است
سیدحسن نصرالله مهارت زیادی در تشبیهسازی واژگان داشت. او این کار را آنقدر خوب انجام میداد که بازنمایی رسانهای پرسرعتی در اخبار و رسانههای بینالمللی داشته باشد. یکی از درخشانترین اظهارنظرهای رسانهای در برخورد با این اقدام را میتوان در سخنرانی سیدحسن نصرالله به مناسبت شهادت حاج قاسم سلیمانی دید. نصرالله در مورد اینکه چه کسی هموزن انتقام حاج قاسم سلیمانی است، گفت: «قصاص عادلانه چیست؟ باید شخصیتی هموزن قاسم سلیمانی باشد. رئیس ستاد مشترک آمریکا و وزیر دفاع و وزیر جنگ چه کسی؟ فکر نمیکنم، شخصیتی هموزن قاسم سلیمانی باشد. ارزش کفش سلیمانی از سر ترامپ بیشتر است.» نصرالله در این بخش از صحبتهای خود، تحلیلی از اینکه بهترین پاسخ ترور سلیمانی چیست، ارائه کرد. او در این تحلیل خود بهوضوح به این ماجرا اشاره کرد که ترور هیچ شخصی، نمیتواند پاسخ ترور قاسم سلیمانی باشد، اما برای بیان این موضوع به هنرمندانهترین شکل ممکن از کلمات استفاده میکند و میگوید، ارزش کفش سلیمانی از سر ترامپ بیشتر است. عباراتی که هم اوج عزت حاج قاسم سلیمانی را بیان میکند، هم اوج ذلت ترامپ.
بازی حزبالله با محل سخنرانی نصرالله
سیدحسن نصرالله در سالهای اخیر به خاطر دلایل امنیتی، در استودیو سخنرانی میکرد. امری که همواره این سوال را به وجود میآورد که نصرالله سخنرانیهای خود را کجا برگزار میکند و اصلا در لبنان حضور دارد یا در کشوری دیگر سخنرانی میکند. نکته مهم اینجا بود که همین انتخاب محل سخنرانی در کنار انتخاب و تعیین زمان سخنرانی نقش مؤثری در افزایش اقتدار و قدرت دبیرکل حزبالله لبنان داشت. استودیوی محل سخنرانی سیدحسن نصرالله نیز در کمال سادگی و بدون هیچ نماد و نشانه اضافهای بود.
لبخند و سکوت هوشمندانه
سیدحسن نصرالله، اصول اساسی سخنرانی را در صحبتهای خود مطرح میکرد. بهوضوح میتوان گفت در صحبتهای نصرالله هیچ حرکت، رفتار و برخورد اضافهای را نمیتوان پیدا کرد. دبیرکل حزبالله دقیقا زمانی لبخند میزد که نیاز بود. برای تحقیر دشمن یا بشارت پیروزی حتی لبخندهای نصرالله نیز تفاوت داشت. مکثهای چند باره سیدحسن نصرالله حتی در میان سخنرانیاش هم کاملا هدفمند و هوشمندانه مطرح میشد، گویی نصرالله به مخاطب فرصت میداد تا آنچه مطرح کرده را ابتدا به خوبی درک کند یا برای شنیدن ادامه صحبتها کنجکاو باشد. عموما بعد از هراتفاق مهمی در منطقه یا جهان، سیدحسن نصرالله سخنرانیهای کلیدی و مهمی را بیان میکرد. کلیدی بودن صحبتهای سیدحسن نصرالله و زمان آن عموما منجر میشد، رسانههای جهان منتظر صحبتهای او بمانند و آن را مورد توجه قرار دهند.
قاب رسانهای سید عوض نشد
نکته مهم و مورد توجه در مورد سخنرانی سیدحسن نصرالله، این بود که در تمام این سالها قاب رسانهای سید تغییر نکرد. او در تمام این سالها، کلام و ادبیات خود را حفظ کرد و در تمام اتفاقات مهمی که در منطقه و جهان رخ داد، همان ادبیات را به کار برد.
شما که از سایه خودتان میترسید، چطور میخواهید با ما بجنگید؟
تضعیف اسرائیل اصل کلیدیای بود که شهید سیدحسن نصرالله در تمام سخنرانیهایش به آن پایبند بود. او، اما این کار را به روشی هوشمندانه انجام میداد. از هر تشبیهی برای تحقیر دشمن استفاده میکرد. امری که در نقطه مقابل برای تقویت توان مقاومت انجام میشد. سید حسن نصرالله دقیقا روی نقطهضعف دشمن دست میگذاشت: «شما که از سایه خودتان هم میترسید، چطور میخواهید با ما بجنگید.» نکته واضح در مورد نیروهای رژیم، ترس بیش از اندازه آنها بود، درحالیکه شجاعت نیروهای مقاومت نقطه قوت آنها بود. «ارتش شما مانند خانه عنکبوت است، با یک وزش باد فرومیریزد.» ایشان تلاش میکرد درحالیکه نقاط ضعف رژیم را به رخ بکشد، نقاط قوت مقاومت را هم نشان دهد. «ما به استقبال مرگ میرویم، اما شما از آن فرار میکنید.» این جمله سیدحسن نصرالله دقیقا نقطه قوت مقاومت و ضعف دشمن صهیونی را به رخ میکشد. سیدحسن نصرالله از صحبتهای خود نیز همواره برای تقویت محور مقاومت و روحیه دادن به آنها استفاده میکرد.
برای مثال در دوران جنگ ۳۳ روزه لبنان گفت: «دوران شکستها به پایان رسیده و دوران پیروزیها آغاز شده است.»، «ما شما را زیر پا خواهیم گذاشت و از بالای سرتان عبور خواهیم کرد.» استفاده از این جملات هم منجر به تقویت روحیه مقاومت و هم تضعیف دشمن میشد. نکته دیگر آنکه تقریبا در همه صحبتهای سیدحسن نصرالله کلمات مقاومت، پیروزی و قدرت دیده میشد و گویی آنها جزء جداییناپذیر سخنرانیهای سیدحسن نصرالله بودند. واقع امر این بود که سیدحسن نصرالله در صحبتهای خود چند اصل اساسی را مورد توجه قرار میداد. بازنمایی رسانهای سخنرانیهای خود، تقویت روحیه محور مقاومت و تضعیف و تحقیر دشمن و پیامی به قدرتهای حامی صهیونیست. محورهایی که تمام آنها در سخنرانی شهید سیدحسن نصرالله بیکموکاست رعایت میشد و همه پیامها نیز بهدرستی و با دقت منتقل میشد.