موجودیت رژیمصهیونیستی به محل طعنه، جلب توجه و باجخواهی تبدیل شده است. تا پیش از این اگر کسی قصد جلب حمایت صهیونیستها را داشت از تعهد خود به امنیت رژیم صحبت میکرد، اما درحال حاضر برخی میگویند درصورت کسب قدرت، مانع از بین رفتنش میشوند. دونالد ترامپ ، رئیسجمهور سابق و نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری روز گذشته در ایالت نیوجرسی با اشاره به احتمال «فروپاشی رژیمصهیونیستی» به آنها هشدار داد در سایه نفرت فزاینده از تلآویو، صهیونیستها چارهای جز سرمایهگذاری روی ریاستجمهوری او ندارند. در خصوص سخنان ترامپ درباره رژیم نکاتی وجود دارد:
۱. پنج میلیون و ۷۰۰ هزار نفر از جمعیت ۳۴۳ میلیون نفری آمریکا، یهودی هستند. یهودیان بهطور دقیق ۱.۶۶ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند. در طبقهبندی نسلی، این جمعیت انعکاس بیشتری دارد و ۲.۲ بزرگسالان آمریکایی، یهودی هستند. این میزان برای اثرگذاری قاطع ناچیز است، اما جزئیات و ویژگی آرا در آمریکا نشان میدهد همین نسبت کم میتواند تاثیری بزرگ داشته باشد. در دهههای اخیر، بهطور سنتی سهچهارم رایدهندگان یهودی به نامزدهای دموکرات در انتخابات رای دادهاند. سهم جمهوریخواهان یکچهارم باقیمانده بوده است.
ترامپ میداند اگر بتواند با به کارگیری ترفندهای مختلف این نسبت را تحت تاثیر قرار دهد، با توجه به نزدیکی آرای کلی دو حزب، وضعیت جمهوریخواهان تغییر اساسی خواهد کرد. او اگر بتواند آرای نیمی از یهودیان را از دموکراتها بازگرداند، یک ضربه به دموکراتها زده و اگر آنها را وادار به رای برای جمهوریخواهان کند، ضربه متوالی و دیگری به آنها وارد کرده است. آرای نزدیک دو حزب و تاثیر دوبرابری کاستن از آرای رقیب و کسب آنها در صندوق رای، میتواند توضیحدهنده اهمیت بالای تغییر ذائقه رایدهندگان یهودی باشد.
۲. هدف فوری ترامپ با سخنان خود در دفاع از رژیم، کسب حمایت لابیهای صهیونیست در وهله نخست است. در مرتبه بعدی آرای رایدهندگان یهودی برای او مهم تلقی میشود. ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ بدون آرای اکثریت یهودیان انتخابات را برد. او و تیمش، اما با هوشمندی میخواهند ضمن جلب حمایت لابیها، نظر اکثر رایدهندگان دموکرات را نیز به خود جلب کنند تا سودی مضاعف برده باشند.
۳. ترامپ با سخنان رادیکال خود درخصوص محتمل بودن «فروپاشی رژیم»، به صهیونیستها یادآوری کرده آنها تا چه میزان به وی نیاز دارند. او این احساس را با اشاره به منفور شدن صهیونیستها در جهان و آمریکا و همچنین رویگردانی دموکراتها از تلآویو، تقویت کرده است. ترامپ به صهیونیستها فهمانده که مسلمانان در فلسطین اشغالی، مرزها و محیط پیرامونیاش علیه آنها شوریده و حتی در اروپا و آمریکا نیز خیابانها و احزاب انگیزه و توانی برای حمایت از آنها ندارند و از این رو آنها که در شرایط «مرگ و زندگی» قرار دارند، راهی جز به آب و آتش زدن خود برای رای آوردن او ندارند.
۴. جمهوریخواهان با دیدگاههای ملیگرایانه و متمایل به برتری نژادی، متهم به یهودیستیزی هستند. راهکار حل این معضل و پاک کردن اتهام، متهم کردن دموکراتها به حمایت از اقلیتهای مخالف رژیم است. یهودیان صهیونیست نفوذ قابل توجهی در حزب دموکرات دارند بهگونهای که همسر «کامالا هریس» نامزد دموکراتها در انتخابات، یهودی است. یهودیان در حزب جمهوریخواه نیز نفوذ دارند، اما میزان نفوذ و حضور مستقیمشان در حزب دموکرات بسیار بیشتر و عمیقتر است. از این رو اتصال اتهام یهودیستیزی به دموکراتها کار دشواری است. راهکار ترامپ، متهم کردن دموکراتها به ارتباط و اثرپذیری از گروههای مخالف تلآویو، از گروههای مذهبی و اقلیتها گرفته تا طبقات سیاسی است.
۵. یهودیان در غرب برای سالها بخش قابل توجهی از احزاب لیبرال و چپ بودهاند؛ هرچند برخی یهودیانی که از آلمان به آمریکا آمدند گرایشهای محافظهکارانه قدرتمندی داشتند، اما امواج مهاجرتی یهودیان از شرق اروپا شامل دیدگاههای چپگرایانه میشد. این موج از یهودیان نهتنها حامی دیدگاههای چپ بودند، بلکه بهدلیل سابقه فعالیتهای حزبی در وطن قبلیشان، در آمریکا نیز وارد کادرهای رهبری ساختارهای چپ شدند. امروزه نیز یهودیان در سطح عالی این احزاب نقش دارند بهگونهای که جاش شاپیرو، فرماندار ایالت مهم پنسیلوانیا در هفتههای اخیر اصلیترین شانس رسیدن به معاونت هریس در انتخابات ریاستجمهوری بود؛ هرچند از آن بازماند. همچنین جان کری بهعنوان فردی دارای ریشههای خانوادگی یهودی بهعنوان نامزد نهایی حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۰۴ برگزیده شد و با جورج بوش رقابت کرد. جمهوریخواهان امیدوارند با ایجاد تغییرات سیاسی در جامعه یهودیان آمریکا، ضمن کسب رای بیشتر، بهلحاظ کادر سیاسی نیز به دموکراتها ضربه وارد کنند. علاوهبر یهودیان، لاتینتباران نیز در مرکز هدفگیری جمهوریخواهان قرار دارند. هیسپانهای لاتینتبار هرچند بهلحاظ قومی هدف طرحهای ضد مهاجرتی جمهوریخواهان هستند، اما جمهوریخواهان براساس همکاریهای خوب و سنتی سیاسی با برخی از جناحهای لاتینتبار، بهدنبال تکرار آن با دیگر جناحهای این گروه هستند. برای مدتها، کوباییتباران که تمرکز ویژهای در ایالت جنوبی فلوریدا دارند، بهدلیل برخورد جدی جمهوریخواهان با حکومت کمونیست این کشور، حامی جمهوریخواهان بودهاند. به همین دلیل حزب درصدد استفاده از هراس لاتینتباران از دولت کشور مادریشان بهویژه احزاب کمونیست است تا بتواند آنها را به خود جلب کند.
۶. برای ترامپ که ثروت اهمیت بالایی دارد، ارتباط با یهودیان که صاحب سرمایهاند، حیاتی است. یهودیان بهطور گستردهای در آمریکا، اروپا، روسیه و برخی کشورهای دیگر دارای قدرت هستند و از این رو کلیت یهود برای ترامپ مهم تلقی میشود. او اگر به ریاستجمهوری برسد، باید در مکزیک با رئیسجمهور جدید این کشور که یک یهودی است، کار کند. او همچنین در پرونده جنگ اوکراین، با ولودیمیر زلنسکی رئیسجمهور یهودی این کشور مواجه است. رئیسجمهور سابق آمریکا به طعنه، زلنسکی را بزرگتری تاجر جهان خوانده که هربار به کشورش سفر میکند، میتواند ۶۰ میلیارد دلار از کاخسفید و کنگره کمک دریافت کند. ترامپ میداند در صورت ارتباط مناسب با یهودیان میتواند از نفوذ جهانی آنان در راستای اهداف خود بهره گیرد.
۷. سخنان ترامپ درباره رژیم و یهودیان، با وجود مزورانه بودن حتی در سطح استانداردهای سیاسی آمریکا که دروغ سکه رایج آن است، نشاندهنده بروز شکاف در این کشور و میان صهیونیستهاست. این ادعا که دموکراتها مخالف یهودیان بوده و رژیم را رها کردهاند، مضحک است. مقامات دموکرات ارتباط تنگاتنگی با یهودیان صهیونیست دارند. سخنان ترامپ در این زمینه هرچند برای جذب یهودیان است، اما بیشتر برای جلب توجه یهودیان راستگراست که با یهودیان لیبرال و چپگرا دچار اختلافات جدی شدهاند. جمهوریخواهان تلاش دارند از این شکاف بهرهبرداری کنند.
۸. ترامپ درحال برجستهسازی رژیم در عرصه داخلی آمریکاست، درحالیکه دموکراتها درحالحاضر چنین کاری نمیکنند. این مساله نشان میدهد طرفداران فلسطین اثری بر حزب جمهوریخواه ندارند، اما بهشدت میتوانند بر حزب دموکرات تاثیر بگذارند.
۹. ترامپ در سخنان خود تاکید کرده وسعت رژیم بسیار اندک است و باید افزایش یابد. او پیش از این نیز در دوران ریاستجمهوریاش اقداماتی در این خصوص انجام داده بود. قبول قدس بهعنوان پایتخت رژیم، الحاق جولان اشغالی سوریه و تلاش برای جداسازی ۳۰ درصد از خاک کرانه باختری در قالب معامله قرن ازجمله این اقدامات بودند. در دوره ترامپ تلاشها برای کوچاندن فلسطینیها به اردن و یافتن وطن جایگزین برای آنها بهویژه در استان الانبار عراق شدت یافت تا کیفیت تسلط صهیونیستها بر سرزمین فلسطین هم افزایش یابد.
۱۰. صحبتهای ترامپ درباره توسعه ارضی رژیم را باید جدی گرفت. او از نقشههای جدید صحبت نمیکند، بلکه از آمادگی خود برای اجرای جسورانه طرحهای موجود خبر داده است. برای توسعه ارضی رژیم، گزینههایی وجود دارد؛ یک گزینه الحاق جنوب لبنان با تخریب کامل و غیرقابل سکونت کردن و کوچاندن جمعیت این منطقه است. گزینه بعدی، الحاق جنوب سوریه با تحریک دروزیهای حاضر در این منطقه است. همچنین احتمال دارد بخشهایی از نواحی شمال اردن نیز بخشی از این توسعه ارضی باشد.
۱۱. ترامپ میگوید نتانیاهو را تشویق کرده به سرعت و با پیروزی جنگ در غزه را به پایان برساند. او تاکید کرده رژیم مشکل روابطعمومی دارد و کشتارها باید متوقف شود. این سخنان را ترامپ ابراز کرده که به سیاستهای یکجانبه خود بدون توجه به دیگر کشورها و بخشهایی از آمریکا شهره بود. انتقاد از اقدامات رادیکال نتانیاهو، از سوی یک سیاستمدار تکرو، نمایانگر عمق زیانهایی است که به رژیم در طول جنگ وارد شده است.