آمریکا در حالی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری آماده میکند که محبوبیت دموکراتهای حاکم به خاطر راهبرد اشتباه «جو بایدن» به شدت زیر سوال رفتهاست.
دولت آمریکا در سال ۱۴۰۲ افزون بر آتشافروزی در غرب آسیا با دامن زدن به جنگ علیه غزه بستر را برای شکستهای پیاپی در اوکراین هموار ساخت. تلاش برای خروج از عراق بعد از گفت وگوهای ششماهه و نیز پیشبرد رویکرد کاهش تنش با چین از دیگر اتفاقهای مهم سیاست خارجی آمریکا در این سال به شمار میرفت.
آتشافروزی آمریکا در غرب آسیا با جنگ غزه
در سال ۱۴۰۲ چک سفید امضای «جو بایدن» رئیس جمهوری آمریکا به «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای نسلکشی در نوار غزه و وتوی مداوم قطعنامههای آتشبس از سوی نماینده آمریکا در سازمان ملل آتش به خرمن خاورمیانه زد.
پس از حمله حماس در هفتم اکتبر (۱۵ مهر) به رژیم صهیونیستی در پاسخ به ۷۵ سال اشغالگری این رژیم، دولت بایدن به طور کامل از اسرائیل حمایت و همچنان ادعا کرد که این رژیم حق دارد از خود دفاع کند؛ موضعی که توسط متحدان آن از جمله فرانسه و انگلیس تکرار شد.
این در حالی است که با اعتراضهای گسترده سراسری در بیش از یکصد کشور جهان علیه جنگ و درخواستها برای اینکه آمریکا از حمایت صهیونیستها دست بردارد، نه تنها مؤثر واقع نشد بلکه کنگره و کاخ سفید به تأمین مالی ارتش رژیم صهیونیستی ادامه دادند.
آمریکا تنها به حمایت کلامی و کمک مالی- نظامی بسنده نکرد و از همان روزهای نخست جنگ علیه غزه، نظامیان خود را با رزمناو به این منطقه گسیل داشت؛ اقدامی که باعث شد در این چند ماه بیشترین حملات به کشتیهای آمریکایی در دریای سرخ از سوی ارتش ملی یمن صورت گیرد که در مقابل، ائتلاف آمریکا و انگلیس نیز بارها «الحدیده» یمن را هدف قرار داد.
حضور نظامی آمریکا در منطقه و حمایت تمام قد دولت بایدن از رژیم صهیونیستی باعث شد که مواضع و پایگاههای آمریکا بارها از سوی مقاومت عراق و سوریه نیز هدف قرار گیرد؛ مسائلی که کلاف درهم تنیده بحران غزه را پیچیدهتر ساخت.
در نهایت حمایت بایدن از رژیم به سرعت به ایجاد شکاف در حزب منجر شد و نظرسنجیهابه ویژه در میان جوانان و مسلمانان حکایت از کاهش شدید محبوبیت او داشت و این کشور در سطح جهان نیز بیش از پیش مورد انزوا و تنفر قرار گرفتهاست.
مجله «ریسپانسیبل استیت کرفت» که توسط مؤسسه آمریکایی «کوئینسی» منتشر میشود، سیاست خارجی بایدن را در سال گذشته «شکست خورده» توصیف کرد. به نوشته این مجله، دولت بایدن نه تنها اعتبار واشنگتن را با توجه به حقوق بشر و قوانین بینالملل سوزاند، بلکه آمریکا را نیز با جنایات جنگی مرتکب شده علیه غیرنظامیان فلسطینی پیوند داد.
این مجله آمریکایی تاکید کرد که بایدن سیاست خارجی خود را با اتکای بیش از حد به ابزارهای نظامی و تلاش اندک در تعامل دیپلماتیک تعریف کرد و این موضوع ممکن است یکی از دلایل عدم حمایت مردم از مدیریت بایدن در سیاست خارجی باشد.
تصمیم آمریکا برای خروج از عراق بعد ۶ ماه مذاکره
حدود ۲ سال پس از خروج غیرمسوولانه آمریکا از افغانستان، در سال ۱۴۰۲ تصمیم خروج از عراق جدیتر از قبل به چشم میخورد؛ تصمیمی که برایند استقلالطلبی و بیگانهستیزی مردم عراق و نیز فضای رعب و ناامنی بود که طی ماههای گذشته به خاطر جنگ غزه بر نظامیان و پایگاههای آمریکایی سایه انداخت.
جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه تحت حمایت آمریکا که بیش از چهار ماه از آغاز آن میگذرد، باعث شدهاست که مقاومت عراق طی ۶ ماه گذشته بیش از ۱۰۰ نقطه و بالغ بر ۱۵۰ مرتبه علیه مواضع آمریکایی عملیات انجام دهد.
در چنین شرایطی، روابط عمومی دفتر نخستوزیری عراق، روز شنبه (۷ بهمن) از آغاز گفتوگوهای دوجانبه بغداد و واشنگتن برای پایان دادن به مأموریت ائتلاف در عراق خبر داد.
وزارت خارجه عراق هم روز چهارشنبه (۴ بهمن)، با صدور بیانیهای از توافق با دولت آمریکا در پی گفتوگوهای ششماهه با این کشور برای کاهش تدریجی نیروهای ائتلاف موسوم به ضد داعش خبر داد و گفت که طبق این توافق مأموریت «مبارزه با داعش» که این ائتلاف برای خود تعریف کردهاست، به پایان میرسد.
دفتر نخستوزیری عراق سپس با انتشار تصاویری از اولین نشست دو طرف، اعلام کرد «محمد شیاع السودانی» نخستوزیر عراق بر این نشست نظارت داشتهاست.
آمریکا در حالی با وجود چند دور مذاکره راهبردی میان بغداد و واشنگتن برای پایان دادن به حضور نظامی، هنوز با نقض این مصوبه در خاک عراق حضور دارد که این کشور اشغالگر هزینه بالایی را تا به امروز متحمل شدهاست.
به گزارش چندی پیش پنتاگون، جنگ آمریکا در عراق به مرگ ۴ هزار و ۴۳۱ نظامی و غیرنظامی آمریکایی و زخمی شدن ۳۲ هزار نیروی دیگر انجامیدهاست.
نشریه «نشنال» هم در گزارشی به هزینه این اشغالگری برای عراق پرداخته و نوشتهاست که آمار تلفات غیرنظامیان در جنگ، دقیق ثبت نشده اما حتی به نقل از این آمار غیردقیق، اشغال عراق به مرگ بیش از ۲۰۹ هزار غیرنظامی عراقی انجامیدهاست. صدها هزار نفر نیز با عواقب ناشی از جنگ، همچون کمآبی و بیماریهای مختلف مواجه و ۹.۲ میلیون عراقی ناگزیر به کوچ اجباری شدهاند.
روند رو به کاهش حمایت از اوکراین
راهبرد آمریکا در جنگ اوکراین و روسیه که همواره پشتیبانی از کییف بودهاست در سال ۱۴۰۲ به ویژه ماههای پایانی سال تا حدی تغییر ملموسی داشت؛ تغییری که برایند آغاز جبهه دیگر در غزه و غرب آسیا بود و سیل سلاحها و کمکهای مالی از اوکراین به سمت اراضی اشغالی شیفت پیدا کرد.
بنابراین سال ۱۴۰۲ سال خوبی برای اوکراین نبود و روز به روز در مقابل روسیه تضعیف و ناچار به عقبنشینی شد. شکست ضدحمله اوکراین علیه روسیه در بهار و تابستان به بیاعتمادی مردم این کشور در قبال حاکمیت آن در روند جنگ با روسیه منجر شد. این بیاعتمادی تنها منحصر به «ولودیمیر زلنسکی» رئیس جمهور اوکراین نبود بلکه حامیان غربی وی را نیز شامل میشد.
اردیبهشت ماه ۱۴۰۲، نیروهای روسیه اعلام کردند کنترل کامل «باخموت» را در اختیار گرفته و به درگیری چندین ماهه شدید در این شهر واقع در شرق اوکراین پایان دادهاند؛ شهری صنعتی و راهبردی که تا آن زمان، کانون طولانیترین و خونینترین نبردهای جنگ اوکراین بود.
همچنین تصرف شهر راهبردی «آودیوکا» در شرق اوکراین طی روزهای پایانی بهمنماه بعد از تصرف شهر باخموت، آشکارا از وزن سنگین روسیه در بحران اوکراین حکایت میکرد؛ مسیری که انتظار تداوم آن در سال ۱۴۰۳ وجود دارد.
تصرف آودیوکا که پس از چهار ماه نبرد خونین چند ماه طی روزهای اخیر به دست روسها افتاد، بزرگترین تغییر در خط مقدم به طول بیش از هزار کیلومتر به شمار میرود. این دستاورد نظامی آشکارا نشان میدهد که چگونه پس از شکست ضدحمله اوکراین در سال گذشته، موج جنگ به نفع مسکو تغییر کردهاست.
از نگاه ناظران، تصرف آودیوکا ضربهای استراتژیک به ارتش اوکراین قلمداد میشود زیر آودیوکا یک سنگر دفاعی اوکراین در منطقه دونتسک بود که از چندین مواضع کلیدی ارتش محافظت میکرد و شهر دونتسک را که در نزدیکی کنترل روسیه قرار داشت در معرض تهدید دائمی قرار میداد.
افزون بر شکست میدانی اوکراین در سال ۱۴۰۲، کییف از سوی متحدان غربی خود نیز با مهری مواجه شد و تمام این سال را پشت درهای ناتو به انتظار عضویت نشست اما نتیجه نگرفت.
راهبرد کاهش تنش با چین
آمریکا به خاطر اینکه در سال ۱۴۰۲ همزمان درگیر ۲ بحران یکی در اوکراین و دیگری در غزه بود، تلاش زیادی را برای کاهش تنش با چین به کار بست؛ روابطی که پیشتر پرتنش بود و حتی در مساله تایوان، پکن و واشنگتن تا حد رویارویی نظامی پیش رفتهبودند.
بایدن و «شیء جین پینگ» رئیسجمهوری چین سرانجام در اقدامی غیرمنتظره در جهت عادیسازی روابط در در سانفرانسیسکوی آمریکا دیداری رو در رو برگزار و توافق کردند که هر دو طرف آن را موفقیتآمیز توصیف کردند.
آنها در این دیدار تصمیم گرفتند که با تجارت «فنتانیل» (یک مسکن مخدر شبه مورفین) مقابله کنند و گفتوگوهای نظامی و بحثهای رسمی درباره فناوری هوش مصنوعی را از سر بگیرند. همچنین این دستاوردها با تلاشهای چین از جمله برای تقویت گروه «بریکس» و حادثه ورود بالنهای چینی به حریم هوایی آمریکا، مورد بحث قرار گرفت.
ارزیابی مثبت وانگ یی و بایدن از روابط دوجانبه در حالی است که منابع اصلی تنش بین آنها از جمله مساله تایوان و ادعاهای ارضی در دریای جنوبی چین همچنان تنشآفرین است. ضمن اینکه پکن و واشنگتن در مورد مسائل مهمی از فناوری و تجارت گرفته تا حقوق بشر با یکدیگر اختلافهای آشکاری دارند.