جنایات اسرائیل در سرزمینهای اشغالی و علیه غیرنظامیان به قدری فراگیر شده که حالا پس از جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، برنی سندرز سناتور دموکرات ایالت ورمونت آمریکا نیز طی سخنانی با انتقاد از نقش دولت آمریکا درنسلکشی غزه گفت: این بمبها وتجهیزات نظامی ماهستند که توسط اسرائیل مورد استفاده قرارمیگیردوآنچه که اکنون درغزه اتفاق میافتدبا دلارهای مالیاتدهندگان آمریکایی تامین میشود.
سخنی که بنابر آمار و ارقام مستند، قابل اثبات است و آمریکا بخشی از بودجه نظامی خود را به رژیم صهیونیستی واگذار میکندوعلاوهبراین، کنگره آمریکا ردیف بودجه نظامی و غیرنظامی جداگانهای را برای رژیم صهیونیستی قرار داده است. از سویی دیگر با ایجاد یک پل هوایی نظامی تمامی تجهیزات نظامی مورد نیاز رژیم صهیونیستی را تأمین میکند. این پل هوایی به مراتب از پل هوایی اکتبر سال ۱۹۷۳سنگینتر و مجهزتر است. درواقع ایالات متحده تحت هر شرایطی به دنبال جلوگیری از فروپاشی رژیم صهیونیستی است.
رژیم صهیونیستی برای آمریکا هم از نظر ایدئولوژیک و هم از لحاظ استراتژیک اهمیت دارد و بقای رژیم را تنها برگ برنده خود جهت بقا در خاورمیانه میداند. به همین دلیل جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در سخنرانیهای مختلف عنوان میکند که حتی اگر رژیم صهیونیستی وجود نداشت، ما آن را ایجاد میکردیم.
حمایت راهبردی در دولتهای مختلف آمریکا از اسرائیل
روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی به مراتب پیچیدهتر از روابط دو رژیم و دو متحد است و تاکنون هیچ معاهده نظامی که این کشور را ملزم به حمایت از رژیمصهیونیستی کند، وجود نداشته است؛ درواقع رژیم صهیونیستی جایگاهی به مراتب بالاتر از یک متحد نزد نخبگان آمریکایی دارد، جایگاهی که هیچ رژیمی جز اسرائیل از آن برخوردار نیست. اعتبار آمریکا و مدل حقوقبشری ادعایی این کشور بهشدت طی کشتار مردم بیگناه از بین رفته است و حالا دیگر به دلیل این حمایت بیقید و شرط، اعتباری نزد ملتها و حتی برخی دولتها ندارد، اما با وجود این آمریکا به صورت همهجانبه و در تمام حوزهها از رژیم صهیونیستی حمایت میکند و هراسی از سیاست دوگانه خود ندارد. تداوم حمایتهای راهبردی از رژیم صهیونیستی در بین تلاش برای مدیریت رویکردهای آن تقریبا در تمام دولتهای آمریکا صورت گرفته است. آمریکا سال ۱۹۶۷ در ابتدا از هرگونه اتحاد نظامی با رژیم صهیونیستی خودداری میکرد، اما فقط یک سال پس از آن با نقشآفرینی کنگره آمریکا، هواپیماهای فانتوم جدید به رژیم صهیونیستی تحویل داده شد تا برتری نظامی این رژیم بر اعراب، میسر شود.
در دوره ریگان نیز حمایت آمریکا در همکاری امنیتی و مقابله با تروریسم، همزمان با گفتگوها با سازمان آزادیبخش فلسطین انجام گرفت. بوش پدر نیز در مارس ۱۹۹۰ اعلام کرد بیتالمقدس شرقی بخشی از مناطق اشغالی است و در زمره حاکمیت رژیم صهیونیستی محسوب نمیشود، اما در همان دوره آمریکا مجددا تعهدات خود درباره امنیت این رژیم را بهویژه بعد از بحران حمله عراق به کویت اعلام کرد. کلینتون نیز۱۳دسامبر۱۹۹۳زمینه توافق اسلو بین رژیم صهیونیستی و سازمان آزادیبخش فلسطین را فراهم کرد و در دوره بوش پسر، آمریکا شهرکسازیها در مناطق اشغالی را مانعی در مقابل تشکیل دولت فلسطین عنوان کرد و با حمایت از خروج تلآویو از نوار غزه آن را راهی برای بازگشت به روند نقشه راه و دستیابی به راه حل دو دولتی ارزیابی کرد، اما در سال ۲۰۰۶ و بعد از آغاز جنگ ۳۳روزه شورای امنیت با نقش کلیدی آمریکا، درخواست لبنان را برای اجرای آتشبس فوری بین رژیم صهیونیستی و لبنان را رد کرده و بهاین ترتیب هم پیمانی خود را با آمریکا در معرض دید جهانیان قرار داد. در دوره اوباما نیز بهرغم تمرکز او بر بازسازی روابط با کشورهای اسلامی که در زمان بوش آسیب دیده بود، وی تمایل خود را برای برقراری صلح بین رژیم اشغالگر صهیونیستی و فلسطین ابراز کرد. یک روز بعد از سوگند اوباما بهعنوان رئیسجمهور، نیروهای نظامی اشغالگر بهطور کامل از باریکه غزه عقبنشینی کردند و آمریکا متعهد شد ۹۰۰ میلیون دلار برای روند بازسازی غزه کمک کند به شرطی که فلسطینیها از بهکارگیری خشونت بپرهیزند.
رویکرد آمریکا در جنگ اسرائیل و حماس
۷ اکتبر ۲۰۲۳ جنبش مقاومت اسلامی که بیشتر بانام اختصاری آن حماسی شناخته میشود یک حمله غافلگیرکننده چند وجهی به اسرائیل انجام داد که در آن بیش از ۱۵۰۰ اسرائیلی کشته و حداقل ۳۷۰۰ نفر دیگر زخمی شدند. این حمله از نظر تاکتیکی موقعیت برتر کیفی دیرینه رژیمصهیونیستی را کاهش داد و تصویر آن بهعنوان کشوری است که بر هر دشمن یا گروهی از دشمنان در منطقه برتری نظامی دارد. واکنش سیاسی و نظامی اسرائیل به این حمله باعث سردرگمی، ناباوری و درخواستهای سریع برای پاسخ قاطع و وحشیانه از سوی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل شد و در این میان واکنش آمریکا و غرب به وقایع۷ اکتبر سریع، آشفته و احساسی بود و بی، چون و چرا از رژیمصهیونیستی حمایت کرد و جو بایدن عملیات حماس را به عنوان «بدترین قتل عام یهودیان از زمان هولوکاست» توصیف کرد، در حالی که زمینه سیاسی وقوع رویداد طوفان الاقصی که شامل اشغال نظامی ۷۵ ساله رژیمصهیونیستی و محاصره کامل غیرانسانی نوار غزه از سال ۲۰۰۷میشود را نادیده گرفت. گویی تاریخ درگیری فلسطین و اسرائیل از ساعت ۶و۳۰ دقیقه صبح روز شنبه ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شده است.
اقدامات آمریکا برای مدیریت برتری نظامی اسرائیل
در عرض چند ساعت پس از حمله حماس به مواضع رژیم غاصب اسرائیل، ایالات متحده شروع به انتقال کشتیها و هواپیماهای جنگی به منطقه کرد تا هر آنچه اسرائیل به آن نیاز دارد را در اختیار آنها قرار دهد بنابراین تعداد زیادی هواپیما به سمت پایگاههای نظامی آمریکا در سراسر خاورمیانه گسیل شده و نیروهای عملیات ویژه به ارتش اسرائیل پیوستند تا در امر برنامهریزی و اطلاعات کمک کنند. در مجموع باید گفت نسلکشی در غزه بدون حمایت آمریکا و کشورهای اروپایی و انفعال سازمانهای بینالمللی، حتی یک روز هم دوام نمیآورد. آمریکا مشوق و شریک اصلی جنایاتی است که صهیونیستها در غزه انجام میدهند. در حقیقت بدون حمایت آمریکا موجودیتی به نام رژیم صهیونیستی قابل دوام نخواهد بود.
سفرهای پی درپی مقامات آمریکا ازجمله وزیر امور خارجه، وزیر دفاع و رئیس جمهور به فلسطین اشغالی آن هم در بحبوحه تهاجم به غزه و شرکت آنها در جلسات شورای جنگ رژیم صهیونیستی که در ۷۵ سال گذشته بیسابقه بوده است، به خوبی نشاندهنده نقش برجسته و مشارکت قاطع آمریکا در جنگ غزه است چنانکه روزنامه عبریزبان یدیعوت آحارونوت با انتشار گزارشی نوشته است: «واشنگتن بر اساس منافعش در منطقه به جای تلآویو فرماندهی جنگ کنونی در غزه را برعهده دارد.» علاوه بر این کارشناسان و استراتژیستهای نظامی آمریکا هم شبانه روز به شکل حضوری و غیرحضوری در اتاق جنگ رژیم صهیونیستی و میدان حضور دارند و به ارائه مشاورههای جنگی به کابینه جنگی نتانیاهو ادامه میدهند.
در این مدت کوتاه کاخ سفید حدود ۱۰ میلیارد دلار کمک مالی هم در اختیار تلآویو قرار داده است. در کنار حمایتهای بیدریغ سیاسی دیپلماتیک رسانهای و مالی آمریکا، کمکهای نظامی، امنیتی و دفاعی هم عامل اصلی روشن ماندن موتور کشتار جنایتکاران صهیونیستی در نوار غزه است. در مجموع باید گفت نسلکشی در غزه بدون حمایت آمریکا و کشورهای اروپایی و انفعال سازمانهای بینالمللی حتی یک روز هم دوام نمیآورد. آمریکا مشوق و شریک اصلی جنایاتی است که صهیونیستها در غزه انجام میدهند و در حقیقت موجودیتی به نام رژیم صهیونیستی بدون حمایت آمریکا اصلا قابل تصور نیست به طوریکه حتی نقشه و مختصات محلات غزه را از طریق ماهوارههایش در اختیار صهیونیستها قرار میدهد. از سوی دیگر سفرهای پی در پی مقامات آمریکا ازجمله رئیس جمهور، وزرای امور خارجه و دفاع به فلسطین اشغالی آن هم در بحبوحه تهاجم به غزه و شرکت آنها در جلسات شورای جنگ رژیم صهیونیستی دلیلی بر این مدعاست و میتواند نقش این دولت سلطهگر را در تحولات جاری نمایان کند.
اقدامات آمریکا و مدیریت آن در راستای تداوم جنگ غزه
در۲۷اکتبر، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با اکثریت قاطع به قطعنامهای رأی داد که در آن خواستار برقراری آتشبس بین حماس و رژیم صهیونیستی شد. از بین تمام۱۹۳عضو این نهاد آمریکا یکی از ۱۴کشوری بود که به این قطعنامه رأی منفی داد. حتی دولتهای محافظه کار عربی طرفدار عرب که با رژیمصهیونیستی عادی سازی روابط را از سر گرفتهاند نیز خشم خود را از این رژیم به دلیل حملاتش بهغزه که تاکنون بیشازیک میلیون نفر را آواره کرده وهمچنین ازآمریکا بهدلیل حمایتش ازپاکسازی قومیتی رژیمصهیونیستی، ابراز کردهاند. حتی بیانیه مشترک رهبران اتحادیه اروپا نیز خواستار ایجاد کریدورهای امدادرسانی و توقف، در تلاشهای جنگی مورد حمایت آمریکا برای رساندن کمکهای بشردوستانه به غزه شده است. از سوی دیگر کلیسای کاتولیک، کلیسای ارتدوکس، کلیسای انگلستان و حتی اکثر فرقههای اصلی پروتستان خواستار برقراری آتشبس شدند، اما با این حال دولت آمریکا همچنان در حمایت از تداوم حملات رژیم صهیونیستی در کنار مسیحیان راستگرای حامی اسرائیل قرار گرفت و مجددا به افکار عمومی جهان نشان داد که مدعیان حقوق بشر چگونه حقوق انسانی مردم غزه را زیر پا گذاشته و مانع رسیدن مایحتاج اولیه زندگی به آنها شدهاند.