تشکیل ائتلاف آمریکایی در دریای سرخ با هدف مقابله با مقاومت یمن ، نهفقط به بازدارندگی دربرابر انصارا... منجر نشده، بلکه قدرت کنشگری مقاومت راعلاوه بر رژیم اشغالگر قدس متوجه واشنگتن و مهرههای آن درائتلاف ساخته است. همین مسأله باعث شده تا بسیاری ازاستراتژیستها و تحلیلگران آمریکایی و صهیونیستی نیز شکلگیری این ائتلاف را صرفا هزینهساز و بدونفایده تلقی کنند.
به نظر میرسد سوءمحاسبهای که آمریکا در سال۲۰۱۴ و درآغاز جنگ یمن در قبال انصارا... داشته، بار دیگر تکرار شده و البته اینبار نیز هزینههای هنگفت دیگری را بر پیکره واشنگتن و همراهانش تحمیل خواهد کرد.
وزیر دفاع آمریکا که به تلآویو سفر کردهاست، از تشکیل ائتلاف دریایی ضد یمنی با همراهی انگلیس، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، نروژ، هلند، کانادا، بحرین و سیشل با هدف ادعایی حفظ امنیت دریای سرخ و مقابله با تهدیدهای یمن خبر داد. درعین حال برخی منابع صهیونیستی غیبت کشورهایی مانند عربستان، امارات و مصر را در این ائتلاف خطرناک توصیف کردهاند. وزیر دفاع یمن در واکنش به اظهارات همتای آمریکایش مبنی بر تشکیل ائتلاف دریایی ضدیمنی گفت: امکاناتی در اختیار داریم که میتوانیم ناوگانها، کشتیها، زیردریاییها و ناوهای هواپیمابرتان را غرق کنیم. دریای سرخ گورستان شما خواهد شد.
یارگیری ناموفق آمریکا از بازیگران منطقه
یکی از شاخصههایی که طی روزهای اخیر در تحلیل شکلگیری ائتلاف آمریکایی در دریای سرخ مورد توجه قرار گرفته، مربوط به عدم قدرت اقناعگری کاخ سفید، پنتاگون و سنتکام در روند یارگیری از کشورهای منطقه بوده است. با اینکه آمریکا به دنبال ائتلافسازی علیه یمن با شرکت کشورهای عضو اتحادیه عرب است، اما اینکشور موفق به یارگیری از کشورهای منطقه نخواهد شد. آمریکا بهدنبال یارگیری از کشورهای عربی منطقه برای حمله به یمنیهاست، زیرا اقدامش باعث کاهش هزینههای حمله مستقیم آمریکا به یمنیها میشود.
در راستای نقشه آمریکا کشورهای مهمی مانند مصر بهدلیل داشتن ارتش قوی مدنظر هستند، اما مصریها بهدلیل سابقه تاریخ رویارویی با یمنیها و شکست سختی که از دخالت در امور داخلی این کشور خوردند، تمایلی به حضور و شرکت در ائتلاف ضد یمنی ندارند. به عبارت بهتر، بازیگران منطقهای بهخوبی نسبت به هزینههای مواجهه با مقاومت یمن آگاه هستند.
سرسختی مقاومت
میتوان پیشبینی کرد، طرح مقابله آمریکا با یمنیها محکوم به شکست است؛ بهویژه اینکه یمنیها در مواضع خود و در دفاع از مردم غزه بسیار سرسخت هستند و مانع حرکت همه کشتیهایی میشوند که به سمت سرزمینهای اشغالی میروند. حتی اینک شرکتهای بزرگی در آلمان و اروپا ارسال کشتیهایشان را به منطقه متوقف کردهاند. اگر عربستان بخواهد در برابر جنایتهای رژیمصهیونیستی سکوت کند یا به نوعی مشخص شود قصد دارد ترانزیت کالاهای رژیمصهیونیستی را از مسیر زمینی انجام دهد، منافع و منابع نفتیاش در معرض خطر قرار میگیرد.
تصمیم سختی پیشروی آمریکاست، زیرا برای پایان جنگ غزه باید به رژیم صهیونیستی فشار بیاورد تا به جنایتها و نسلکشیاش پایان دهد، در غیر این صورت دامنه جنگ گسترش مییابد و آینده مبهمی پیشروی منطقه خواهد بود؛ بهویژه اینکه در آستانه برگزاری انتخابات آمریکا، جو بایدن باید هزینه بسیار سنگینی بپردازد.
همانگونه که اصل جنگ غزه، تبدیل به پاشنه آشیل انتخاباتی بایدن و همراهانش در کاخ سفید شده است، قطعا ماجراجویی اخیر آمریکا در دریای سرخ نیز تبدیل به دیگر نماد عینی شکست واشنگتن در عرصه بینالملل خواهد شد. در چنین شرایطی بسیاری از شهروندان آمریکایی ادعای بایدن و دیگر مقامات کاخ سفید مبنی بر تسلط بر صحنه سیاست خارجی و امنیت بینالملل را رد کرده و وی را نیز مانند ترامپ مصداق بارز شکست و تباهی در آن سوی مرزهای کشورشان تلقی میکنند. بدون شک هزینه شکست همزمان آمریکا و رژیم صهیونیستی در غزه و دریای سرخ برای واشنگتن و تلآویو سنگین و غیرقابلجبران خواهد بود.
بازخوانی یک تجربه
زمانی که عربستان بهدنبال حمله به یمن بود، مصریها با توجه به سابقه تاریخی به عربستان جواب منفی دادند، زیرا مطمئن بودند در همکاری با ریاض برای حمله به صنعا در باتلاق سختی فروخواهند رفت. باتوجه به سابقه تاریخی مصر در مواجهه با یمن، بعید به نظر میآید قاهره خود را درگیر چالش جدیدی کند. علاوه بر این، عربستان و امارات کمترین تمایلی به رویارویی و درگیری با یمن ندارند، زیرا بهتازگی با توافق پیچیده پکن از زیر آوار حملات سنگین یمنیها خارج شدهاند. به نظر میآید محمدبنسلمان، ولیعهد سعودی با برنامههای توسعهای که مد نظر دارد و حتی امارات مایل به همکاری با آمریکا برای درگیر شدن در جبهه یمن باشند، زیرا بهخوبی میدانند کلید زدن جنگ دیگری با یمن به مثابه وارد شدن به فضایی است که انتهای آن مشخص نیست.