همزمان با اوجگیری جنگ غزه ، بسیاری از ناظران و تحلیلگران و جریانهای سیاسی و رسانهای منطقهای و بین المللی، معطوف به رویداد مذکور شده اند و سعی در واکاوی و تحلیل سناریوهای مختلف در قالب جنگ غزه که عملا به یک بحران بین المللی تبدیل شده است، داشته و دارند.
در این راستا، رژیم اشغالگر قدس به واسطه اقدامات غیرانسانی خود در نوار غزه که نمیتوان هیچ توصیفی را بهتر از نسل کشی و پاکسازی قومیتی برای آنها در نظر گرفت و حتی خودِ مقامهای ارشد رژیم صهیونیستی نیز به این موضوع به صراحت اذعان و اعتراف میکنند، با اعتراضات گستردهای از سوی افکار عمومی بین المللی در اقصی نقاط دنیا، به ویژه در کشورهای غربی رو به رو شده است. اعتراضات و راهپیماییهایی که خودِ دولتهای غربی نیز توان متوقف کردن آنها را علی رغم در پیش گرفتن اقدامات و سیاستهای مختلف ندارند و اینطور به نظر میرسد که جریانهای تبلیغاتی و دلارهای صهیونیستی نیز نتوانسته اند در این زمینه عملکرد موثری را از خود و در راستای منافع صهیونیستها نشان دهند.
با این همه، رژیم صهیونیستی، جهت سفیدشویی جنایات خود علیه مردم غزه، ۲ دستورکار و تاکتیک محوری را مد نظر داشته است.
اولا، سالهاست که جریانهای رسانهای و لابیهای متحد صهیونیستها، به نحوی هدفمند و با خرج کردنِ میلیونها دلار پول، سعی در ترویج و تشویق نوعی از افراطی گرایی در عرصه بین المللی و در میان افکار عمومی جهان دارند که در قالب آن، نسلکشی و اِعمال جنایت صهیونیستها علیه مردم فلسطین، به مثابه اقدامی مشروع و حتی درست و منطقی ارزیابی شود. به بیان سادهتر، رژیم اشغالگر قدس و تشکیلات نزدیک به آن به دنبال صدور افراطگرایی صهیونیستی به اقصی نقاط جهان بوده و هستند تا از این مساله در برهههای حساس نظیر وضعیت کنونی، به نفع خود استفاده کنند.
در این رابطه، شاهد بودهایم که تجمعات بسیار محدودی در شماری از کشورهای جهان در حمایت از اقدامات صهیونیستها برگزار شده که البته شرکت کنندگان در آنها نیز بسیار کم بوده اند. افرادی که از جنایات صهیونیستها علیه مردم غزه حمایت و حتی اسرائیل را در این رابطه ذیحق و مشروع نیز میدانند.
در نمونهای دیگر، شاهد آن بودهایم که در مدت اخیر، شماری از اینفلوئنسرهای فعال و شناخته شده فضای مجازی در کشورهای غربی، از تماس محافل صهیونیستی با خود و دریافت پیشنهادهایی هنگفت جهت ابراز همدردی و حمایت از اقدامات رژیم اسرائیل در نوار غزه سخن گفته اند. جالب اینکه این افراد تصریح کرده اند که در پیشنهاد صهیونیستها تصریح شده که اگر با رژیم اشغالگر قدس همراهی کنند، پاداش خوبی دریافت میکنند و اگر محتوای پیشنهاد اسرائیل به خود را افشا کنند، با تبعات مخرب و منفی برای خود رو به رو میشوند. موضوعی که با بی توجهی برخی از این اینفلوئنسرها همراه شده و آنها به افشاگری از این موضوع پرداخته و آبروریزی بزرگی را برای رژیم اشغالگر قدس به بار آورده اند. معادلهای که در کلیت خود نشان میدهد اساسا افکار عمومی بیدار جهان، در برابر جنایات و نسلکشی صهیونیستها نمیتوانند سکوت کنند. موضوعی که در حقیقت با ذات بشریت همخوانی دارد.
تاکتیک دوم که صهیونیستها در مدت اخیر و در بحبوحه اوج گیری جنگ غزه برای سفید شویی جنایات خود علیه مردم نوار غزه در دستورکار قرار داده اند، حمله به مخالفان اقدامات خود و برچسب زدن به آنها به مثابه افرادی یهودیستیز بوده است.
این مغاطه سال هاست که از سوی رژیم صهیونیستی و نهادها و تشکیلات وابسته و نزدیک به آن بکار گرفته میشود و سعی دارد هرگونه مخالفت با رژیم اسرائیل را به مثابه مخالفت با آیین یهودیت، تصویرسازی و معرفی کند. این در حالی است که یکچنین گزارهای به هیچ عنوان صحیح نیست و یهودیان بسیاری وجود دارند که از افراط گراییهای رژیم اشغالگر قدس، به شدت منزجر هستند.
جدای از این مساله، صهیونیستها همواره در مدت اخیر به این مساله تاکید داشته اند که حق دفاع از خود در برابر گروههای مقاومت فلسطینی را دارند. حقی که به زعم آنها از سوی حقوق بینالملل نیز به رسمیت شناخته شده است. این در حالی است که استناد اسرائیل به این موضوع به هیچ عنوان درست نیست. زیرا موجودیت رژیم اشغالگر قدس برخلاف اصول ابتدایی حقوق بین الملل و متکی بر اشغال یک سرزمین دیگر و تجاوز به آن است. البته که رهبران غربی نیز به نحو گستردهای با این استدلال پوچ صهیونیستها همراهی کرده و میکنند و سعی دارند از این طریق، اقدامات جنایتکارانه صهیونیستها علیه مردم بیگناه نوار غزه را مشروعیتبخشی کنند. معادلهای که در پسِ آن، چیزی جز منافع نامشروع دول غربی و رژیم اشغالگر قدس قرار ندارد.