این نامه اندکی قبل از آزادی اسیر زن صهیونیست در چارچوب تبادل اسرا بین جنبش حماس و رژیم صهیونیستی نوشته شده است:
«خطاب به ژنرالهایی که در هفته های اخیر، همراه ما بودهاند!
به نظر می رسد ما فردا از هم جدا خواهیم شد. اما من از صمیم قلبم از شما تشکر می کنم به خاطر انسانیت بیش از حدی که در تعامل با دخترم امیلیا نشان دادید.
شما برای او مثل والدینش رفتار کردید و هرگاه که می خواست او را به اتاق خودتان دعوت می کردید.
او درباره شما اذعان می کند که همه شما نه تنها دوستان او بلکه دوستان بسیار خوب و واقعی او هستید.
بسیار بسیار بسیار متشکرم به خاطر ساعات های فراوانی که مانند یک مربی با وی وقت گذراندید.
از شما بسیار متشکرم به خاطر صبر و بردباری تان و فراهم کردن شیرینی و میوه و همه مایحتاجی که حتی در صورت عدم وجود، برای او فراهم می کردید. کودکان نباید در اسارت باشند. اما به لطف شما و انسان های خوب دیگری که در طول مسیر با آنها آشنا شدیم، دخترم در غزه احساس می کرد یک ملکه است و به طور کلی احساس می کرد، وی در مرکز و کانون جهان است.
ما در این مسیر طولانی، با هر نیرو یا فرماندهی که برخورد کردیم با او با مهربانی و لطف و محبت برخورد و تعامل کرد.
من تا ابد اسیر سپاسگزاری از شما خواهم بود. زیرا وی با شوک روانی ابدی از اینجا خارج نشد.
همواره از رفتار خوبتان با ما با وجود شرایط دشواری که خودتان با آن مواجه بودید و زیان های سنگین و دشواری که در اینجا در غزه متحمل می شدید یاد خواهم کرد.
ای کاش در این دنیا، برای ما مقدر می شد که دوستان خوب و واقعی باشیم.
برای همه شما آرزوی صحت و عافیت و برای خودتان و خانواده هایتان آرزوی سلامتی و محبت دارم.
بسیار متشکرم».