درحال حاضر با توجه به شکست داعش در سوریه ، حداقل بهانههای حضور آمریکا در خاک این کشور از بین رفته است، اما همچنان مقامات واشنگتن در راستای دستیابی به چند هدف کلان که شامل مقابله با نظام قانونی سوریه، تامین امنیت رژیم صهیونیستی، غارت منابع نفتی و طبیعی سوریه و همچنین برخورد با ایران است، همچنان به بهانه مبارزه با عناصر باقیمانده گروههای تروریستی به حضور غیرقانونی خود در سوریه ادامه میدهند.
به دنبال خیزشهای مردمی در کشورهای تونس و مصر از ژانویه ۲۰۱۱، اعتراضات در شهرهای مختلف سوریه هم آغاز شد. ادامه اعتراضات باز شدن پای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای را به دنبال داشت و در دو جبهه، طرفداران حفظ اوضاع موجود و طرفداران تغییر وضع موجود در مقابل هم قرار گرفتند.
کشورهای غربی به رهبری آمریکا و متحدان منطقهای آن بر عزل بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه و در مقابل کشورهای روسیه، چین و ایران بر اصلاح مسالمتآمیز اوضاع تاکید کردند. با شدیدتر شدن درگیریها و ناآرامیها و ناکامی اقدامات دیپلماتیک غربیها برای برکناری بشار اسد، سیاست مسلح کردن گروههای معارض آغاز و سوریه به سمت جنگ داخلی پیش رفت.
مدت کوتاهی پس از شروع جنگ داخلی در سال ۲۰۱۱، آمریکا در ابتدا کمکهای غیر جنگی را به شورشیان موسوم به «ارتش آزاد سوریه» میرساند، اما به سرعت شروع به ارائه آموزش، پول و اطلاعات به فرماندهان منتخب شورشیان سوری کرد.
تصمیم واشنگتن برای حمایت از شورشیان سوری در آغاز جنگ داخلی سوریه فاجعهآمیز از آب در آمد و سبب ظهور داعش و سایر گروههای شبهنظامی شد و به تبع آن کشتار متعاقب و ظهور داعش، مداخله بیشتری را به همراه داشت.
تشکیل ائتلاف بینالمللی
در پی پیشروی و گسترش حملات داعش در عراق و سوریه که با خشونتهای بیرحمانه همراه بود و بهدلیل نگرانی از گسترش و ادامه حیات این گروه تروریستی، بسیاری از کشورها در نیمه ابتدایی سال ۲۰۱۴ تصمیم به مداخله نظامی در جنگ داخلی سوریه و عراق گرفتند.
در همین راستا، آمریکا و چند کشور همپیمان آن، ماه اوت ۲۰۱۴ به بهانه مبارزه با گروه تروریستی داعش، خارج از چارچوب سازمان ملل و بدون هماهنگی با دولت سوریه ائتلافی موسوم به ائتلاف بینالمللی را تشکیل دادند، این در حالی است که بر اساس گزارشهای رسمی، آمریکا و شرکای غربی این کشور از ایجادکنندگان و حامیان اصلی مالی و تسلیحاتی گروههای تروریستی از جمله داعش بهشمار میروند.
در ساعات پایانی ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴، نخستین حملات آمریکا علیه مواضع داعش در خاک سوریه آغاز شد. این عملیات با همکاری همپیمانان آمریکا از جمله برخی از کشورهای عربی صورت گرفت و پس از آن عربستان سعودی شرکت در این حملات را تأیید کرد.
درپی انجام این حملات، دبیرکل سازمان ملل متحد درباره اینکه آیا این عملیاتها به خواست دولت سوریه انجام شده است یا خیر گفت: «من اطلاع دارم که حملات به درخواست مستقیم دولت سوریه انجام نشده، اما میدانم که دولت سوریه قبلاً از این موضوع خبردار شده است.»
اهداف اصلی آمریکا از حضور در سوریه
به طور کلی میتوان گفت که در مراحل اولیه مداخله آمریکا در جنگ داخلی سوریه، کشتار داعش و جنایتهای آن و همچنین ضرورت مقابله با آن، به نوعی این حضور بیگانه در سوریه را که برخلاف خواست دمشق صورت گرفته بود، توجیه میکرد، اما پس از اعلام شکست داعش، توجیه آمریکاییها برای ماندن در سوریه به طرز فزایندهای مبهم شد. اکنون، منطق منحرفی که برای توجیه استقرار نیروهای آمریکایی در سوریه استفاده میشود؛ حفاظت از همان نیروهای آمریکایی است!
با نگاهی به جنگهای اخیر در منطقه غرب آسیا مشخص میشود که آمریکا تلاش دارد تا از یکسو با ناامن جلوه دادن منطقه و از سوی دیگر ناتوان نشان دادن کشورهای منطقه در حل و فصل بحرانهای منطقهای، حضور خود را توجیه نموده و با استقرار در مناطقی از این کشورها با تبلیغات، ارزش کاربری تجهیزات نظامی را در نظر مقامات این کشورها بالا برده و آنها را ترغیب به خرید اینگونه تجهیزات کند.
از سوی دیگر، آمریکا درحالی بهبهانه مبارزه با داعش وارد سوریه شد که به مرور با تثبیت اشغالگری خود در خاک این کشور اقدام به تحقق اهداف اصلی خود و شروع به غارت ثروتها و منابع طبیعی آن کرد و طبق اطلاعات موجود، واشنگتن طی این سالها تاکنون ۱۴ پایگاه نظامی در خاک سوریه ایجاد کرده که مهمترین آنها پایگاه «التنف» ۱ و ۲ است.
ازجمله مهمترین اهداف راهبردی آمریکا از حضور در سوریه، کنترل گروههای مقاومت اسلامی از جمله حزبالله لبنان، حماس و همزمان هموار سازی مسیر رژیم صهیونیستی برای رسیدن به اهدافش است.
به طور کلی در این باره میتوان گفت که غربیها و آمریکاییها داعش و امثال آن را مشکل اصلی منطقه نمیدانند، بلکه از دید آنها مشکل، قوت محور مقاومت و ایفای نقش آن در تهدید رژیم صهیونیستی و عرض اندام دربرابر سیاستهای غربیها در منطقه جنوب غرب آسیا است.
دو هدف مهم دیگری که آمریکا از این حضور دنبال میکند، کنار گذاشتن نظام سوریه و انزوای ایران در منطقه و به تبع آن در نظام بینالمللی و همچنین کنترل سیاستهای ضد تحریم ایران است.
پایگاه آمریکایی «نشنال اینترست» اخیرا در تحلیلی با عنوان «حضور آمریکا در سوریه پرخطرتر از هر زمان دیگر» نوشت: حضور آمریکا در سوریه فراتر از اهداف مورد نظرش ادامه یافته است. عملیات علیه داعش متوقف شده است و حالا چرا واشنگتن باید حاضر باشد صدها سرباز آمریکایی را برای مبارزه با دشمنی که اساساً یک گونه در خطر انقراض شده، به خطر بیندازد؟
طبق نوشته این رسانه، سوریه جزو منافع اصلی آمریکا نیست. در واقع، سوریه در حاشیه منطقهای قرار دارد که آمریکا قبلاً در استراتژی دفاع ملی خود تأکید را از روی آن برداشته است. دلیل و محرک اصلی برای ادامه حضور در سوریه این است که دمشق پیوندهای نزدیکی با ایران دارد و در واقع، سوریه شریک و متحد راهبردی و اصلی ایران در منطقه خاورمیانه است و به همین دلیل باید نابود شود.
نشنال اینترست همچنین نوشت: «واشنگتن به خرج کردن خونها و پولهای خود برای یک جنگ بی پایان ادامه میدهد؛ جنگی که زندگی میلیونها شهروند را مختل کرده است. تداوم این ماموریت ممکن است از نظر سیاسی آسان باشد، اما حاکی از بزدلی اخلاقی با هدف جلوگیری از تغییر الگوی شکست خورده دهه گذشته است. تلفات مداخله گمراه در سوریه فراتر از میدان جنگ است. مادران، پدران و فرزندان، سنگینی فشار اعزامهای بی پایان به ماموریت و ترس از دست دادن عزیزان خود را تحمل میکنند. وقت آن است که واشنگتن به این درد پایان دهد و نیروهای ما را از سوریه به خانه بازگرداند.»