خوزه مانوئل آلبارس، وزیر خارجه اسپانیا در گفتگو با شبکه تلویزیونی آنتنا۳ منطقه "ساحل" را واقع در میان صحرای بزرگ آفریقا و ساوانای سودان، کانون تروریسم جهانی لقب داد؛ منطقهای که به تعبیر او در غیاب حکومتهای کارآمد و نهادسازیهای لازم چنان درگیر بحران کمبود مواد غذایی و مجادلات نظامی شده که خیلی از مهاجران و آوارگان را به راه انداخته است.
آلبارس که این سخنان را در آستانه برگزاری نشست سران کشورهای عضو ناتو در اسپانیا مطرح کرد، به تقویت این گمانه در میان دیپلماتهای اروپایی دامن زد که اسپانیا با تغییر سیاست خارجی خود نسبت به آفریقا، تلاش تازهای را برای ترغیب اتحادیه اروپا و ناتو برای تمرکز بیشتر بر شمال آفریقا آغاز کرده است. چنان که اخبار غیررسمی از اعزام نیروهای نظامی روسیه به الجزایر حکایت دارد، بزرگترین کشور آفریقا و یکی از تامین کنندگان گاز اروپا که نزدیک به دو هفته پیش معاهده مودتی را که دو دهه پیش با اسپانیا امضا کرده بود، به حالت تعلیق درآورد.
بدین ترتیب، به نظر میرسد که نفوذ روسیه در آفریقا تا کشورهای همجوار با اتحادیه اروپا پیش رفته است. اما چگونه؟
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در جریان برگزاری اجلاس سیاسی و تجاری سران روسیه و کشورهای آفریقایی در سال ۲۰۱۹ به صراحت گفته بود: «آفریقا یک اولویت مهم در سیاست خارجی روسیه است.» بدین ترتیب، پوتین بازگشت روسیه به آفریقا را پس از خروج در سال ۱۹۹۱ و با پایان گرفتن نفوذ اتحاد جماهیر شوروی فروپاشیده در میان نهضتهای سوسیالیستی، با عقد قراردادهای با ۳۰ کشور این قاره در زمینه تامین تسلیحات نظامی، تجارت کالا و سرمایهگذاری در منابع نفت، گاز، طلا، مواد معدنی و فلزات جشن گرفت.
در حال حاضر، به عنوان نمونه، شرکت روسی روسال (Rusal) در زمینه استخراج آلومینیوم در گینه فعال است و کارکنان هلدینگ روساتم (Rosatom) هم در نامیبیا در جستجوی اورانیوم هستند.
آمار رسمی منتشر شده از سوی دولت روسیه نشان میدهد که ارزش تجارت این کشور با کشورهای آفریقایی از سال ۲۰۱۵ تا سال گذشته میلادی دو برابر شده و به حدود ۲۰ میلیارد دلار در سال رسیده است. تجارتی به سود روسیه که در ازای صدور ۱۴ میلیارد دلار کالا و خدمات تنها ۵ میلیارد واردات از مبدا آفریقا داشته است.
اما همه برنامه روسیه برای نفوذ در آفریقا به توسعه مبادلات اقتصادی محدود نمیشود. به باور برخی کارشناسان، روسیه «رویکرد ضد غرب» را به جای ایدئولوژی کمونیستیِ دوران اتحاد جماهیر شوروی با کشورهای آفریقایی به اشتراک گذاشته است. رویکردی که فراتر از برانگیختن همدلی بخشی از نیروهای شبهنظامی و سیاسی مخالف اروپا و آمریکا، این فرصت را هم فراهم کرده که فشار طولانی ارزشهای غربی از جمله شفافیت اقتصادی، دموکراسی، حقوق بشر، آزادیهای مدنی و مقابله با فساد از دوش آنها برداشته شود.
همزمان گسترش افراط گرایی اسلامی در آفریقا فرصتهای بیشتری را برای دخالت نظامی روسیه ایجاد کرده است. چنان که پنج کشور واقع شده در منطقه ساحل یعنی بورکینافاسو، چاد، مالی، موریتانی و نیجر در سال ۲۰۱۸ از مسکو درخواست حمایت نظامی کردند. روسیه همچنین در موزامبیک و آنگولا نیز علیه ستیزهجویان مداخله نظامی کرده است. البته برخی ناظران غربی مدعی هستند که مسکو در کنار حضور علنی نیروهای ارتش خود در آفریقا، از پیمانکاران نظامی خصوصی همچون گروه واگنر نیز برای پیشبرد برنامههای خود در آفریقا به ویژه در کشورهای لیبی، سودان، موزامبیک، جمهوری آفریقای مرکزی از جمله با انتشار اطلاعات نادرست، مداخله در انتخابات، فروش سلاح در برابر منابع زیرزمینی، عقد قراردادهای فسادانگیز کمک میگیرد.
در مجموع، نفوذ روسیه در آفریقا به سطحی رسیده که مسکو در حال بهرهبرداری تبلیغاتی و عملی از آن است، چه زمانی که پس از کودتای ژانویه گذشته در بورکینافاسو یا وقتی که در خوشحالی برای خروج نیروهای فرانسه، گروهی از مردم این کشورها با پرچم روسیه و تصاویر ولادیمیر پوتین به خیابانها آمدند و چه زمانی که پس از تهاجم نظامی به اوکراین، بخش قابل توجهی از کشورهای آفریقایی زیر بار دادن رای مثبت به قطعنامه محکومیت روسیه در سازمان ملل متحد نرفتند.