خبرگزاری پرنسا لاتینا کوبا در گزارشی به قلم «لوئیس بِئاتون» رئیس تحریریه آمریکای شمالی در این خبرگزاری رسمی کوبا نوشت: اعمال تدابیر قهرآمیز و تنبیهی توسط ایالات متحده علیه سایر کشورها، آمریکا را به اولین و بزرگترین دولت تحریمکننده در جهان و تحریم را به ابزار اساسی سیاست این کشور علیه روسیه ، چین، کوبا، ونزوئلا و سایر اسامی فهرست بلند و بالای کشورهای آسیب دیده تبدیل کرده است.
سیاست خارجی ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری جو بایدن ، به دور از دستیابی به توافق، با متشنج کردن اوضاع در اروپا، منطقه آسیا و اقیانوسیه، آفریقا و خاورمیانه، جهان را در آستانه جنگ قرار داده است.
«جو بایدن» رئیسجمهوری آمریکا در سخنانی گفت: ایالات متحده بازگشته است، آماده رهبری جهان است و از آن عقبنشینی نمیکند، یک بار دیگر در راس میز نشسته است و آماده مقابله با دشمنان و نه کنار زدن متحدان است، آمریکا آماده دفاع از ارزشهای خود است.
خروج مفتضحانه از افغانستان
خبرگزاری کوبا در انتقاد از اظهارنظرهای بایدن مینویسد: آنچه از دولت جدید در آمریکا شاهد بودهایم، لفاظیهای فراوان و اقدامات عملی ناچیز برای رویارویی با مشکلات ناشی از تغییرات آبوهوایی بوده است. اقدامات عملی انگشتشمار آمریکا تا کنون در این حوزه، «اجلاس سران برای دموکراسی» (نهم و دهم دسامبر ۲۰۲۱) و «اجلاس سران آمریکا» از ششم تا دهم ژوئن در لسآنجلس بود که آن هم با حذف نیکاراگوئه، کوبا و ونزوئلا جنجالآفرین شد.
از سوی دیگر، خروج ایالات متحده از افغانستان در پایان ماه اوت سال گذشته نیز به دلیل خروج فاجعه آمیز و بی نظم نیروها، یک شکست کامل بود. تقریبا دو دهه پس از آغاز یک جنگ پرهزینه، کاخ سفید نتوانست به اهدافی که منجر به تهاجم به این کشور آسیای مرکزی در سال ۲۰۰۱ شد، دست یابد.
بایدن اعلام کرد جنگ در افغانستان به رئیسجمهوری پنجم واگذار نخواهد شد و آنچه شاهد بودیم، خروج مفتضانه از این کشور بود.
پایان یک جنگ، آغاز جنگی دیگر
بر اساس تحلیلهای کارشناسان، خروج از افغانستان، مقدمهای برای گشودن جبههای در اروپا به منظور فشار بر روسیه بود.
در ادامه این گزارش آمده است: گشتوگذاری در جغرافیای جهان نشان میدهد که سیاست خارجی ایالات متحده در سالهای گذشته تغییر چندانی نکرده و همچنان طبق روال سابق ادامه دارد.
به نوشته پرنسا لاتینا، نزدیکی تلآویو با برخی کشورهای همفکر عرب را شاید بتوان تنها نتیجه سیاست ایالات متحده در خاورمیانه دانست.
پس از عقبنشینیها برای نزدیک شدن به متحدان اروپایی مخالف ترامپ، خروج بدون مشورت از افغانستان ضربهای جدی به برنامهها در جهت جلب دوباره اطمینان در مسائل امنیتی و دفاعی بود.
بحران اوکراین به واشنگتن کمک کرد تا به اروپای قدیمی نزدیک شود و تحریک علیه روسیه در کییف به عنوان یک «موفقیت» سیاسی برای بایدن تلقی می شود. با این حال، تحلیلهای چهرههای برجسته و به اصطلاح اتاقهای فکر آمریکا، خطرات این سیاستها را گوشزد میکند.
بعد از اوکراین، اقتصاد اروپا دچار بحران شد و برآوردها نشان میدهد که آمریکاییها در عرصه اقتصادی بر شرکای اروپایی خود غلبه کردند و به عنوان نمونه، اروپا مجبور است تا برای تامین انرژی، مبلغ بیشتری به واشنگتن پرداخت کند.
به گفته «داگ باندو»، محقق ارشد مؤسسه کاتو (یک اندیشکده سیاسی آمریکا) «با رها کردن یک جنگ کوچک (افغانستان)، به نظر میرسد رئیسجمهوری و دستیارانش آماده شروع جنگ با روسیه و چین هستند».
پرنسا لاتینا در ادامه مینویسد: فرماندهان و کارشناسان ارشد نظامی در شرایطی که پنتاگون ظرفیت کشاندن نیروها و وسایل جنگی به چنین سناریوهای متنوعی را ندارد، این مسئله را یک اشتباه می دانند؛ اشتباهی که نهادهای استکباری سیاست خارجی آمریکای شمالی سعی در نادیده گرفتن آن دارند.
تداوم سیاست فشار و تحریم در قبال چین
بایدن در مواجهه با پکن، سیاست فشار، تحریم و همچنین تحریکات در دریای چین و اتحاد خود با تایوان را حفظ کرده است.
در این سناریو، پیمان آکوس، اتحاد نظامی میان آمریکا، انگلیس و استرالیا به عنوان پیمان امنیتی بلندپروازانه با تمرکز بر پیشرفتهای غول آسیایی در منطقه هند و اقیانوس آرام مطرح شد.
حال باید دید آیا اعلامیه کاخ سفید مبنی بر چارچوب اقتصادی «جامع» که بایدن در جریان سفر ماه مه ۲۰۲۲ (اوایل خرداد) به ژاپن رونمایی کرد، به نتیجه خواهد رسید یا خیر. رشد اقتصادی و نظامی چین همواره یکی از دغدغههای جدی دولتهای آمریکا بوده است. بایدن در سفر پنج روزه خود به ژاپن و کره جنوبی، اتحاد ژاپن و آمریکا را سنگ بنای صلح در منطقه هندو پاسفیک خواند.
این چارچوب اقتصادی جدید در حالی شکل میگیرد که آمریکا و چین در رقابت اقتصادی با یکدیگر هستند. بایدن در یک در نشست خبری مشترک با نخستوزیر ژاپن خطاب به آمریکاییهایی که نگران تورم بالا در آمریکا هستند گفت که معتقد نیست رکود اقتصادی در ایالات متحده اجتناب ناپذیر باشد.
در ادامه این گزارش آمده است: در مواجهه با چشمانداز پر از تنش پکن- واشنگتن، کسانی که پایان روابط تجاری و دیپلماتیک و آغاز یک بازی حاصل جمع صفر را پیشبینی میکنند، کم نیستند و در همین حال، کسانی هستند که از واقعیت یک جنگ سرد دم میزنند.
«ضربههای نرم» و مداوم، سیاست خارجی جدید کاخ سفید در قبال آمریکای لاتین
تنش ها و تمهیدات تهاجمی علیه روسیه و چین، آمریکای لاتین را در اولویت بعدی آمریکا قرار داده است، هرچند که «سیاست جدید» کاخ سفید علیه کوبا، ونزوئلا و نیکاراگوئه، از ضربات نرم و مداوم به این کشورها خالی نبوده است.
اقدام آمریکا در خودداری از دعوت نیکاراگوئه، ونزوئلا و کوبا به «اجلاس سران قاره آمریکا» اگر چه در کنار اعمال تحریمها راهکاری در جهت منزوی کردن هر چه بیشتر و تنگ کردن عرصه برای نقشآفرینی این کشورها در عرصه بینالمللی بود اما واقعیت این است که این مسئله نه تنها کارساز نبوده بلکه تغییر نظام بینالمللی از هژمونی به چندقطبی، دامنه روابط این کشورها را تغییر داده است.
از طرفی، دیپلماسی وزارت امور خارجه آمریکا همواره تلاش کرده است تا جلوی نفوذ فزاینده چین را در آنچه «حیاط خلوت» خود میداند، بگیرد، اما این تلاشها بدون دستاوردهای خاصی ادامه یافته است.
«سرخیو رودریگس گلفنشتاین» تحلیلگر و استاد دانشگاه ونزوئلایی به پرنسا لاتینا گفت: کشورهایی مانند ونزوئلا، مکزیک، برزیل و آرژانتین در موقعیتی هستند که نقش پیشرو ایفا کنند و از ذخایر بزرگ منابع طبیعی خود به عنوان ابزار مذاکره با ایالات متحده استفاده کنند.
نشریه دیجیتال «مون آو آلاباما» نیز نوشت: به طور کلی، ایالات متحده با چالشهای بزرگی مواجه است زیرا بایدن از زمان ورودش به کاخ سفید اقدامات چشمگیری همسو با لاف زدنهایش انجام نداده است و در واقع سیاست خارجی او یک آشفتگی بزرگ است.