زنده ماندن بن‌لادن درد سر ایجاد می‌کرد

به گزارش افکارنیوز به نقل از فارس، ژنرال "شوکت قادر" افسر سابق ارتش پاکستان در پنجمین شماره از این نوشتههای خود پیرامون زندگی و مرگ اسامه بن لادن به عملیات شبانه ابیتآباد و مرگ رهبر القاعده اشاره کرده است.

وی نوشته است:

با اینکه نوشته من با نظریه مقامات آمریکایی درباره عملیات " ابیت‌آباد " چندان تفاوتی ندارد اما من اطلاعات مربوط به این عملیات را با اطلاعاتی که کسب کرده‌ام تکمیل می‌کنم تا ابهامی باقی نماند.

روز اول می، کمی بعد از ساعت ۲۳،۲ بالگرد " بلک هاوک "(MH - ۶۰) و ۲ بالگرد " شینوک " آمریکایی راهی منطقه ابیت‌آباد پاکستان شدند.

۲۸ سرباز نیروی دریایی آمریکا که به ۲ گروه تقسیم شده بودند سرنشینان بالگرد‌های بلک هاوک را تشکیل می‌دادند.

این در حالی بود که ۳۰ نفر از این نظامیان نیز سرنشینان بالگرد‌های شینوک را تشکیل می‌دادند که برای پشتیبانی و حفاظت از نیروهای ویژه عملیاتی که سوار بر بالگرد‌های بلک هاوک بودند راهی ابیت‌آباد شده بودند.

بالگرد‌های رادارگریز آمریکایی با ارتفاع کم پرواز می‌کردند و ظرف ۹۰ دقیقه به ابیت‌آباد رسیدند.

به محض فرود آمدن نیروهای آمریکایی بر فراز مخفی‌گاه بن لادن یکی از بالگرد‌های بلک هاوک تعادل خود را از دست داد. اگرچه هیچ یک از سرنشینان این بالگرد آسیب ندیدند اما این بالگرد دیگر قابلیت پرواز نداشت.

سربازان ویژه نیروی دریایی آمریکا ظرف ۲۰ دقیقه مأموریت خود را با موفقیت به پایان رسانده و جسد بن لادن را به یک بالگرد شینوک منتقل کردند.

آنان همچنین قبل از حرکت، بالگرد آسیب دیده بلک هاوک خود را منهدم کردند.

بیشتر اطلاعات عملیات ابیت‌آباد که تا اینجا مطرح شد توسط " نکولاس شمیدل " که یک نویسنده آمریکایی است جمع‌آوری و در روزنامه‌های مختلف منتشر شده است.

اما در نحوه انجام این عملیات ابهاماتی وجود دارد، از جمله اینکه لازم نبود بالگرد‌های آمریکایی رادار گریز باشند و بدون این ویژگی نیز می‌توانستند به راحتی وارد پاکستان شوند زیرا رادار‌های پاکستانی فقط قادرند هواپیماها و بالگرد‌هایی را که در ارتفاع زیاد پرواز می‌کنند شناسایی کنند.

علاوه بر این، ارتش پاکستان بیشتر نگران حمله تروریست‌های القاعده و طالبان بود و بالگرد‌های آمریکایی نیز به کرات حریم هوایی پاکستان را نقض کرده بودند بنابراین پرواز این بالگردها بر فراز آسمان پاکستان چندان اهمیتی نداشت.

همچنین آمریکایی‌ها بار‌ها به بهانه‌های مختلف به پاکستان آمده بودند و به خوبی با منطقه‌ای که قرار بود عملیات در آن انجام شود آشنا بودند.

گذشته از آن، نیروی زمینی پاکستان نیز در مرزها و به ویژه در منطقه مورد نظر حضور نداشتند و بالگرد‌های آمریکایی به راحتی می‌توانستند مسیری را که فاقد پست‌های مرزی ارتش بودند انتخاب کرده و عملیات خود را انجام دهند.

بعد از حمله بالگرد‌های ناتو به پست‌های مرزی " سلاله " و عملیات ابیت‌آباد مشخص شد که آمریکایی‌ها در تعیین هدف خود اشتباه نمی‌کنند و با برنامه‌ریزی قبلی و بدون مزاحمت وارد عمل می‌شوند.

چرا آمریکا یک‌جانبه دست به عملیات ابیت‌آباد زد؟

فکر می‌کنم برای پاسخ به این سوأل بهتر است نظر خود آمریکایی‌ها را نیز بدانیم. آمریکایی‌ها معتقدند اگر قبل از این عملیات هماهنگی لازم با ارتش پاکستان به عمل می‌آمد امکان داشت راز این عملیات فاش شده و عملیات با شکست مواجه شود.

اگر بر تاریخ همکاری پاکستان با آمریکا در زمینه مبارزه با تروریسم داشته باشیم متوجه خواهیم شد که دلیل آمریکایی‌ها برای هماهنگی نکردن پاکستان چندان معقول نیست زیرا پاکستان بارها رهبران القاعده را دستگیر و به این کشور تحویل داده است که این روند از سال ۲۰۰۳ میلادی و بعد از دستگیری " خالد شیخ محمد " آغاز شد.

دستگیری وی به اندازه دستگیری " احمد الکویتی " خبررسان القاعده ارزش داشت زیرا خالد شیخ محمد یکی از فرماندهان عملیاتی برجسته القاعده بود.

" ابوفراج الیبی "، " عمر پاتک "، " یونس الموریتانیه " نیز از دیگر فرماندهان القاعده هستند که به آمریکا تحویل داده شدند.

این در حالی است که پاکستان در سال ۲۰۱۱ و حتی بعد از کشته شدن بن لادن نیز اعضای القاعده را دستگیر و به آمریکا تحویل داده است.

پاکستان با اسامه بن‌لادن روابط دوستانه نداشت و دلیل بارز آن این بود که رهبر القاعده در سال ۲۰۰۷ اعلام کرده بود که دشمن شماره یک القاعده آمریکا نیست بلکه پاکستان است و این واقعیتی بود که باراک اوباما در اولین سخنرانی خود بعد از کشته شدن بن‌لادن به آن اشاره کرد.

اما آمریکا که به خوبی از واکنش مردم پاکستان نسبت به عملیات ابیت‌آباد آگاه بود و می‌دانست که این اقدام واکنش‌های تندی برضد دولت و به ویژه ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان(آی. اس. آی) در پی خواهد داشت، چرا دست به چنین عملیاتی زد؟

عملیات ابیت‌آباد احساسات ضد آمریکایی را تحریک می‌کرد و باعثمی‌شد آمریکا یکی از متحدان خود را از دست بدهد، پس با توجه به این موضوعات عملیات یکجانبه چه سودی برای آمریکا داشت؟

اگر بگوییم آمریکا برای این با اطمینان چنین عملیاتی انجام داد که مطمئن بود پاکستان با این عملیات موافق است منصفانه قضاوت نکرده‌ایم زیرا اگر پاکستان با چنین عملیاتی مخالفت می‌کرد بیشتر آسیب می‌دید و چاره‌ای جز همراهی آمریکا نداشت.

به هر حال من یکی از اعضای دولت آمریکا نیستم که در این زمینه اظهار نظر کنم.

اگر موضوع دستگیری " ملا محمد عمر " رهبر طالبان بود، شاید می‌شد اقدام آمریکا را توجیه کرد اما اگر آمریکا ادعا کند که از سال ۲۰۰۵ اسامه بن لادن را زیر نظر داشته و اطمینان داشت که وی در ابیت‌‌آباد مخفی شده است این موضوع نشان می‌دهد که سازمان اطلاعات پاکستان نیز آمریکا را همراهی کرده یا حداقل از مخفی‌گاه بن‌لادن اطلاع دارد که در این صورت ترس آمریکا از انجام این عملیات قابل درک است.

سازمان سیا حتی دقایقی قبل از انجام عملیات برای کشتن بن لادن مشکوک بود که آیا کسی که در خانه مورد نظر مخفی شده واقعاً بن لادن است یا نه؟

علاوه بر آن، این سازمان اطمینان داشت که تعقیب و یافتن فردی که سازمان‌های جاسوسی، اطلاعات مربوط به وی را فراهم نکرده باشند چندان معقول به نظر نمی‌رسد.

سازمان سیا مدعی است که بعد از شناسایی " ارشد‌خان " یافتن محل سکونت وی ۲ سال به طول انجامیده است.

بعد از ۲ سال سازمان اطلاعات آمریکا متوجه شد که ارشد‌خان در حال ساخت خانه برای شخصی است که می‌تواند هدف با ارزشی برای سازمان سیا باشد، شاید هم این هدف با ارزش اسامه بن‌لادن باشد.

یکی از دلایل عملیات یکجانبه آمریکا در ابیت‌آباد فشار‌های سیاسی بود.

اوباما برای اینکه بتواند دوباره رئیس جمهور شود مشکل‌ترین و با اهمیت‌ترین تصمیم خود را گرفت و این تصمیم دستور عملیات ابیت‌آباد بود که منجر به کشته شدن بن لادن شد.

آمریکا سعی داشت با بی اهمیت جلوه دادن پاکستان تمام شهرت و امتیازات این عملیات را به خود اختصاص دهد.

با توجه به اینکه آمریکا در زمان ریاست جمهوری " جیمی کارتر " یک بار عملیات مشابهی(عملیات طبس) مانند عملیات ابیت‌آباد در ایران انجام داد تا بتواند اسرای آمریکایی را نجات دهد و در این اقدام طعم سخت شکست را چشید بنابراین می‌توان تصمیم اوباما برای انجام عملیات ابیت‌آباد را یک تصمیم شجاعانه دانست.

رئیس جمهور آمریکا در اولین سخنرانی خود از کمک‌های پاکستان برای مبارزه با تروریسم تشکر کرد و به عبارتی قسمتی از شهرت انجام این عملیات را با این کشور تقسیم کرد به صورتی که مردم آمریکا نتوانستند از عملیات یکجانبه سربازان کشورشان علیه بن‌لادن اطمینان حاصل کنند.

من تصور می‌کنم اگر آمریکا هماهنگی بیشتری با پاکستان به عمل می‌آورد و آی. اس. آی را از این عملیات مطلع می‌کرد مأموران اطلاعاتی پاکستان می‌توانستند اسامه بن لادن را زنده دستگیر کنند.

اما آمریکا نمی‌خواست بن لادن زنده دستگیر شود. زنده دستگیر شدن بن لادن و اعترافات وی ممکن بود مشکلات زیادی برای آمریکا به وجود آورد و بنابراین آمریکا می‌خواست به هر قیمتی که شده بن لادن را در این عملیات از بین ببرد.

قصد من این نیست که ثابت کنم سازمان اطلاعات پاکستان در پی کشتن بن لادن نبود یا این سازمان مانند سایر سازمان‌های اطلاعاتی دنیا عمل نمی‌کند و سازمان خوبی است اما اگر آی. اس. آی دست به چنین اقدامی می‌زد با فشار‌های زیاد داخلی و خارجی مواجه می‌شد.

بنابراین عملیات یکجانبه آمریکا بیشتر به نفع سازمان اطلاعات پاکستان بود و اگر هم ارتش پاکستان در این زمینه وارد عمل میشد اسامه بن لادن را زنده دستگیر میکرد.