ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه روز ۲۱ فوریه گذشته (دوم اسفندماه) با انتقاد از بیتوجهی غرب به نگرانیهای امنیتی مسکو، استقلال جمهوریهای خلق دونتسک و لوگانسک را در منطقه دونباس به رسمیت شناخت. وی سه روز پس از آن (۵ اسفند) آغاز عملیات نظامی ویژه علیه اوکراین را اعلام کرد و روابط پرتنش مسکو- کییف به رویارویی نظامی تغییر وضع داد. همزمان با درگیری ها مذاکرات دو طرف نیز برای حل مناقشه آغاز شده است و همچنان ادامه دارد.
در تاریخ ۱۶ فروردین «دیمیترو کولبا» وزیر خارجه اوکراین در گفت و گوی تلفنی با «وانگ یی» همتای چینی خود از وی درخواست کرد تا دولت پکن از روابطش با مسکو برای پایان و خاتمه جنگ استفاده کند.
به گزارش روز شنبه ایرنا، این مکالمه نخستین گفت و گوی در سطوح بالا میان دو کشور چین و اوکراین از اول مارس سال جاری به شمار میآید که وزیر امورخارجه اوکراین از چین میخواهد نقش میانجیگر را برای پایان دادن به مناقشه روسیه و اوکراین ایفا کند.
این درحالیست که شماری از مقامات عالی رتبه چین در خصوص میانجیگری پکن برای خاتمه تنشها میان روسیه و اوکراین اعلام آمادگی کرده اند.
به نوشته روزنامه «ساث چاینا مورنینگ پست»، «وانگ ئی» وزیر خارجه چین در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ ضمن اعلام آمادگی کشورش برای میانجیگری در راستای حل بحران اوکراین، گفت نباید رابطه پکن-مسکو را علیه منافع سایر کشورها تلقی کرد. وانگ همچنین تاکید کرد که چین آماده است تا در صورت لزوم میان روسیه- اوکراین میانجیگری کند.
وانگ ئی ادامه داد: روابط روسیه-چین علیه کشورهای ثالث نیست و بر اساس اصل عدم جانبداری از بلوک بندی است. چین و روسیه علیرغم هر گونه تغییرات و فشارهای بین المللی به توسعه روابط خود ادامه میدهند.
این اظهارات در حالی مطرح شده است که طی روزهای گذشته، استرالیا، انگلیس و اتحادیه اروپا هم، هر یک به نوبه خود، خواستار اعمال نفوذ پکن در حل بحران اوکراین شدهاند.
اکنون سوال این است که چین چگونه میتوان نقش میانجی را میان روسیه و اوکراین ایفا کند؟
نقش میانجیگرانه چین در خاتمه تنش روسیه و اوکراین
چین در میان کشورها مختلف به دلیل نزدیک بودن روابط با روسیه یکی ازمهمترین شرکای راهبردی روسیه به شمار میآید، از این رو از دیدگاه کارشناسان پکن میتواند نقش کلیدی مهمی را در کاهش تنشها میان مسکو و کیف ایفا کند.
به استناد گزارشهای خبری، روابط چین و روسیه در دهه اخیر از رشد روزافزونی برخوردار بوده است. افزایش دو برابری تبادلات تجاری دو کشور، امضاء توافقنامههای مهم در حوزههای اقتصادی، انرژی، نظامی، فضا و غیره از جمله شاخصهای مهم گسترش همکاریهای چین و روسیه میباشد. همچنین مواضع سیاسی دو کشور در بسیاری از موضوعات مهم سیاسی بین المللی و منطقه ای در سال های اخیر همراستا و یا نزدیک به هم بوده و مسکو و پکن در مخالفت با نظم لیبرال آمریکائی و نظام تک قطبی مواضع یکسانی را اتخاذ نمودهاند. بر اساس برنامه ریزی و هدف گذاری پکن و مسکو، انتظار میرود گسترش سطح همکاریهای دو کشور به جهت کمی و کیفی تداوم یافته و به درجات بالاتر ارتقاء یابد.
این دو کشور طی سالهای اخیر همزمان با گسترش همکاریهای اقتصادی و دوجانبه، همکاریهای سیاسی-امنیتی و بین المللی را تقویت کرده و تلاش کردهاند بیشترین هماهنگی و اشتراک مواضع را در خصوص مسائل مهم بین المللی به نمایش بگذارند. آنچه که مواضع سیاسی روسیه و چین را در این سالها بیشتر به هم نزدیک کرده دیدگاه مشترک دو کشور نسبت به نظام بین الملل و مخالفت با نظم لیبرال آمریکائی و غربی است. رفتار غرب برای ایجاد موانع در مسیر چین و روسیه از جمله دخالت در امور داخلی آنها، حضور نظامی امنیتی در حوزه منافع حیاتی دو کشور در دریای جنوبی چین و کشورهای پیرامونی و خارج نزدیک روسیه، جنگ تجاری با چین و اعمال تحریمهای گسترده علیه روسیه، مسکو و پکن را بیش از پیش برای تقویت روابط راهبردی به هم نزدیک کرده است.
بنابراین با تداوم عملیات نظامی ویژه روسیه علیه اوکراین تاثیرات شدیدی را در بازارهای جهانی، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که چین می تواند نقش کلیدی در میانجیگری میان مسکو و کیف ایفا کند.
نقش آمریکا در تشدید مناقشات اوکراین و روسیه
نگاهی به تاریخ نشان میدهد درگیری نظامی بین روسیه و اوکراین برای اولین بار است بین دو دولت اروپایی جنگ صورت میگیرد که این مسئله نه تنها در معادلات امنیتی اروپا بلکه در موازنه نظامی بینالمللی تأثیرگذار خواهد بود.
به باور مقامات چین، آمریکا نقش مهمی در تشدید تنشها میان اوکراین و روسیه ایفا میکند و با اعمال تحریمهای روزافزون علیه روسیه میکوشد به شعلههای جنگ میان دو طرف اضافه کند.
به استناد گزارش های خبری، نگاهی به تحولات سیاسی اخیر نشان میدهد، آمریکا بصورت سنتی از تضعیف روسیه و درگیر شدن این کشور در جنگی فرسایشی استقبال میکند و بصورت غیرمستقیم کوشیده است به تشدید تنشها میان اوکراین و روسیه دامن زند.
به عبارت دیگر، آمریکا بیتمایل نیست که روسیه درگیر یک جنگ ناخواسته شود تا بتواند برنامههای جدیدی از جمله تحریم علیه روسیه را طراحی کند.
بیشک آمریکا در مناقشه اوکراین دخیل است و همواره کوشیده است با عملیات روانی روسیه را به جنگ علیه اوکراین ترغیب کند. آمریکا بهخوبی به این نکته آگاهی دارد که اگر روسیه به اوکراین حمله کند خرابیهای زیادی در اوکراین شکل خواهد گرفت و در نتیجه اوکراین وابستگی بیشتری به غرب و آمریکا پیدا خواهد کرد. از سوی دیگر روسیه را درگیر جنگی خواهد کرد که میلیاردها دلار هزینه برای این کشور خواهد داشت. آمریکا میداند طولانی شدن جنگ میان اوکراین و روسیه خسارتهای زیادی به اقتصاد روسیه در شرایط نامناسب کنونی وارد خواهد کرد.
از سوی دیگر، آمریکا به دنبال این است که مرزهای ناتو را گسترش دهد و با نزدیک شدن به مرزهای غربی روسیه، حلقه محاصره این کشور را تنگتر کند. آمریکا بیتمایل نیست که روسیه درگیر یک جنگ ناخواسته شود تا بتواند برنامههای جدیدی از جمله تحریم علیه روسیه را طراحی کند.
از دیگر سو، آمریکا از ابتدا مخالف انتقال گاز از روسیه به سمت کشورهای اروپایی بود؛ به همین دلیل تلاش کرد در بحران کنونی دوباره این موضوع را مطرح کند تا مانع از این کار شود. همچنین آمریکا از نظر رسانهای و عملیات روانی تلاش زیادی کرد تا روسیه را در باتلاق اوکراین غرق کند. به عبارت دیگر آمریکا بصورت کاملا مهندسی شده از طریق مدیریت افکار عمومی باتلاقی را در اوکراین طراحی کرد و روسیه را به سوی آن سوق داد.
به باور شماری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی، بحران میان روسیه و اوکراین توسط قدرتهای غربی از جمله اروپا و آمریکا ایجاد شده است، بنابراین آنها نباید از بار این مسوولیت شانه خالی کند و برای پایان دادن به این مناقشه باید تلاش کنند.
این درحالیست که شمار دیگری از کارشناسان روابط بین الملل بر این باورند اگرچه دلایل چین برای رهبری تلاشهای میانجیگری در مناقشه روسیه و اوکراین تحت تأثیر محاسبات استراتژیک این کشور از اولویتهای بینالمللی و داخلی این کشور به شمار میآید، اما نمی تواند منافع این کشور را تامین کند.
در پایان میتوان در شرایط ژئوپلیتیک کنونی، بعید است که قدرتهای غربی به رهبری آمریکا به عنوان آغازگر تحریمها علیه روسیه نقش مثبتی در پیشبرد صلح ایفا کنند. بنابراین اگر چین بتواند از طریق تلاشهای میانجیگری خود، صلح را به ارمغان بیاورد، نقش سازندهای ایفا خواهد کرد که غرب نتوانسته است به خوبی آنرا انجام دهند.
بنابراین چین می توان در فضای بین المللی فعلی خود را به عنوان کشوری که مروج صلح است در عرصه بین المللی مطرح کند.
به هرحال دلایل این جنگ هرچه باشد باید هرچه زودتر به آن خاتمه داد چرا که در حال حاضر حدود ۲ میلیون پناهنده اوکراینی به اروپا متواری شدهاند و در صورت تشدید جنگ، بحرانهای انسانی میتواند به سرعت وضعیت وخیمتری به خود بگیرد.
با تداوم تهاجم روسیه به اوکراین، غرب تحریمهای گسترده تر و شدیدی را علیه روسیه طراحی و آغاز کرده است که تقریباً تمام جنبههای اقتصادی، مالی و بازارهای سرمایه، فناوری، مصرفی، هوانوردی، فرهنگ، هنر، انرژی، صنعت، اینترنت و سرمایهگذاری را در بر گرفته است.
بنظر میرسد چین میتواند به عنوان یک میانجیگر در مناقشه روسیه و اوکراین عمل کند و هر دو طرف را برای دستیابی به آتشبس ترغیب کند.
بنابراین به باور کارشناسان، در شرایطی که تحریم های همه جانبه ای علیه روسیه که توسط غرب اعمال شد، پکن به دلیل مشارکت استراتژیک همه جانبه خود با مسکو توجه زیادی را به خود جلب کرده است. از نظر جهان خارج، چین توانایی نفوذ بر روسیه و ایفای نقش مهمی در دستیابی به آتش بس بین روسیه و اوکراین را دارد.
اکنون باید منتظر ماند و دید آیا چین میتواند پوتین را متقاعد کند که با آتشبس موافقت کند؟