پنتاگون درباره مسائل مختلفی ازجمله سوریه نظرهای مختلفی می دهد تا در فرایند تحولات سیاسی منطقه اختلال به وجود بیاورد. پس از انتخاب جو بایدن به عنوان رئیس جمهوری امریکا، پنتاگون بدون مقدمه اعلام کرده نیروهای امریکایی مستقر در سوریه دیگر مسئول حمایت از نفت نیستند وبه اصطلاح خودشان تنها ماموریتشان مبارزه با داعش است تا بدین ترتیب اهدافی که دونالد ترامپ رئیس جمهوری پیشین برای این نیروها تعیین کرده بود را تعدیل کنند.
حوادث و اتفاقات کنونی ثابت می کند همه سخنان پنتاگون دروغ و فریبکاری است زیرا امریکا عادت دارد با روی کار آمدن هر دولت جدید از برگه های خود استفاده کند لذا هنوز زود است درباره حد و مرز مقابله احتمالی در دوره بایدن و دولتش در کاخ سفید سخن بگوییم زیرا دولت آمریکا که هم اکنون بر روی کار است برای تسلط بر سوریه تلاش زیادی کرده است .
همه این اقدامات نیز تاکیدی بر عدم موفقیت بایدن رئیس جمهوری جدید؛ در نزدیک نشان دادن اظهارات اداره سیاسی خود و تحرکات میدانی نیروهایش است. زیرا شمار نیروهای امریکایی مستقر در چاههای نفت سوریه در الجزیره واقع در شمال شرق کشور تاکنون شاهد هیچ تغییری نکرده است و نیروهای امریکایی برخلاف اظهارات پنتاگون هنوز در چاههای اصلی نفت با تولید بالا (مانند الشدادی ،چاه العمر ، چاه کونیکو و رمیلان) و سایر چاههای دیگر در ریف دیرالزور شرقی و شمال شرقی حضور دارند.
اظهارات مقام های امریکایی تنها ضربه های تاکتیکی سیاسی پیش از روشن شدن سیاست بایدن در باره منطقه است زیرا حرکت تجهیزات و کاروان های نظامی هنوز متوقف نشده و تقریبا روزانه و بیشتر آنها به ریف الحسکه جنوبی و ریف دیرالزور شرقی عزیمت می کنند. گاهی تجهیزات نظامی و لجستیکی، هوایی به پایگاه الشدادی منتقل می شود و هم چنین فرودگاه نظامی جدیدی در چاه نفتی العمر در ریف دیرالزور احداث شده است. افزون بر آن، نیروهای امریکایی در اقدامی برای بی نیاز شدن از خدمات قسد، از ابتدای ماه جاری، نیروهای مستقر در عراق را به سوریه منتقل کرده و ماموریت اصلی اشان نیز حفاظت از چاههای نفت و گاز است .
با افزایش بیهوده کاری های سیاسی امریکا و بالارفتن تب اظهارات پنتاگون،عملیات سرقت نفت از گذرهگاههای غیر قانونی و انتقال آن با تانکرها ازمسیر گذرگاه سیمالکا ادامه دارد این در حالی است که انبارهای بزرگی در سوریه برای تخلیه بار تانکرها جهت پمپاژ با لوله از رود دجله به خاک عراق احداث شده است.
همه این مسائل موجب می شوداین پیام های ضد و نقیض مسئولان دولت جدید ، حجم معمای آمریکا را روز به روز افزایش دهد و اعتماد سیاسی به دولت جدید را دشوار کند .
ادامه وضعیت پایگاههای امریکا در چاههای نفتی سوریه و سرازیر شدن کمک های لجستیکی به دو چاه کونیکو و العمر در ریف دیرالزور تاکیدی بر این نکته است که این منطقه هنوز محل آزمودن تجربه سیاستهای امریکاست که در وقت اضافه بازی می کند زیرا پس از ناکارآمدی امریکا در تثبیت پایگاههای درگیری سیاسی و نظامی، در شمال شرق سوریه از تنگنایی به تنگنای دیگر می افتد که بدین ترتیب منطقه به زودی یا در درازمدت وارد بازی سیاسی امریکا می شود چرا که واشنگتن در صدد ترتیب آرایش سیاسی خود در منطقه است .
تصمیم سازان سیاسی آمریکا از ناکامی خوددر سوریه آگاه هستند اما نمی خواهند از این درگیری خارج شوند ازاینرو همواره نام داعش را در هر بحث و اظهارنظر مرتبط با حضور امریکا در منطقه برای سهم بندی و تحمیل شروط در هر معادله ای در منطقه، می بینیم و می شنویم و از سوی دیگر شاهد ملتهب شدن دوباره سوریه هستیم.
لذا می بینیم دراظهارات مسئولان پنتاگون این جزئیات فراموش نشده تا این پیام را بدهد که داعش با دستور امریکا و رژیم صهیونیستی بازگشته تا از نظر نظامی، ارتش سوریه و محور مقاومت را خسته کند و هدف اصلی امریکا؛ تثبیت پایه های درگیری و تضمین توافقات با هم پیمانان خود در قسد است تا همچنان راهکار دستور حمله باز باشد و بیانگرحماقت سیاست های امریکاست که تلاش دارد با ایجاد هرج و مرج ، زیربناهای سیاسی دولت سوریه را تخریب کند اما درست برخلاف ایده آنان این آشوب و هرج و مرج در شمال شرق سوریه موجب شکست و خروج عملی آنان از منطقه می شود.