سایه شوم داعش بر سر آسیای مرکزی

علیرغم تضعیف مواضع داعش در سوریه و عراق در 6 سال گذشته اما این گروه هم چنان به استخدام نیروی داوطلب از کشورهای آسیای مرکزی ادامه می‌دهد و هواداران این گروه همچنان در این منطقه تحرکات خود را افزایش می‌دهند.

این روند با وخامت اوضاع عمومی اقتصادی و حاشیه نشینی تدریجی در کشورهای آسیای مرکزی که بخشی از آن به دلیل همه گیری ویروس کرونا و تبعات اقتصادی آن است، تقویت می‌شود.

ورود به این گروه به عنوان یک جایگزین و پیوستن به جنبش رادیکالی، نه تنها برای کسانی که به دنبال تجربه جنگ هستند، جالب است بلکه بیشتر کسانی که در راه داعش قدم برمی‌دارند، آن را یک نگرش خداپسندانه و هدفمند نسبت به زندگی می‌دانند.

به طور طبیعی، این یک مشکل پیچیده است که نیاز به یک راه حل جامع از طرف دولت‌های آسیای مرکزی دارد. این دولت‌ها با تجدید نظر در قوانین تبعیض آمیز و مفاد کلی سیاست داخلی، اجرای سریع برنامه‌ها برای کار و آموزش مردم(چه زنان و چه مردان) و همچنین ایجاد شغل برای جوانان و محرومین و هماهنگی بهتر بین سرویس‌های امنیتی 5 کشور منطقه، می‌توانند از پیشرفت این معضل در منطقه جلوگیری کنند.

در حال حاضر، اقتصاد منطقه در شرایط مناسبی نیست و کشورها قادر به ارائه خدمات اجتماعی با کیفیت به ویژه در مناطق روستایی نیستند.

نیروهای امنیتی حقوق کافی دریافت نمی‌کنند، ضمن اینکه از مهارت‌های کافی برای مبارزه نیز برخوردار نیستند. آنها به خاطر نداشتن مهارت کافی به روش‌های سختگیرانه متوسل می‌شوند.

کشورهای منطقه، نمی‌توانند با اسلام رادیکالی کنار بیایند و غالباً برای حل مشکلات تندگرایی در این منطقه به اقدامات سرکوبگرانه و تشدید قوانین متوسل می‌شوند، همان طور که در عمل دیده شده، این اقدامات فقط مدتی محدود می‌تواند موثر باشد. مقامات این کشور باید روی آموزش دینی مردم و رفاه آنان توجه کنند.

استخدام در سازمان‌های افراطی در مساجد و نمازخانه‌های سراسر منطقه انجام می‌شود. اینترنت و رسانه‌های اجتماعی نیز در جذب هوادار نقش مهمی دارند.

به ویژه زنان به خاطر کمبود فرصت‌های اجتماعی، مذهبی، اقتصادی و سیاسی جذب داعش می‌شوند.

این بسیار عجیب است که بیشترین گروه مهاجران آسیای مرکزی در داعش، ازبک و تاجیک هستند؛ ضمن اینکه قرقیزها، قزاق‌ها و ترکمن‌ها نیز در صف افراط گرایان قرار دارند.

شایان ذکر است که هیچ نکته جذابی در داعش برای جذب آنها نیست ولی فقط یک رابط و نقطه اتصال مهم وجود دارد، و آن خستگی از شرایط اجتماعی و سیاسی است.

یک مشکل دیگر که برای کشورهای منطقه اساسی است، بازتوانی شهروندانی که قبلاً در کنار داعش جنگیده‌اند و اکنون به وطن خود بازگشتند.

اگر بخش قابل توجهی از کسانی که قبلاً در فهرست داعش بودند، به آسیای مرکزی برگردند، امنیت و ثبات را در کل منطقه به خطر می‌اندازد.

کشورهای همسایه این منطقه، روسیه و چین نگران تندگرایی در آسیای مرکزی هستند حتی در دو کشور مذکور داعش منافعی در جمهوری‌های قفقاز شمالی یا ساکنان منطقه خودمختار سین کیانگ «اویغورها» دارد.

 رشد رادیکالیسم تهدیدی جدی برای ثبات منطقه است و چاره‌ای نیست جز اینکه  5 دولت آسیای مرکزی، یک برنامه مبارزه‌ای معتبر و هماهنگ تهیه کنند که نه تنها اقدامات امنیتی را بهبود دهد بلکه، اصلاحات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را نیز ایجاد کند.