به هر نمایشگاه اتومبیلی بروید، چه بزرگ باشد چه کوچک، ساحل سنگریزه یا اتومبیل و قهوه، و مطمئناً دو چیز را خواهید دید. ماشین های عالی و ساعت مچی های عالی به طور معمول، علاقه مندان به اتومبیل، مشتاقان ساعت نیز هستند.
این دو مانند کلوچه و شیر، چای و پنیر، تخمه و فوتبال با هم ترکیب می شوند. اما چرا؟
از ابتدای پیدایش خودرو، افرادی که از خودروها قدردانی میکنند، معمولاً افرادی هستند که از ساعتها نیز قدردانی میکنند. تا زمانی که هر دو وجود داشته اند، ارتباطی بین این دو وجود دارد و دلیل آن به یک چیز مربوط می شود: قدردانی از مهندسی.
قدردانی از مهندسی آنقدرها که به نظر می رسد پرمدعا نیست. اینطور نیست که ما علاقه مندان به خودرو/ساعت، تنها بهترین کالاهای مکانیکی را تامین کنیم. این فقط قدردانی از کار و تلاشی است که برای ایجاد ماشینهای پیچیده از چیزی متشکل از بیش از چند قطعه فلز انجام میشود. حتی سادهترین ساعت مچی مکانیکی یا ارزانترین ماشین، یک شاهکار عظیم مهندسی و مکانیک است، شاهکاری که نوع خاصی از افراد را تحت تأثیر قرار میدهد و هیجانزده میکند.
بنابراین ما فکر کردیم که نگاهی به مکانیک هر دو ساعت و ماشین بیندازیم تا ببینیم چرا علاقه مندان به یکی معمولاً از هر دوی آن ها علاقه مند هستند.
ساعت ها و ماشین ها به روش های بسیار بسیار متفاوتی کار می کنند. با این حال، هر دو شباهت های اساسی دارند که آنها را جالب می کند. اما اجازه دهید با قدیمیتر از این دو یعنی ساعتها شروع کنیم.
موتور ساعت مچی
در قلب هر ساعت مچی یک موتور وجود دارد. موتور چیزی است که در واقع زمان را می گوید. موتور مکانیکی باشد یا موتور کوارتز با باتری. بیایید به موتور های مکانیکی پایبند باشیم، زیرا آنها جذابتر هستند و بیشتر علاقهمندان به خودرو بیشتر از آنها استقبال میکنند.
قدمت موتور های مکانیکی ساعت به قرن شانزدهم برمی گردد و در واقع یکی از جذاب ترین وسایل مکانیکی تاریخ است. در ابتدایی ترین اصطلاح، یک ساعت مکانیکی با پیچیدن یک فنر اصلی کار می کند، که سپس انرژی خود را به چرخ دنده هایی منتقل می کند که عقربه ها را به حرکت در می آورد. با این حال، در واقع بسیار پیچیده تر از این است.
برای اینکه یک موتور مکانیکی ساعت کار کند، ابتدا باید تاج ساعت را بچرخانید. تاج دستگیره کوچکی است که از کناره قاب ساعت بیرون زده است. وقتی آن تاج را میچرخانید، یک فنر اصلی را میپیچد که به طور طبیعی باعث میشود فنر انرژی ذخیره کند.
همانطور که فنر به آرامی باز می شود، انرژی خود را به یک قطار دنده منتقل می کند که به نوبه خود آن انرژی را به چیزی که فرار نامیده می شود منتقل می کند.
فرار از یک چرخ فرار که یک چرخ دنده بامزه به نظر می رسد و از یک چنگال پالت تشکیل شده است و وظیفه آن جلوگیری از باز شدن یکباره فنر اصلی است. به جای باز شدن یکباره، گریز انرژی را به چرخ تعادل می اندازد، که سپس با سرعت ثابتی به جلو و عقب می زند. هر تعداد مشخصی از ضربان، انرژی را به عقربههای ساعت برای اندازهگیری زمان منتقل میکند.
در یک موتور مکانیکی دستی، که اغلب به عنوان موتور های زخمی دستی شناخته می شود، پوشنده باید به صورت دستی تاج را هر روز (یا هر دو یا سه روز، بسته به ذخیره قدرت موتور) بپیچد تا انرژی را در فنر اصلی ذخیره کند.
با این حال، موتور های مکانیکی خودکار از یک وزنه نوسانی یا روتور استفاده می کند که معمولاً وزنه ای نیم دایره ای است که از موتور صاحب ساعت برای چرخش به جلو و عقب و پیچیدن فنر اصلی استفاده می کند. با موتور خودکار یا خود سیم پیچی، پوشنده مجبور نیست تاج را به صورت دستی بپیچد، تا زمانی که آن را به اندازه کافی بپوشد تا روتور بتواند ساعت را بپیچد.
مکانیک خودرو
ماشینها، ماشینهای بسیار پیچیدهتری نسبت به ساعتها هستند، زیرا واضح است که عملکردهای بسیار بیشتری حتی از پیچیدهترین ساعتها دارند. با این حال، اگر نگاهی به اصول اولیه یک خودرو بیندازید، به نوعی، آنها در واقع ماشینهای پیچیدهتری هستند.
بیایید به چیزهایی مانند وسایل الکترونیکی، سرگرمی اطلاعاتی و امکانات لوکس نپردازیم. در عوض، بیایید نگاهی بیندازیم به آنچه که یک خودرو را به حرکت در می آورد. موتور آن. همانطور که یک موتور، ساعت را به حرکت در می آورد، یک موتور ماشین را به حرکت در می آورد. مطمئناً، خودروهای الکتریکی نیز وجود دارند، اما، درست مانند بسیاری از علاقه مندان به ساعت، نسخه مکانیکی آن جالب تر است.
با یک موتور پیستونی، که متداولترین موتور خودرو است (موتورهای دوار و بخار وجود دارند، اما هیچ کدام دیگر واقعاً مورد استفاده قرار نمیگیرند)، شما مجموعهای از پیستونها دارید که برای ایجاد احتراق داخلی بالا و پایین میروند. نیرو را به چرخ ها منتقل می کند. بدیهی است که این یک ساده سازی بیش از حد است، اما از آنجایی که اجزای زیادی در کل پیشرانه خودرو وجود دارد، ما روی موتور تمرکز خواهیم کرد.
دو جزء ساختاری اصلی برای یک موتور وجود دارد. یک میل لنگ و یک سر سیلندر. میل لنگ، میل لنگ را در خود جای میدهد که اساساً دندهها را در گیربکس میچرخاند. میل لنگ دارای میله های اتصال است که پیستون ها را نگه می دارند. با چرخش میل لنگ، آن پیستون ها در سرسیلندر بالای خود بالا و پایین می روند.
با بالا آمدن پیستون، مخلوط سوخت و هوا را در سیلندر خود فشرده می کند، آن مخلوط سوخت و هوا از طریق جرقه و احتراق مشتعل می شود و پیستون را مجبور می کند به پایین برگردد و میل لنگ را کمی بچرخاند، که به نوبه خود باعث بالا آمدن پیستون متفاوت می شود.
از آنجایی که این احتراق بارها و بارها و به سرعت اتفاق میافتد، آن پیستونها میل لنگ را خیلی سریع میچرخانند، که نیروی موتور را به گیربکس میفرستد، که از این نیرو برای چرخاندن میل محرک استفاده میکند، که به نوبه خود محورهایی را میچرخاند که به گیربکس متصل هستند.
شباهت بین این دو
همانطور که می بینید، موتور های ساعت و موتورهای پیستونی بسیار متفاوت عمل می کنند، اما هر دو شباهت هایی دارند. به عنوان مثال، هر دوی آنها نیاز به اضافه شدن قدرت از منابع خارجی دارند. موتور ساعت نیازمند سیم پیچی فنر از طریق فعل و انفعالات انسانی یا گرانش است و موتور پیستونی به بنزین (یا دیزل) برای مخلوط شدن با هوا و احتراق نیاز دارد.
همچنین هر دو از انرژی تبدیل شده برای چرخاندن چرخ دنده ها و چرخ ها استفاده می کنند. اما عمدتاً، هر دو مجموعهای از سیستمهای پیچیدهای هستند که برای عملکرد به مقادیر عظیمی از مهندسی درخشان نیاز دارند. برای آدمهایی مثل ما، هر دو میتوانند جذاب و الهامبخش باشند، به همین دلیل است که ماشینها و ساعتها با هم خیلی خوب کار میکنند و چرا طرفداران یکی معمولا طرفدار دیگری نیز هستند.
سه ساعت مچی برای علاقه مندان به هر دو
تگ هویر موناکو
همانطور که پل نیومن دیتونا را به شهرت رساند یا چند فرد مشهور هابلوت را در دست کردند، تگ هویر موناکو نیز توسط بازیگری در دوران مشابه؛ استیو مک کوئین معروف شد. موناکو از نظر ساعتی به اندازه دیتونا چشمگیر نیست، اما به لطف صفحه مربعی شکل و چهره آبی نمادین آن، مسلماً ظاهر جالبتری دارد.
امگا اسپیدمستر مسابقه ای
جدا از جذابیت های ساعت امگا زنانه، در حالی که امگا اسپیدمستر به خاطر میراث موتور اسپرت خود شناخته نشده است، در عوض به این دلیل که اولین و تنها ساعتی است که در ماه استفاده شده است، مشهور است، اسپیدمستر به دلیل موتور کرنوگراف دقیق، در واقع یک ساعت عالی برای ورزش موتوری است. Speedmaster Racing به زیبایی Moonwatch است و هر ذره ای به اندازه نیاز یک مسابقه دهنده دقیق است.
Breitling x Bentley
مانند رولکس، تگ هویر و هابلوت، برایتلینگ اسپانسر بسیاری از مسابقات اتومبیلرانی بوده است، اما چیزی که واقعاً برای برند ساعت سوئیسی در دنیای موتور اسپورت برجسته است، مشارکت آن با بنتلی است. کرونوگراف ساده و در عین حال زیبای Breitling x Bentley یک تمجید کامل برای یکی از لوکس ترین برندهای خودرو در این سیاره است و حتی می تواند با ساعت در داشبورد بنتلی شما همخوانی داشته باشد.
اگر به ساعت های مچی علاقه دارید یا قصد خرید یک ساعت مچی خاص مطابق با سلیقۀ خود دارید میتوانیم فروشگاه معتبر میراکو را به شما پیشنهاد کنیم که یکی از متخصص ترین فروشگاه های ساعت مچی در ایران است.