به گزارش افکار نیوز ،شبکه پرس تيوي با رادني شکسپير استاد دانشگاه مصاحبهاي را ترتيب داده است که متن آن در زير ميآيد:
پرس تی‌وی: قرار بود اقدامات ریاضتی تحمیل شده از سوی صندوق جهانی پول و اتحادیه اروپا به کشورها به آن‌ها در زمینه پرداخت بدهی‌هایشان کمک کند نه این‌که نرخ بیکاری را به ۱۰.۸ درصد برساند. این‌طور نیست؟
شکسپیر: این وام‌ها میزان بدهی را بیشتر و بدتر می‌کنند و جوابگوی وضعیت بحرانی نیستند چرا که سیستم معیوب است.
مردم در اروپا باید به پا خیزند و شورش کنند در غیر این‌صورت مثله خواهند شد و تبدیل به برده می‌شوند و اگر خوش شانس باشند هم باقی زندگی خود را در فقری وحشتناک به سر خواهند برد.
مهم‌تر از همه، حاکمیت ملی از بین رفته است و تمام دارایی‌های کشور با قیمت‌های پایین توسط کفتارها و شغال‌ها به یغما می‌رود.
منظورم مردم جوان در اسپانیا که ۵۰ درصد هستند و همچنین آن‌ها که ادعا می‌شود شغل دارند و همچنین کسانی که مشاغل موقت و ناامن دارند، است. آمارهای دولتی کاملا کذب است.
مردم اروپا باید شورش کنند و آن‌ها باید با یک فریاد قوی بگویند که ما خواستار بانکی ملی، وام‌های بدون سود برای پروژه‌های عمرانی و پروژه‌های محیطی و برای تولید الکتریسیته هستیم. این باید فریاد اولیه آن‌ها باشد.
آن‌ها باید این موضوع را بخواهند واگر نه به پایان راه می‌رسند. شرایط بدتر شده و در حال وخیم‌تر شدن است.
این دولت‌ها هیچ کاری در این زمینه انجام نداده‌اند، فقط دارایی‌های بیشتری نصیب آن یک درصد جامعه کرده‌اند و کنترل بانک‌ها و نخبگان مالی را به آن‌ها سپرده‌اند.
اکنون زمان انقلاب است!
پرس تی‌وی: آیا برای این بحران مالی که سراسر اروپا را فرا گرفته، بودجه بخش عمومی را کاهش داده و منجر به از بین رفتن اعتماد به تجارت و بنابراین افزایش بیکاری شده، راه حلی متصور است؟
شکسپیر: با توجه به سیاست‌های کنونی دولت‌ها که دائما بر قدرت بانک‌ها، شغال‌ها و کفتارها می‌افزاید، راه حلی برای این بحران متصور نیست.
تنها در صورتی می‌توان راه حلی پیدا کرد که بتوان سیستم کنونی بانک‌داری را کنترل کرد. باید ۱۰۰ درصد ذخایر بانکی را تحت کنترل درآورد و سپس مقادیری وام بدون بهره در اختیار اقشار مختلف مردم قرار داد تا از شرایط کنونی خارج شویم. با انجام این اقدام می‌توان بازار اقتصادی متوازنی داشت که تولید کنندگان و مشتریان را اقشار عادی جامعه تشکیل می‌دهد.
اما سیستم بانکی کنونی، همه دارایی‌هایش را در اختیار نخبگانی خودخواه، از خود راضی و ثروت طلب قرار می‌دهد که از آن برای بهره خود استفاده می‌کنند. آن‌ها دیگر به پروار کردن امپراطوری‌ها و کشورهای خارجی نمی‌پردازند؛ آن‌ها اکنون سوار بر مردم کشورهای خود شده‌اند. آن‌ها در بالای هرم قرار دارند و کنترل پول و ثروت را در اختیار داشته و ثروت بیشتری برای خود انباشت می‌کنند.
بنابراين تنها يک راه حل وجود دارد. بازگشايي بانکهاي ملي، اعطاي وامهاي بدون بهره براي داشتن اقتصادي واقعي و تقسيم آن ميان همه افراد جامعه.
