با تشدید تنش طی هفتههای گذشته بین ایران و آمریکا کارشناسان به پیشبینی عواقب هر گونه رویارویی نظامی بین ایران و آمریکا روی آوردند.
طی هفتههای گذشته صحبت از رویارویی نظامی بین ایران و آمریکا بیشتر شده است اما با توجه به اینکه نه مقامات آمریکایی و نه مقامات ایرانی به دنبال جنگ نیستند احتمال وقوع آن چه به صورت برنامهریزی شده و چه به صورت تصادفی کم است.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا یک جنگ دیگر مانند جنگ عراق که آمریکا در آن در مرحله اول پیروز شد اما پس از آن یک شکست جدی را تجربه کرد، نمیخواهد.
آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران نیز تمایلی به تنش نظامی با آمریکا ندارد.
نیازی نیست بگوییم افراد ثروتمندی نظیر جان بولتون مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا و مایک پمپئو وزیر امور خارجه این کشور در دولت آمریکا به همراه برخی متحدین منطقهای این کشور نظیر اسرائیل، عربستان و امارات متحده عربی به دنبال تنش نظامی بین آمریکا و ایران هستند تا در پس آن به هدف تغییر نظام در ایران برسند. آنها در تلاش هستند تا شرایط را به این سمت و سو تغییر دهند و این رویا را به واقعیت تبدیل کنند.
ممکن است ترامپ در درون خود به دنبال تغییر نظام در ایران باشد و بخواهد از طریق مذاکره به سمت ابتر کردن جمهوری اسلامی برود اما وی احتمالا به دنبال تحقق این هدف گذاری خود در بلندمدت و با اعمال فشار حداکثری به ایران باشد.
پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 و حذف حزب بعث ایران توانسته است پیروزیهای ژئوپلیتیکی شگرفت و بزرگی در خاورمیانه به دست آورد.
تهران هم اکنون به صورت مستقیم یا غیرمستقیم قلمرویی به وسعت عراق، سوریه، لبنان که درواقع مرزهای شمالی عربستان محسوب میشود را به همراه حمایت از حوثیها در جنوب یمن تحت کنترل دارد.
اگرچه بعید است که تحریمهای آمریکا بر صنعت نفت و فلزات صنعتی ایران بتواند به تغییر نظام در این کشور منجر شوند اما آنها شرایط را برای اعمال نفوذ ایران سختتر کرده و مدیریت شبکه نیروهای متحد خود در منطقه را نیز برای این کشور دشوارتر خواهد کرد چراکه دولت ایران مجبور میشود تا هزینههای داخلی را برای حفظ ثبات اجتماعی در اولویت قرار دهد.
در واقع تحریمها به چالش کشیدن مستقیم دشمنان منطقهای نظیر رژیم صهیونیستی، عربستان و امارات را برای ایران سختتر میکند و به همین دلیل رسیدن به موفقیتهای خارجی برای این کشور پیچیدهتر خواهد شد.
یکی از اهداف ایران شکستن حلقه نیروهای آمریکایی در منطقه است و از طرف دیگر به دنبال آن است که هزینه اعمال تحریمهای نفتی بر علیه خود را بر اقتصاد جهانی از طریق ایجاد هر گونه اختلال در عرضه افزایش دهند.
به هر حال اگرچه با احتمال کم اما ممکن است شاهد جنگ مستقیم ایران و آمریکا و یا درگیر شدن متحدین ایران با آمریکا در منطقه باشیم که البته احتمال دوم، محتملتر است.
پمپئو در مقالهای که در نوامبر و دسامبر 2018 که با عنوان مقابله با ایران ارائه کرد استراتژی و منطق دولت ترامپ در قبال جمهوری اسلامی را مشخص کرد.
در این مقاله پمپئو میگوید که توافق هستهای 2015 با ایران به این دلیل که نتوانسته است به تلاشهای ایران در رسیدن به سلاح هستهای پایان بخشد به صورت بنیادین مشکل داشته و ناقص بوده است.
وی معتقد است برجام فقط فعالیتهای هستهای نظامی ایران را کندتر کرده است.
هسته اصلی سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران تنگتر کردن حلقه درآمدهای ایران و مجبور کردن این کشور به آمدن پای میز مذاکره برای بستن توافق جدیدی است که در قالب آن نفوذ منطقهای برنامه موشکهای بالستیک و فعالیتهای هستهای این کشور به طور کامل متوقف شوند.
ترامپ در می سال گذشته آمریکا را از توافق هستهای با ایران خارج کرد و از آن زمان به بعد تحریمهای هستهای علیه این کشور را ماه به ماه افزایش داده است و از ماه می سال جاری اعمال تحریمها به طور کامل کلید خورده است.
علیرغم آنکه آمریکا اخیرا برخی تجهیزات نظامی نظیر ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن را به خاورمیانه گسیل کرده است اما پمپئو در مقاله سیاست خارجی خود مینویسد ترامپ به دنبال جنگ با ایران نیست.
در این مقاله آمده است: ترامپ یک درگیری نظامی طولانی دیگر در خاورمیانه و یا هر نقطه دیگری را برای آمریکا نمیخواهد و به همین دلیل وی به طور شفاف درباره عواقب درگیری نظامی سال 2033 با عراق و 2011 در لیبی انتقاد کرده است.
کارشناسان بر این باورند که هر گونه درگیری نظامی مستقیم یا غیرمستقیم بین ایران و آمریکا به کاهش امنیت تامین نفت از خاورمیانه منجر شده و در واقع قیمت نفت را به شدت نزولی میکند.
برخی کارشناسان معتقدند ایران برای اعمال فشار به آمریکا و بالا بردن هزینههای تحریم نفتی برای این کشور و به طور کلی اقتصاد جهانی به سمت اختلال در روند عرضه نفت به بازار جهانی از خاورمیانه خواهد رفت.
پرواضح است هر گونه اختلال در عرضه نفت ریسک سمت عرضه در بازار نفت را افزایش داده و قیمتها را به شدت افزایش خواهد داد.
برای اثبات این ادعا میتوان به دو اتفاق هفته گذشته اشاره کرد که طی آنها 4 نفتکش در ساحل فجیره امارات به صورتی ناشناخته آسیب دیدند و از طرفی دیگر یمنیها به خط لوله نفتی شرق به غرب عربستان حمله کردند که هر دوی آنها باعث شد قیمت نفت در بازار جهانی روندی صعودی را در پیش گرفته و به مرز 73 دلار در هر بشکه برسد.
از طرف دیگر ایران توانایی بستن یا اعمال محدودیت بیشتر در عبور و مرور کشتیهای تجاری از تنگه هرمز را دارد که این مسئله به خودی خود پتانسیل بالا بردن قیمت نفت را داشته و اگر دو طرف به سمت رویارویی نظامی مستقیم بروند ایران ممکن است از گزینه بستن تنگه هرمز به عنوان کارت طلایی استفاده کرده و این مسئله و حتی صرف تهدید آن، قیمت نفت را چند برابر کرده و یا حتی به 250 دلار در هر بشکه خواهد رساند.
البته رهبر و رئیسجمهور ایران همواره گفتهاند که جنگ نخواهد شد و البته این کشور تمایلی هم به مذاکره مجدد با غرب به خصوص آمریکا در موضوعات مطروحه ندارد.