حسین صمصامی با بیان اینکه، بازار جدید ارزی (با عنوان بازار متشکل ) یک بازار جعلی است، گفت: عملا این مجموعه جدید یک بازار نبوده چراکه ابزارها و عناصر اصلی ایجاد یک بازار متشکل از طریق جمع شدن چند صراف و بانک مرکزی در شرایط موجود امکان پذیر نیست.
این کارشناس اقتصادی گفت: بعد از اطلاعیه شماره یک دولت (بانک مرکزی) در 21 فروردین ماه 97 درخصوص تعیین نرخ 4200 تومانی برای هر دلار، اعمال نامناسب این سیاست باعث شد تا ذینفعانی که به دنبال افزایش نرخ هستند به شدت به سیاست مذکور حمله کنند.
وی افزود، بعد از اجرای این سیاست به بدترین نحو ممکن، ذینفعان به دنبال رسمیت دادن به نرخ ارز آزاد، بحث بازار ثانویه را مطرح کردند.گام بعدی آنها نیز این است که نرخ ارز در بازار آزاد را رسمیت دهند. بر این اساس اکنون شاهد این هستیم که بازار ثانویه دو نرخی شده است (8700 تومان نیمایی و نرخ توافقی نزدیک به بازار آزاد) با ایجاد بازار متشکل ارزی هم گام نهایی در رسمیت دادن به نرخ بازار آزاد و حذف نرخ نیمایی برداشته میشود.
بازار متشکل ارزی، مثل بازار ثانویه یک بحث انحرافی است
وی افزود، پیش بینی میشود، سرنوشت این بازار جدید هم مثل بازار ثانویه خواهد بود. به عبارت دیگر هرچند (از اواخر بهمن ماه) تغییراتی در بازار ثانویه اعمال شده، نرخ در سامانه نیما هم توسط بانک مرکزی تعیین میشود.
به گفته این اقتصادان، بازار متشکل ارزی یک بحث انحرافی است چراکه طراحان آن متوجه مفهوم بازار نشدهاند و این بازار نمیتواند به کشف قیمت هم کمک کند.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه عنوان کرد؛ مفهوم بازار در مبانی علمی در اینجا نمیتواند شکل بگیرد و مفهوم بازار و بازار ارز بسیار عمیقتر از آن چیزی است که تحت عنوان بازار متشکل مطرح میشود. چراکه اساسا ثبت اطلاعات ارزی در یک بستر الکترونیکی اصلا به مفهوم شکل گیری یک بازار متشکل ارزی آنهم با معنای علمی آن نیست.
وی افزود؛ در یک بازار واقعی اولا نرخ از تلاقی عرضه و تقاضا کشف میشود، ثانیا عرضه و تقاضا نسبت به نرخ حساس هستند. اما سامانههای نیما و سنا تنها نظامهای ثبت اطلاعات هستند، چراکه تشکیل یک بازار منسجم یک سری پیش فرضها، اجزاء و عناصری دارد که در ساختار فعلی اقتصاد ایران، این اجزاء وجود ندارد.
سرپرست اسبق وزارت اقتصاد گفت: به همان دلیلی که بازار ثانویه شکست خورده، این بازار جعلی جدید هم شکست خواهد خورد، توجه کنید که صرافیهای بخش خصوصی هم در کنار سایر بازیگران این بازار قرار است در بازار مذکور کشف قیمت انجام دهند اما مکانیزم کشف قیمت مشخص نیست.
وی افزود، به نظر میرسد، در این بازار عرضه کنندهای که بیشترین سهم را دارد تعیین قیمت میکند. در این صورت آیا شما اجازه میدهید صراف انحصارگر قیمت اسکناس ارز (نقد) را تعیین کند؟ از طرف دیگر ممکن است بگویند ما اجازه تعیین انحصاری قیمت را نمیدهیم، که در این صورت با مفهوم بازار مواجه نیستیم.
تفاوت مفهوم بازار با ثبت الکترونیکی اطلاعات در سامانه نیما و سنا
صمصامی با بیان اینکه، نباید یک بستر جدید برای سفته بازی ایجاد شود، گفت: در همان زیرساخت سامانه نیما امکان معاملات نقدی ارز هم باید ایجاد میشد و نیازی به تشکیل بازار جدید نبود. همچنین اگر نیما (نظام یکپارچه ارزی) است چرا کلیه مبادلات در آن ثبت نمیشود؟
این کارشناس اقتصادی گفت: ایجاد محدودیت در این مکانیزمها به معنی این است که مفهوم بازار در آنها از بین رفته است. پس نتیجه این میشود که نهاد متولی در خصوص ارز، باید به انحصارِ دارندگان اصلی ارز تن بدهد. یعنی شخص، صراف یا شرکتی که ارز بیشتری دارد قرار است قیمت را تعیین کند.
با بسترهای نیما و سنا مخالف نیستیم
وی تاکید کرد، سنا ( یا سامانه نظارت ارز ) تنها سامانه ثبت اطلاعات صرافی است و مانند نیما تنها یک ابزار و بستر الکترونیکی برای ثبت قیمت در معاملات خرد بازار ارز است و مشخصا با مفهوم بازار ارتباطی ندارد. ما با ثبت قیمت صرافیها در بستر الکترونیکی مخالفتی نداریم اما استفاده از واژه بازار الزاماتی دارد، در واقع بازار ارز یک سری شاخصههایی از جمله عرضه و تقاضا و کشف قیمت دارد که باید به آن توجه کرد.
صمصامی با اشاره به ابهامی در خصوص وجود بازارهای انحصاری گفت: بازار انحصاری، کارایی اقتصادی ایجاد نمیکند. ما به دنبال بازاری هستیم که ما را به شرایط کارایی اقتصادی(بهینه پَرِتو) برساند. اتفاقا انحصار دولتی بهتر از انحصار خصوصی است که باید به این نکته توجه شود. به طور کلی افرادی که مدعی هستند بازار ثانویه و امثالهم میتوانند در قالب بازار انحصاری فعال باشند مشخص است که اطلاعی از مفاهیم اقتصادی ندارند.
صمصامی در انتها با اشاره به اینکه هدف نهایی از افزایش نرخ ارز اضمحلال نظام اقتصادی کشور است، گفت: به اعتقاد اقتصادانان برجسته مثل فریدمن، اسمیت و... یکی از بهترین ابزارهای موثر و کارا برای مضمحل کردن اقتصاد یک کشور، تضعیف پول ملی آن کشور است. پول ملی ما نیز طی یک سال ارزش خود را بشدت از دست داده است، بگونهای که نرخ ارز از 3600 تومان به حدود 14 هزار تومان رسیده است.
بنابراین بنظر میرسد این ابزارهای جدید به روشی برای تثبیت نرخهای بازار آزاد تبدیل شدهاند. بر این اساس با توجه در شرایط جنگ اقتصادی قرار داریم سران قوا بایستی بسیار مراقب باشند و از بروز یک فاجعه اقتصادی جلوگیری کنند.