نمونهای از مورد آخر دیروز در مجلس شورای اسلامی و در صحبتهای حیدرعلی عابدی نماینده مردم اصفهان به چشم میخورد. او با اعتراض به اینکه « چرا سدسازی در کشور حدود 8 سال تعطیل شده است؟» خالی بودن 95 درصد تالاب گاوخونی را بخشی از تبعات این موضوع دانسته است. از سوی دیگر دیروز رضا اردکانیان وزیر نیروی ایران نیز که در مجلس شورای اسلامی حضور یافته بود از وجود برخی نظریهها مبنی بر اینکه ایران با یک «تغییر اقلیم» روبهرو بوده و در نتیجه آن خشکسالیها و ترسالیهای شدید را تجربه خواهد کرد صحبت کرده است؛ هر چند آقای اردکانیان گفته است که این نظریهها باید بررسی شوند اما به نظر میرسد «چه باید کرد؟» حالا پرسشی بسیار مهم در زمینه سیاستهای سازهای ایران در قبال مدیریت منابع آب خواهد بود.
در گزارش پیش رو این پرسش مهم را با یکی از پرسابقهترین چهرههای سیاستگذاری منابع آب، رحیم میدانی معاون سابقه وزیر نیرو مطرح کردیم. همچنین امیرفرید مجتهدی کارشناس ارشد هیدرولیک نیز نظر خود را پیرامون این موضوع تازه در اختیار ما قرار داده است.
مقابله با سیل همواره یکی از مهمترین انگیزهها از احداث سد بوده است، حالا و با سیل اخیری که ایران پشت سر گذاشته و هنوز نیز در برخی نقاط ادامه دارد آیا باید به این نتیجه رسید که ایران به سدهای بیشتری احتیاج دارد؟ آیا تغییر اقلیم ایران را به سمتی خواهد برد که با وجود تمام مسائلی که با سدهایی که تاکنون ساخته شده داشته است باز هم به ادامه آن تبادر ورزد؟ رحیم میدانی معاون آبی سابق وزارت نیروی ایران مسائل مهم و جالب توجهی را در این زمینه مطرح میکند. میدانی اظهارات خود را با تاکید بر این مساله شروع میکند که «تغییر اقلیم» در ایران بحثی نیست که اخیرا و به خاطر سیلاب ایجاد شده باشد. او میگوید: «چند سالی بود که ما در آمارهای آبی حالتی غیرعادی حس میکردیم که اصطلاحا «شکست هیدرولوژیکی» نام دارد، از جمله میانگین دمای کشور نیز در همین راستا بوده است»
اما اگر فرض را بر این بگذاریم که قرار است ایران در سالهای پیش رو با تغییرات اقلیم که منجر به اثرگذاری روی پدیدههای حدی خواهد شد دست و پنجه نرم کند؛ آیا «سد» و «سدسازی» نجاتدهنده خواهند بود؟
نیمه تاریک ماه
رحیم میدانی که در 4 سال نخست دولت یازدهم به عنوان معاون آبی وزیر نیرو فعالیت میکرد، اعتقاد دارد که پاسخ به این پرسش پاسخی پیچیده است. او در گفتوگویی تلفنی میگوید: «یکی از چند ماموریت سدها کنترل سیلاب است ولی این تمام ماجرا نیست. سدسازی مخاطرات فراوانی دارد. اما اگر قرار باشد با چنین هدفی در سالهای پیش رو سدسازی داشته باشیم باید خیلی مراقب باشیم که یک بار دیگر در تله خوردن حقابه زیست محیطی و حق حیات رودخانهها نیفتیم. ما بارها شاهد این بودیم که سازهها از اهداف خود دور میشدند و حقابه پایین دست تهدید میشد.»
مهندس میدانی که پیش از معاونت آبی وزارت نیرو مدت یک دهه نیز سابقه مدیریت کلان حوزه آب را در کارنامه خود دارد، از مشاهدات و تجربیات خود گفته و عنوان میکند: «یک بار در همین رودخانه کشکان که در نوروز با سیلاب شدیدی روبهرو شده است، کشاورزان پاییندست منطقه پلدختر آمدند و عنوان کردند که حقابه آنها نمیآید، رفتیم بررسی کردیم و دیدیدم کشاورزان بالادست پمپ انداختهاند و آب را برمیدارند و به همین دلیل به پاییندست آب نمیرسد.»
او ادامه میدهد: «این بسیار خطرناک است که ما اینبار در دام جدیدی به اسم کنترل سیلاب نیفتیم که نتیجه و تبعات آن این باشد که اطراف سد برداشتهای اینچنینی انجام شود. اگر قرار است ما سدسازی داشته باشیم باید به شکلی باشد که از خاصیت آن بهره ببریم اما ذخیره آب را بعدا سریع رها کنیم تا سیگنال اشتباه به کشاورزان و بومیان اطراف ارسال نکند.»
معاون سابق آب وزارت نیرو اعتقاد دارد سدهایی که فرضا برای جلوگیری از سیلاب قرار باشد ساخته شوند باید به نحوی باشند که ساختار و معماری شان شهادت بدهد که فقط برای سیلاب است.
سیگنال اشتباه به مصرفکننده
امیرفرید مجتهدی کارشناس ارشد هیدرولیک که سالها در حوزه سدسازی فعالیت آکادمیک و همچنین اجرایی داشته است نیز اظهارات جالب توجهی را در مورد موضع آینده ایران نسبت به سدسازی در دوران احتمالی تغییر اقلیم بیان میکند. این مهندس آب میگوید: « بطور قطع وقتی که شما با این روبهرو شوید که حجم آب ورودی به منطقه با افزایش روبهرو شود طراحی سازهها تغییر خواهد کرد. اما باید به این توجه کرد که نمیتوان برای تمام حوزهها نسخهای یکسان در سدسازی پیچید»
او ادامه میدهد: «در سدسازی گفتمان هزینه-فایده بسیار با اهمیت است، برای ساختن هر سد 17 مطالعه مختلف انجام میشود چرا که باید به این نتیجه رسید که هزینه کرد آن عدد چقدر منطقی است. مثلا در حوزههای کارون و دوز پیش از انقلاب اسلامی یک شرکت امریکایی مطالعاتی انجام داده و با استناد به حاصلخیز بودن دشت خوزستان و سیلخیز بودن رودخانهها، پیشنهاد داده است که سدهایی پشت سر هم ساخته شوند که جلوی سیلاب را بگیرد و دشتها را نیز سیراب کند. یعنی این رودخانهها ارزشش را داشتهاند.»
این کارشناس ارشد هیدرولیک میافزاید: «اما مثلا این نسخه در مورد رودخانه کرج صادق نیست چون احتمال وقوع سیلابها شبیه آنچه که ممکن است در کارون و دز رخ بدهد در آن پایین است.»
چه باید کرد؟
معاون سابق آبی وزیر نیرو کسی است که با تکیه بر تجربه طولانیاش در مدیریت حوزه آب از اهمیت برخی اقدامات پایهای در اولویت نسبت به اقدامات سازهای دفاع میکند.
میدانی میگوید: «اگر بنا باشد ما با وضعیتی روبهرو شویم که شدت سیلاب بالا برود باید بعضی مسائل را بسیار جدیتر از قبل دنبال کنیم. یکی از این موارد تعیین حد بستر رودخانه است، جلوگیری از تصرفات در رودخانهها باید بسیار با اراده دنبال شود. باغات و زمینهایی همین حالا در بستر رودخانهها هستند که اینها باید با استنـاد به قانون تعیین تکلیف شـوند.
میدانی به تهیه یک نظامنامه در دوران فعالیت خود تحت عنوان «نظامنامه مدیریت جامع سیلاب» اشاره کرده و میگوید: «اقدامات در این نظامنامه به 3 رده قبل از وقوع سیلاب، زمان وقوع سیلاب و پس از وقوع سیلاب دستهبندی شده و از همان موقع اصرار داشتیم که اقدامات پیشگیرانه بسیار با اهمیت هستند.» او ادامه میدهد: «ما مصرانه مطرح میکردیم که این اقدامات مانند لایروبی رودخانهها باید اولویت نخست باشد چون نسبت به اقداماتی مانند سدسازی پول کمتری میخواهد اما بسیار با اهمیت است.»
معاون سابق وزیر نیرو همچنین به موضوعی اشاره میکند که شاید اهمیت آن امروز بیش از قبل مشخص باشد. او میگوید: «ما از طریق مدیرکل دفتر مهندسی رودخانههای مدیریت منابع آب سیستم هشدار سیل طراحی کردیم اما به علت مسائل اعتباری موضوع پیشرفت نکرد. این سیستم در موقع سیل بسیار مفید خواهد بود.»
اما چرا این دست فعالیتها نمیتوانند آنطور که باید و شاید توجه بودجهریزان و تخصیصدهندگان منابع اعتباری را به خود جلب کنند؟
معاون سابق وزیر نیرو اعتقاد دارد قرار گرفتن این اقدامات در دسته «فعالیتهای جاری» باعث میشود دریافت اعتبار برای آنها بسیار سخت شود. او به تجربهاش در زمان مدیریت آب آذربایجان شرقی اشاره کرده و میگوید: «آن موقع ما ده سال اصرار و تلاش میکردیم که برای ساماندهی رودخانه اعتبار دریافت کنیم، اما میگفتند این فعالیت عمرانی نیست و در نتیجه اعتبار تعلق نمیگرفت. این در حالی است که چنین اقداماتی در کنار اقداماتی مانند فعالیتهای پژوهشی روی اطلاعات پایه بسیار با اهمیت و تاثیرگذار هستند.»
ماجرای کمتوجهی به برخی از اقدامات مهم، چیزی است که امیرفرید مجتهدی نیز در بخشی از صحبتهای خود بر آن تاکید میکند، مجتهدی در تحلیل خود از اینکه چرا اقداماتی مانند «آبخوانداری» بهشدت و قوت سدسازی در ایران دنبال نشده است میگوید: «ببینید در آبخوان داری چیزی برای افتتاح نیست، همهچیز زیر زمین اتفاق میافتد و نمیشود روبانی برید و چیزی به کسی نشان داد. شاید برای همین آنقدر تمایل و ارادهای برای آن وجود نداشته است.»
مجتهدی همچنین بر این مساله تاکید میکند که راهحل اصلی را باید ابتدا در مدیریت «تقاضا» جست. او در این زمینه میگوید: «طبق استاندارد دین که یک استاندارد آلمانی معتبر است استاندارد مصرف آب یک فرد در روز در یک منطقه با شرایط متعادل 140 الی 145 لیتر است، اما ما در منطقهای معتدل مانند کرمانشاه با آمار مصرف روزی 250 لیتر روبهرو هستیم. این روند قطعا باید تغییر کند و قطعا باید از ابزار قیمتی برای آن استفاده شود»
این کارشناس حوزه آب با تاکید بر اینکه قیمت آب اکنون سیگنال مصرف بیشتر را به مصرفکننده میفرستد میگوید: «هر چه سد بیشتر داشته باشیم با هزینههای کلان باز هم مصرف بیشتر میشود. باید فکری برای این موضوع کرد.»
گفتنی است تیر ماه سال گذشته در همایشی که با حضور هیات بینالدولی تغییر اقلیم در سازمان هواشناسی به این موضوع پرداخته شد که ایران با تغییر اقلیم روبهرو شده است. در این برنامه، یوبا سوکانا، معاون هیات بینالدولی تغییر اقلیم IPCC در سخنرانی خود «وقوع سیل» را یکی از مهمترین مخاطرات ناشی از تغییر اقلیم در ایران توصیف کرد.
پیامدهای ناشی از تغییر اقلیم (با فرض بر رخ دادن آن) البته میتواند گستره وسیعی که خشکسالی و بیابانزایی نیز در آن قرار دارد را دربر بگیرد.