هادی ابوی با بیان این که شرایط کار کارگران با خصوصی سازی باید بهبود یابد، افزود: متاسفانه در سالهای گذشته خصوصیسازی بنگاهها به داستان از چالهبهچاه افتادن کارگران تبدیل شده و دودش به چشم نیروهای کار آنها رفته است.
وی با بیان این که خصولتی کردن شرکتها هیچ سود و نتیجهای ندارد، گفت: در برخی وزارتخانهها مجموعههایی مثل وزارت نیرو و سازمان آب بودند که مدیران دولتی اداره آنها را به دست گرفتند و خصولتی شدند، در حالی که باید به بخش خصوصی قوی و غیردولتی واگذار میشدند.
دبیرکل کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران با اشاره به مشکلات کارگران هفت تپه و معایب واگذاری شرکتها به بخش خصوصی اظهار کرد: قبل از آن که به معایب واگذاری ها بپردازیم باید بدانیم که فلسفه خصوصی سازی چیست و از خصوصی سازی و واگذاری بنگاهها چه هدفی را دنبال میکنیم؟ فرایند خصوصی سازی در راستای اصل ۴۴ قانون اساسی این بوده که شرایط یک بنگاه به لحاظ بهرهوری و خروجی کار و همچنین نیروهای کار آن بهتر از گذشته شود.
وی ادامه داد: نگاه در برخی خصوصیسازیها در ابتدا نوعی سوء استفاده و بهرهبرداری نادرست بود و ما بارها درخواست کردیم کمیتهای از سوی مجلس برای تحقیق و تفحص از جریان خصوصی سازی بنگاهها ایجاد شود و ارزش ریالی بنگاه، ماشین آلات و صنایع و سهمی که خریداری شده را بهروز قیمتگذاری و اعلام کنند.
ابوی توجه به نیروهای کار و سرمایههای انسانی را اصل اول تمام خصوصیسازیها دانست و گفت: امروز بخش اعظمی از مشکلات کارخانههای خصوصی سازی شده ناشی از سوء مدیریت و راندمان و کیفیت پایین تولید است، در حالی که اگر با کارگران به جای قرارداد سه ماهه، قرارداد دائم بسته شود آنها دلگرم شده و انگیزه کار کیفی و تولید بهتر را پیدا میکنند.
وی گفت: در برخی کارخانهها از محل تولید درصدی به عنوان مشوق به کارگر داده میشود ولی وقتی با کارگر قرارداد سفید یا کوتاه مدت میبندیم نباید انتظار تولید با کیفیت داشته باشیم.
این مقام مسئول کارگری در پایان به سازمان خصوصی سازی پیشنهاد کرد: پیش از هرگونه واگذاری مجموعهها به بخش خصوصی اهلیت و صلاحیت مدیرانی که آنها را میخرند، ارزیابی کند و پس از آن به درون این شرکتها و بنگاهها برود و نظر کارگران و مدیران داخلی آن را برای خصوصیسازی جویا شود؛ درصورت تمایل بنگاه را خصوصیسازی کند یا این که آنها بنگاه را به شکل تعاونی به خود کارکنان واگذار کند.
شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه در یکی دو دهه اخیر از پرحاشیهترین و دردسرسازترین شرکتهای ایران بوده است. وجود بحرانهای ناشی از مدیریت ناصحیح و در پی آن اعتراضات کارگری در عدم رسیدگی به مطالبات کارگران و انباشت حقوق معوق نیروهای کار در سالهای اخیر این شرکت را با مشکلات مواجه کرده است.