موافقتنامه تغییر اقلیم پاریس در سال ۲۰۱۵ و در جریان بیست و یکمین اجلاس سالانه کشورهای عضو کنوانسیون تغییر اقلیم سازمان ملل متحد (UNFCCC) شکل گرفت. این معاهده به دنبال ایجاد محدودیتهای جدی بر مصرف نفت و گاز در جهان، به بهانه تغییر اقلیم کره زمین است؛ موضوعی که بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد از نظر علمی، به تائید نرسیده و بحثهای فراوانی بر سر آن در مجامع علمی در حال انجام است.
تحلیل رفتار کشورها نشان میدهد از همان ابتدای شکلگیری موافقتنامه پاریس، موضعگیری کشورهای جهان به دو دسته تقسیم شد. عموم کشورهای دارنده منابع نفتی و گازی مانند روسیه و آمریکا یا از پیوستن به این معاهده سر باز زدند یا مانند عربستان و قطر با ارائه تعهدات غیرقابل ارزیابی، همراهی ظاهری با آن داشتهاند. در مقابل کشورهای فاقد این منابع و در رأس آنها اتحادیه اروپا، به شدت به دنبال ایجاد همگرایی بینالمللی برای همراهسازی جهان با موافقتنامه پاریس بودند.
در این بین با توجه به اینکه بیشتر کشورهای شرق آسیا به مانند کشورهای اروپایی، فاقد منابع انرژی کافی هستند، برای تأمین امنیت انرژی خود، مجبور به واردات شدهاند و با موافقتنامه پاریس، به دنبال تغییر وابستگی خود به این منابع هستند. در واقع مسیر ترسیم شده در موافقتنامه پاریس، مسیری است که چه موافقتنامه پاریس اجرایی بشود و یا اینکه اجرایی نشود، بازهم کشورهای فاقد منابع انرژی، مجبور به حرکت در راستای آن هستند؛ چرا که این کشورها به دنبال کاهش وابستگی خود به کشورهای دارنده منابع نفت و گاز با جایگزینی مصارف خود به سمت انرژی هستهای و تجدیدپذیر هستند که این اقدامات، خود به خود موجب کاهش انتشار گازهای گلخانهای خواهد شد.
عسگر سرمست، کارشناس ارشد حوزه انرژی و محیط زیست با اشاره به اینکه کره جنوبی به دلیل کمبود منابع انرژی فسیلی، یکی از بزرگترین واردکنندگان انرژی در دنیا است، گفت: کره جنوبی دومین واردکننده بزرگ گاز طبیعی مایع، چهارمین واردکننده بزرگ ذغالسنگ و پنجمین واردکننده بزرگ نفت و مشتقات نفتی دنیا است؛ از این رو این کشور برای افزایش امنیت انرژی خود در حال تبدیل شدن به یکی از بزرگترین کشورهای هستهای است تا وابستگی خود را به واردات انرژی، کاهش دهد.
وی ادامه داد: این روند شتابان بهطوری است که پیشبینیها حاکی از سیاست افزایش سهم انرژی هستهای در سبد انرژی کره جنوبی دارد. در این پیشبینی آمده است کره جنوبی در سال ۲۰۲۹ معادل۳۷ گیگاوات برق هستهای تولید خواهد کرد و تا سال ۲۰۳۵ در این سطح باقی خواهد ماند که نشاندهنده رشد ۷۰ درصدی ساخت نیروگاه هستهای در این کشور است. نیروگاههای هستهای از این جهت برای کره جنوبی جذابیت بالایی دارند که تکنولوژی ساخت آن در این کشور نهادینه شده و این کشور را در تبدیل به صادر کنندگان تکنولوژی ساخت نسل چهارم نیروگاههای هسته کرده است. از طرفی این نیروگاهها، حساسیت اقتصادی بسیار پایینی به قیمت سوخت مصرفی دارند و تغییر در نرخ آن نمیتواند قیمت انرژی تولید شده توسط این کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
انطباق اهداف کره جنوبی با توافقنامه پاریس
به گفته سرمست، کره جنوبی به دلیل رشد چشمگیر در حوزه صنایع با ارزش افزوده زیاد؛ مانند صنعت الکترونیک که میزان انتشار گازهای گلخانهای حاصل از تولید محصولات آنها بسیار اندک است، این قابلیت را دارد که به سمت کاهش مصرف انرژی و به دنبال آن کاهش انتشار گازهای گلخانهای حرکت کند. از این رو میتوان گفت موافقتنامه پاریس مطابق با برنامههای ملی کره جنوبی است و این کشور حتی بدون این معاهده نیز به سمت کاهش انتشار گازهای گلخانهای خواهد رفت.
به گفته این کارشناس ارشد حوزه انرژی و محیط زیست، کره جنوبی در برنامه مشارکت ملی مدنظر (INDC) خود متعهد شده تا بر اساس سناریو ادامه وضع موجود (BAU) میزان انتشار گازهای گلخانهای خود را ۳۷ درصد کاهش دهد. نکته قابل توجه در مورد تعهد کره جنوبی تعیین میزان دقیق انتشار دیاکسید کربن در سالهای ۲۰۲۰، ۲۰۲۵ و ۲۰۳۰ است که بر اساس متغیرهای اقتصادیِ جمعیت، تولید ناخالص داخلی، ساختار صنعت و قیمت جهانی نفت؛ تعیینشده است. این گونه ارائه تعهد با وجود اینکه از سناریو BAU تبعیت میکند؛ اما به دلیل اعلام دقیق میزان تعهدات از تفسیرهای ثانویه جلوگیری میکند (Intended Nationally Determined Contribution, ۲۰۱۵). اقدامی که در برنامه مشارکت ملی مدنظر ایران (INDC) در موافقتنامه پاریس مشاهده نمیشود و امکان قرائت تفسیرهای فراوان از آن در جهات خلاف منافع ملی را مهیا میکند.
وی تصریح کرد: کشور ایران که در مجموع منابع نفت و گاز رتبه نخست دنیا را در اختیار دارد و در صورت پیوستن به موافقتنامه پاریس موانع فراوانی برای بهرهمندی از این مزایای اقتصادی خود خواهد شد. به عبارت دیگر موافقتنامه پاریس نه تنها منطبق با برنامههای ملی ما از جمله سیاستهای کلان نفت و گاز و اقتصاد مقاومتی نیست؛ بلکه اجرای این معاهده موجب تضعیف این سیاستها خواهد شد. از این رو نمیتوان با الگو قرار دادن کشورهایی نظیر کره جنوبی به دنبال پیاده سازی موافقتنامه پاریس در داخل کشور بود و برای این امر باید منافع ملی را در نظر گرفت. چراکه ایران و کره جنوبی دارای دو راهبرد و دو دسترسی متفاوت از منابع نفتی و گازی هستند.