بهعنوان مثال زمانی که شاخص دلار در میانه ماه اوت به بالاترین میزان خود رسید قیمت نفت آمریکا بالاتر از ۶۴ دلار و نفت برنت بالاتر از ۷۰ دلار بود و از آن به بعد قیمت حتی روند افزایشی قابلقبولی را تجربه کرده است.
طبق آمارها طی هفته گذشته و در آخرین روز کاری بازارهای دنیا قیمت نفت آمریکا از ۷۴ دلار گذشت و نفت برنت نیز مرز ۸۴ دلار را پشتسر گذاشت. به این ترتیب تنها در یک ماه گذشته قیمت نفت بیش از ۱۰درصد رشد کرده است. دلیل عدم تبعیت نفت از سایر مولفههای اقتصادی دنیا بهخصوص رشد شاخص دلار نگرانی بازار از کاهش تولید و صادرات نفت ایران است. کمتر از یک ماه تا زمان تحریم ۱۳آبان باقی مانده و اخبار مختلفی مخابره میشود. از یکطرف ترامپ روی موضع خود برای تحریم نفت ایران ایستادگی میکند و برخی حامیان وی در منطقه همچون عربستان ادعا میکنند ۷۰۰ هزار بشکه در روز تولید نفت خود را به منظور تامین خلأ حضور ایران افزایش دادهاند، از طرف دیگر چین و هند قراردادهای محکمی برای خرید نفت ایران میبندند بهطوریکه چین واردات نفت خود از آمریکا را متوقف کرده است.
از طرف دیگر اروپا وعده داده از نفت ایران حمایت خواهد کرد و این حمایت از طریق ایجاد یک کانال پولی و مالی جدید عملیاتی خواهد شد. با تمام این اخبار و سیگنالهایی که در بازار منتشر شده اما رشد قیمت نفت در بازارهای دنیا حکایت از آن دارد که بازیگران این بازار هنوز نگرانند و معتقدند ایران ممکن است پس از تحریم سهم کمتری را در بازار داشته باشد. از نفت که بگذریم بازارهای پایه در هفته گذشته روندهای متفاوتی را تجربه کردهاند؛ مس در پایان هفته به قیمت ۶ هزار و ۱۸۲ دلار رسید که نسبت به قیمت جمعه هفته ماقبل نشاندهنده ۳/ ۱ درصد افت قیمتی است.
به این ترتیب قیمت مس مقاومت ۶ هزار و ۲۰۰دلاری خود را که سعی میکرد در آن پایدار باقی بماند شکست و وارد کانال پایینتر قیمتی شد. افزایش شاخص دلار از یکسو و افزایش موجودی انبارها از سوی دیگر در کنار کاهش نسبی تقاضا در بازار فلزات پایه در هفته قبل باعث شد قیمت این کالا میل بالایی به کاهش از خود نشان دهد. قیمت سرب نیز در هفته گذشته ۳/ ۲ درصد کاهش را تجربه کرد اما سایر محصولات روند افزایشی داشتند که نشان میدهد اغلب بازار از نفت تبعیت داشتهاند تا دلار.
طی هفته گذشته قیمت آلومینیوم در حدود ۵درصد رشد را ثبت کرد و به ۲ هزار و ۱۳۰ دلار در هر تن رسید و این افزایش برای قلع نزدیک به یک درصد بوده است. روی ۱۵/ ۵ درصد رشد قیمت را تجربه کرد و به ۲ هزار و ۶۳۵ دلار در هر تن رسید و این در حالی است که نیکل با ۵/ ۱ درصد رشد قیمتی روبهرو بود. به این ترتیب باید گفت بازار بیش از آنکه چشم بهراه افزایش شاخص دلار باشد به قیمت نفت و مولفههای آماری مربوط به چین توجه داشت. چین در حالحاضر در شرایط جنگ تعرفهای سنگینی قرار دارد و تعرفههای مذکور از ژانویه از رقم ۱۰ درصد به ۲۵ درصد خواهد رسید. به عبارتی انتظار میرود وضعیت جنگ تعرفهای واشنگتن-پکن تشدید شود و این مساله تعیینکننده مسیر آتی بازارهای کالایی است. کالاهای فولاد کربنی، آلیاژی و زنگ نزن در این فهرست وجود دارند. در میان محصولات مس و آلیاژهای مس، مقاطع، میله، مفتول، سیم، صفحه، ورق و نوار به همراه آندهای مسی در این فهرست قرار گرفتهاند. همچنین سیم و کابلهای آلومینیومی به همراه میله، مفتول، مقاطع، فویل، صفحه، ورق، نوار، لوله و پایپ ساختهشده از نیکل نیز شامل این قانون میشوند. درخصوص سرب و روی، این فهرست کلیه ورقها، نوارها، فویل، میله، مفتول، مقاطع و سیم را دربرمیگیرد. علاوه بر این، سیم مولیبدنی نیز تحت این تعرفه قرار میگیرد. اکثر اشکال مختلف از چفتوبستها و قراضه و ضایعات آهنی و غیرآهنی نیز در این فهرست منظور شدهاند. سنگآهن، نیکل و سرب به همراه آهن اسفنجی (DRI)، فروسیلیسیوم، فرومنگنز، آجرهای نسوز، پوسته و پرک آهنی و شمش روی نیز در این فهرست قرار گرفتهاند. به این ترتیب باید گفت بسیاری از اشکال کالاهای پایه در حالحاضر تحتالشعاع جنگ تجاری دو کشور قرار دارند و این موضوع فعلا متغیر اصلی موثر بر بازار محسوب میشود.
در این بین دیگر حرکتهای قابلتوجه در بازار کالایی را در بازار محصولات کشاورزی شاهد بودیم. هفته گذشته شکر ۲۱ درصد رشد قیمت را تجربه کرد و این میزان رشد برای قهوه بالاتر از ۶ درصد بود. دانه سویا در حدود ۳ درصد رشد قیمت را از سر گذراند و این میزان افزایش قیمت برای گندم ۵/ ۲ درصد اعلام شده است. کارشناسان معتقدند کاهش سطوح عرضه محصولات در دوره جاری یکی از دلایل این رشد قیمتی است اما باید رشد شدید قیمت سوخت و هزینههای حمل را نیز به آنها افزود که باعث شده قیمت تمامشده با افزایش روبهرو شود. قیمت ذرت نیز هفته قبل ۲/ ۴ درصد رشد را تجربه کرده است.
در بین محصولات معدنی نیز قیمت سنگآهن عیار ۶۲ درصد طی یک هفته کاری گذشته در حدود یک درصد افزایش قیمت را ثبت کرده و به ۲۴/ ۶۹ دلار در هر تن رسیده؛ در مقابل قیمت هر تن زغالسنگ با کاهش جزئی همراه شده است.
نگاهی به آمارهای اقتصاد کلان نیز نشان میدهد در آمریکا روز جمعه نرخ بیکاری به کمترین میزان از سال ۱۹۶۹ و به رقم ۷/ ۳ درصد رسید. همچنین نرخ ساعتی دستمزد در این کشور ۸/ ۲ درصد افزایش یافت هرچند اگر توفان فلورانس روی اقتصاد مناطق آسیبپذیر اثرات منفی بر جای نگذاشته بود، حتما نتایج مناسبتری هم بهدست میآمد. به عقیده کارشناسان کاهش نرخ بیکاری در این کشور به معنای تقویت اقتصادی است و این مساله باعث میشود در ماه دسامبر فدرالرزرو یکبار دیگر دست به افزایش نرخ بهره بزند.
در این بین بازار محصولات فولادی نیز در دنیا از اهمیت بالایی برخوردار است. در این راستا آمریکا بهعنوان کشوری که در یک سال گذشته به منظور حمایت از صنعت فولاد – و البته آلومینیوم – دست به دامان سیاستهای سخت تعرفهای شده در تلاش است تا مشکلاتی را که در گذشته در این دو صنعت وجود داشته برطرف کند. یک نگاه تاریخی نشان میدهد شرکتهای بزرگ فولادی آمریکا در مقابله با تولیدکنندگان بزرگ فولادی در دنیا مثلا چین که میتوانستند محصول خود را با هزینه پایینتر و قیمتهای رقابتیتر تولید کنند، از وضعیت قابلقبولی برخوردار نبودند. با روی کار آمدن ترامپ این موضوع مطرح شد که آمریکا در حال پرداخت یارانه به تولیدکنندگان چینی است و باید این مشکل را برطرف کرد که در همین راستا دولت حمایت از تولید داخل را در دستور کار خود قرار داد ولی همچنان مشکلات پابرجاست. حمایت از تولید داخلی میتواند زمانی مثمرثمر باشد که انواع دیگر واردات این محصولات نیز متوقف شود مثلا واردات خودروهای تولیدی اروپایی و آسیایی. در این بین تعطیلات چین در هفته گذشته باعث شد تقاضا برای فولاد کاهش یابد و این امر به کاهش قیمتها به میزانی جزئی انجامید اما با شروع دوباره بازارها باید دید آیا شرایط متعادل میشود یا خیر، سیاستهای دولت چین در حوزه فولاد چه سیاستهای بازدارندهای که برای جلوگیری از آلودگی محیطزیست اتخاذ شده و چه سیاستهایی که برای تشویق و توسعه پروژههای زیربنایی «فولادبر» مطرح شده، تعیینکننده جدی حرکتهای آتی بازار فولاد و بالطبع سنگ آهن خواهد بود.