فضای مجازی و شبکههای اجتماعی این روزها بار دیگر موضوع مورد توجه مسئولان و محافل مختلف فرهنگی و اجتماعی کشور شده است. با توجه به دغدغههای طرح شده، فرصت را مغتنم شمرده و به واکاوی این موضوع میپردازیم. امید که بتواند در تعالیبخشی فرهنگی و اجتماعی جامعه مؤثر واقع شود.
فضای مجازی به موازات زندگی واقعی مردم در جریان است و در واقع قسمت مهمی از زندگی افراد جامعه را تشکیل میدهد، بنابراین نمیتوان از کنار آن به راحتی گذشت و تأثیرات آن را نادیده گرفت. از سوی دیگر لازمه برنامهریزی برای آن و بسترسازی برای هدایت و بهکارگیری صحیح رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی، نیازمند شناخت درست محیط مجازی و برنامه ریزی راهبردی برای ایران مجازی است تا بتوان با شناخت واقعی از محیط مجازی برای ایران مجازی اقدامات فرهنگی مناسب طراحی کرد. امروز فضای مجازی همراه با زندگی واقعی، بخشی از وقت و انرژی و در واقع زندگی انسانها را به خود اختصاص داده است. افزایش روزافزون کاربران نرمافزارهای دنیای مجازی و همین طور حضور ساعات بیشتری از وقت روزانه در این عرصه، لزوم توجه و برنامهریزی را به عنوان یک مؤلفه تأثیرگذار در کنش جمعی مردم و عامل تأثیرگذار در حوزههای فرهنگی و اجتماعی بیش از پیش نشان میدهد. بررسی آمارهای مربوط به سیر افزایش استقبال مردم ایران از فضای مجازی نشاندهنده یک اتفاق بزرگ است، به عنوان مثال آمارهای گرفته شده از سرور مرکزی تلگرام نشان میدهد که در آبان ماه سال 94 تعداد کاربران تلگرام در ایران 23 میلیون نفر بودند و همین بررسی در سال 95 حضور 45میلیون کاربران ایرانی را در شبکه اجتماعی تلگرام نشان میدهد.
رشد چند ده میلیونی و حضور قشر غالباً جوان و تحصیلکرده جامعه در فضای مجازی به خصوص شبکههای اجتماعی گویای آن است که دیگر نمیتوان به فضای مجازی به عنوان یک تفریح و سرگرمی و یا موضوعی سطحی نگاه کرد چرا که میلیونها نفر از افراد جامعه ساعتها وقت و انرژی خود را صرف گشت زدن در لابهلای مطالب، تصاویر و فیلمهای موجود در تلگرام میکنند، به طوری که پژوهشگاه فضای مجازی از فعالیت کاربران ایرانی در تلگرام چنین آمار میدهد که بیش از 586 هزار کانال تلگرام فارسی وجود دارد و روزانه بیش از 3میلیون محتوا در آن منتشر میشود و در کنار این، باید به آمار بازدیدها نیز توجه کرد که در یک روز یک میلیارد و 944 میلیون و 500 هزار بار مراجعه به کانالهای تلگرامی صورت میگیرد و به طور متوسط هر مطلب حدود 717 بار دیده میشود.
این آمار در کنار مراجعان به سایر محیطهای مجازی نظیر اینستاگرام، یوتیوب، فیسبوک و... عدد و رقم غیر قابل باوری را نشان میدهد که باید فکری اساسی و راهبردی درباره آن کرد.
این در حالی است که محیط مجازی در ایران بومی نیست و اطلاعات و ارتباطات آن بیشتر در محیطهای غیر خودی است و این فرهنگ و زیست انسان جامعه ما را مواجه با خطر بزرگی کرده است، به گونهای که سبک زندگی، رفتار اجتماعی، باور و سلیقههای فرهنگی با هجوم ویرانگری مواجه شده است.
اخیراً تصویری در شبکههای مجازی ایران از متروی آلمان در یک روز عادی منتشر شد که در آن با وجود رایگان بودن اینترنت در متروی این کشور، اکثر مسافران کتاب به دست دارند و در حال مطالعه کردن هستند و این وضعیت را با کشور خودمان و وضعیت کاربران فضای مجازی ایران مقایسه کنیم. یکی از دلایل اصلی و مهم حدوث این وضعیت، خارج از شعارهای متداول، نبود نگاه راهبردی، ساختارمند و عملگرایانه به فضای مجازی در ایران است.
در کشور به جای اینکه برای ایران مجازی فکری همهجانبه، دقیق و هدفمند و عملی بشود، بیشتر به فکر کنترل و اقدامات سلبی هستند که سر جای خود لازم است، اما نه تنها کافی نیست بلکه تأکید بیشتر بر آن بازخوردهای منفی نیز در پی داشته است. نبود نگاه راهبردی به فضای مجازی باعث شده است که امروزه به جای اینکه این ابزار امکانی برای تسریع گردش اطلاعات مفید و نقش فزاینده در تولید دانش، تعالی فرهنگی و در نهایت بهرهوری بیشتر نیروهای اجتماعی فراهم کند و جدا از آسیبهای فراوان از طریق ایجاد اعتیاد و اتلاف وقت کاربران در ساعتهای کاری، بازدهی کاری را در ایران کاهش داده است و این در شرایطی است که میزان کار مفید و بهرهورانه در کشور از قبل حال و روز خوشی را سپری نمیکرد. واقعیت امر این است که از هر کجا جلوی ضرر را بگیریم، سود کردهایم و با وجود دیرهنگام بودن، لازم است سازمانها و نهادهای متولی با تشکیل یک کمیته بین سازمانی، با سرعت نسبت به ورود به موضوع فضای مجازی- نه از نوع تنها حذفی- با نگاه راهبردی، ساختارمند و عملگرایانه اقدام نمایند تا به تدریج و با تلاشهای مستمر و هدفمند، امیدوار باشیم که آب رفته به جوی بازگردد. برای این مسئله بزرگ بایستهترین کاری که میشود به آن اندیشید این است که فضای مجازی را چون همه ایران در ابعاد مختلف نگاه کنیم و برای این ایران مجازی برنامههای مناسبی با رویکرد حاکمیتی در حوزه فکری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و... همانند زندگی واقعی طراحی کنیم تا با ساختار سالم و به صورت پویا و با الگویی نظاممند و بومی به جای آسیبسازی، به بهبود زندگی واقعی انسانها کمک نماید.
داود عامری