عباس عبدی نوشت: اخیرا یکی از پژوهشگران گزارشی را تهیه و برای بسیاری از افراد ارسال کرده است که در نوع خود قابل توجه است ایشان برآورد کرده که از سال ١٣٧٦ تا پایان سال ١٣٩٤، یعنی فقط ١٩ سال، حداقل ١٤٥ میلیارد دلار ارزش روز بنزین مصرف شده در کشور، اعم از تولید داخلی یا واردات بوده است. وی به درستی معتقد است که اگر فقط ١٠ درصد این رقم را صرفهجویی کرده بودیم، با رقم 14/5 میلیارد دلار میتوانستیم کل صنعت خودرو را متحول کنیم، به نحوی که امروز حداقل با همان میزان جابهجایی و سفر، بسیار کمتر از رقم فعلی سوخت مصرف کنیم. سوختی که از یک سو هزینه ایجاد میکند و از سوی دیگر آلودگی!...
مصرف بنزین به صورت تصاعدی افزایش یافته است و طبق آخرین آمارها مصرف روزانه بنزین به بالای ٨٠ میلیون لیتر در روز رسیده و نسبت به متوسط این مصرف در سال گذشته، ٢/٩ درصد افزایش یافته است و این در حالی است که همه از وضع اقتصادی خود و کشور مینالند ولی معلوم نیست پس چرا چنین افزایش سرسامآوری در مصرف بنزین وجود دارد؟
پرسش این است که اگر کسی این سیاست را نابخردانه میداند، باید به این پرسش نیز پاسخ دهد که چرا هماکنون نیز آن سیاست نادرست و حتی نابخردانه کماکان و با همان شدت بلکه بیشتر ادامه دارد؟! چه مانعی پیش راه اتخاذ یک سیاست مناسب در این زمینه وجود دارد؟
انسانهای معمولی هم قادر به فهم این نابخردی هستند. حتی میتوان ادعا کرد که در این مورد خاص نوعی اتفاق نظر میان دستاندرکاران کشور و کارشناسان مستقل وجود دارد که نباید منابع محدود کشور را صرف دود کردن بنزین کرد. به ویژه صرف چیزی که موجب آلودگی هوا و بیماری هم میشود. پس علت اتخاذ چنین سیاست نابخردانه و تداوم آن چیست؟ پاسخ این است؛ فقدان انسجام و اتحاد به عنوان یک ملت، ریشه این درد است.
اگر قرار باشد از مصرف بنزین کاسته شود، یا باید قیمت آن به نحو مناسبی و با بهرهوری خوب، بالا رود یا آنکه سهمیهبندی شود. سهمیهبندی را به علل گوناگون نمیپذیرند، افزایش قیمت نیز در چارچوب رقابتهای غیرملی و ستیزهجویانه سیاست داخلی قربانی میشود. البته فقدان اعتماد مردم به استدلالهای موافقان در جهت مصرف بهینه و درست این پولها نیز مزید بر علت میشود تا کسی زیر بار اصلاح این سیاست نرود.
درباره این تحلیل باید خطاب به آقای عبدی نوشت چرا امثال وی دولت را به خاطر صرفا لجبازانه و سیاسیکارانه کارت سوخت مورد اعتراض قرار ندادند؟ آیا اگر از مردم میپرسیدند مایلند بنزین 50 درصد گران شود یا سهمیهبندی باشد و هزینه مازاد بر سهمیه را فقط افراد پرمصرف بپردازند، جز گزینه دوم را انتخاب میکردند؟! کدام اصلاحطلب به اقدام ضدمنافع ملی دولت و وزارت نفت در حذف کارت سوخت اعتراض کرد؟ آیا خود این سکوت نابخردی نبود؟! اجماع ملی چگونه برقرار میشود وقتی مدیران دولت بنا داشته باشند لگد به هر اقدام کارشناسی و سنجیده شده بزنند، به صرف اینکه منسوب به دولت قبل است و با شگرد سیاهنمایی گذشته ناسازگار است؟!