موضوع اشتغال در ایران به حدیث مفصلی تبدیل شده و بدون تردید یکی از اصلی ترین چالش های اقتصادی و اجتماعی فعلی کشور محسوب می شود.
به واقع بسیاری از چالش های فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی کنونی جامعه،ریشه در معضل بیکاری دارد و در صورت مهار و کنترل این نقیصه،بسیاری از نارسایی ها مرتفع خواهد شد.
فارغ از کلیت امر اشتغال و معضل بیکاری،موضوع برخورداری از شغل شایسته و رضایتمندی از آن،امری است که بر اساس اعداد وارقام منتشر شده،چندان مطلوب و کافی به نظر نمی رسد؛به واقع شغل شایسته، شاخص و مولفه واحدی ندارد و سنجش آن تابعی از انگیزه ها،روحیات،تمایلات و انتظارات افراد شاغل و نگرش آنها نسبت به خود و جامعه است.
آنچنان که مطالعه منشور حقوق شهروندی نشان می دهد،از ماده 77 تا 84 به موضوع اشتغال و کار شایسته تاکید شده است؛ البته امر اشتغال،ضرورت و الزامات آن،موضوع جدید و نوظهوری نیست و از دیرباز نوع فعالیت و کیفیتِ اشتغال از موارد حائز اهمیتی بوده که تاثیر آن بر کیفیت معیشت و امرار معاش غیر قابل انکار به نظر می رسد.
همانطور که اعداد و ارقام منتشر شده در رسانه ها نشان می دهد از مجموع 24 میلیون شاغل در ایران، حدود 17 درصد رضایت شغلی دارند و با این اوصاف بیش از 80 درصد از جمعیت شاغل در کشور از کار خود رضایتمندی قلبی ندارند و به واقع شایستگی لازم از شغل خویش در اذهان و افکار این طیف وجود ندارد.
محمد حسین محمدی،کارشناس مسائل اقتصادی،با اشاره به نقش حائز اهمیت تصورات و ذهنیات فرد از کسب و کار خویش،اظهار داشت:اگرچه در ظاهر ممکن است این موضوع فاقد اهمیت کافی باشد اما از حیث روحی و روانی اهمیت این امر در بهره وری حداکثری از شغل بسیار تاثیرگذار است.
وی افزود:فردی که از شغل خویش رضایت ندارد و آن را شایسته نمی پندارد از نتیجه آن نیز ناخشنود است و به نوعی انگیزه کافی برای تلاش بیشتر از او سلب می شود.
کارشناس مسائل اقتصادی عنوان کرد:البته بیان این موضوع به معنای ناکارآمدی 80 درصد از جمعیت شاغل در ایران نیست اما به هر ترتیب نمی توان از اهمیت بسیار تعیین کننده چنین مولفه ای(رضایتمندی و احساس برخورداری از شغل شایسته)به سادگی عبور کرد.
محمدی گفت:بررسی ها و تحقیقات انجام شده موید این واقعیت است که شغل شایسته بر سه اصل و محور اساسی استوار است و در صورت تامین شدن آن،احساس رضایت و شایستگی شغل در ذهن و افکار فردی که مشغول به آن کار است ،شکل خواهد گرفت.
وی در تشریح این سه اصل و محور،عنوان کرد:نخستین نکته حائز اهمیت به علائق فرد شاغل باز می گردد و در صورتی که تناسب کافی میان شغل چنین فردی با خلقیات و روحیات او فراهم شود، بخش قابل توجهی از این احساس فراهم خواهد شد.
کارشناس مسائل اقتصادی گفت:نکته بعدی به استعدادها و قابلیت های فرد معطوف می شود و این موضوع که اساسا تناسب و شایستگی کافی میان استعدادهای فرد مذکور و شغلی که از آن برخوردار است،وجود دارد یا خیر که برای شفاف تر شدن این موضوع می توان به مثال فردی بسنده کرد که به شغل خلبانی علاقه مند است اما شرایط جسمانی او،امکان فعالیت در چنین عرصه ای را از او سلب می کند.
محمدی گفت:مهارت ها و تخصص های فرد،از دیگر محورهایی است که نباید آن را نادیده انگاشت و به تبع در صورت برخورداری از مهارت و تخصص کافی،بستر و زمینه فراهم شدن رضایتمندی و ذهنیت شغل شایسته در افکار فرد به نحو مطلوب تری پدیدار خواهد شد.
وی افزود:البته موضوع درآمد از دیگر نکاتی است که نمی توان به سادگی از آن گذشت و به تبع در صورت عدم کافی بودن درآمد اقتصادی از شغلی که افراد در آن مشغول به فعالیت هستند به تبع روند حصول رضایتمندی شغلی تا حدود بسیاری تحت الشعاع قرا می گیرد زیرا دغدغه های اقتصادی،آنچنان عرصه را بر فردی که فاقد درآمد اقتصاد کافی است تنگ خواهد کرد که امکان احساس شایستگی شغل به میزان قابل توجهی در او،تنزل می یابد.
عدم توازن در عرضه تقاضا،مجالی برای رضایت و شایستگی باقی نمی گذارد
حسن تقوی،کارشناس مسائل اقتصادی،با اشاره به نقش تعیین کننده اشتغال و میزان بهره وری نیروهای انسانی فعال در آن در پیشرفت شکوفایی و اقتصادی جامعه گفت:بدون تردید،در فقدان کار،تلاش و طروات شغلی و اقتصادی، دستیابی به توسعه و شکوفایی پایدار ،امری غیر ممکن خواهد بود.
وی افزود:با نیم نگاهی به تاریخ توسعه در جوامع پیشرفته،به روشنی این واقعیت مشهود می شود که رمز پیشرفت چنین جوامعی ،کار و تلاش مستمر است.
تقوی عنوان کرد:موضوع رضایتمندی و شایستگی شغلی،امری تعیین کننده در دستیابی به توسعه پایدار است و هر آنچه شاهد توفیقات بیشتری در این خصوص باشیم ، روند پیشرفت و توسعه نیز تسریع خواهد شد.
کارشناس مسائل اقتصادی گفت:اما نباید این واقعیت را فراموش کرد در بستری که ضریب عرضه و تقاضا در ارتباط با اشتغال متوازن و متناسب نیست،امکان دستیابی به چنین احساسی(رضایتمندی و شایستگی شغلی)،بسیار دشوار خواهد بود.
وی افزود:در شرایطی که عده کثیری در جامعه در جستجوی شغل هستند و ضریب تقاضا به مراتب بالاتر و بیشتر از میزان فرصت های شغلیموجود است ،به تبع امکان انتخاب شغل مطابق با سلایق،روحیات و توانمندی ها،سخت و دشوار است و این موضوع در بخش مشاغل اداری به مراتب ظهور و بروز پر رنگ تری دارد.
تقوی گفت:کم نیستند افرادی که صرفا به اشتغال خویش می اندیشند و به کیفیت و نوع فعالیت چندان توجه نمی کنند و تنها به یک فرصت شغلی در اداره،شرکت یا مجموعه های اینچنینی کفایت می کند تا فرد با انگیزه بسیار از آن استقبال کند زیرا آن شغل را به عنوان فرصتی قلمداد می کند که به مثابه مرهمی بر روی زخم های اقتصادی او خواهد بود و به تبع در چنین بستری،مطرح کردن نوع شغل و همسانی یا عدم همسانی آن با روحیات و خلقیات فرد،محلی از اعراب ندارد.
وی در خاتمه یادآور شد:در این شرایط باید به موازات افزایش فرصت های شغلی، در حوزه مراکز علمی و دانشگاهی،اصلاحاتی لحاظ شود و متناسب با نیاز جامعه به تربیت نیروی انسانی اقدام کرد و همسو با آن با نیاز سنجی دقیق ، بستری را فراهم کرد که نیروهای انسانی به سمت مشاغل مورد علاقه خود حرکت کنند که در صورت حصول این امر، شاهد سرعت و شتاب هر چه بیشتری در رشد و توسعه کشور خواهیم بود.