دکتر میثم موسایی کارشناس اقتصادی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران درباره دلایل تشدید بحران بیکاری در اقتصاد ایران گفت: وقتی تدوین برنامه های توسعه بر مبنای به کارگیری نیروی کار و افزایش تولید ملی صورت نگیرد، طبیعتا نیروی کار ایرانی دچار احساس یاس خواهد شد چرا که می بیند هیچ تشکل و سازمانی که حامی حقوق وی باشد در کشور وجود ندارد. وی درباره نقش نمایندگان جامعه کارگری در مراکز تصمیم ساز اظهار داشت: متاسفانه در دهه های اخیر افرادی به عنوان نمایندگان جامعه کارگری در مجامع رسمی مانند شورای عالی کار، مجلس و... حضور داشته و دارند؛ که هیچ ارتباطی با جامعه کارگری نداشته و طبیعی است وقتی جامعه ای با حدود ۸ میلیون عضو، رسانه یا نماینده ای در جامعه و مراکز تصمیم ساز نداشته باشد همیشه مظلوم واقع خواهد شد.
موسایی افزود: اگر چه جامعه کارگری به لحاظ تعداد و افراد تحت پوشش خود در اکثریت است اما از آنجا که هیچ تشکل و صنفی ندارند قدرت چندانی نیز در اختیار آن ها قرار نداشته و در نتیجه از اعتبار و نفوذ کافی برخوردار نیستند. این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: حتی بسیاری از این افراد به حقوق خود نیز آشنایی ندارند، در حالیکه همین قشر بوده و هستند که بار اصلی تولید کشور را به دوش کشیده و در مقاطع حساس برای دفاع از کشور حتی جان خود را نیز تقدیم کرده اند. وی ادامه داد: اما شاهدیم که دولت ها در همه دوره های مختلف سعی در ایجاد یک طبقه بورژوای خاص داشتند که از رانت دولتی استفاده و روز به روز پروارتر می شوند. رئیس سابق انجمن اقتصاد اسلامی ایران اظهار داشت: ساختار اقتصادی ایران به گونه ای است که حتی اگر دولتی بخواهد به نیازهای مستضعفین نیز بپردازد، اجازه دخالت به وی داده نمی شود؛ چرا که طریقه اتصال ما به دنیا مسیری نیست که مثلاً کشوری مثل مالزی طی کرده باشد؛ بلکه ارتباط ما با دنیا از طریق ثروت باد آورده نفت است. نکته بعدی در خصوص سیاست های رفاهی و رفع فقر این است که متاسفانه تا کنون نتیجه اعمال سیاست های سرمایه دارانه در ایران باعث شده یک گروه اکثریت ضعیف و یک گروه اقلیت قوی ایجاد شود.
این اقتصاددان افزود: برای اصلاح وضعیت موجود در گام اول باید تغییرات اساسی در ساختار اقتصادی کشور انجام شود. متاسفانه سیستم بانکداری ما به هیچ وجه در خدمت تولید نیست. ضمن اینکه اگر هم قرار است رانت بزرگی مانند نفت در اختیار دولت باشد این مزیت باید در خدمت تولید باشد. وی ادامه داد: امروز می بینیم حداقل دستمزد نیروی کار رقمی حدود یک میلیون تومان است در حالیکه برای مثال در بازار ربا یا حتی همین بانک ها و موسسات مالی موجود در کشور با سپرده ای حدود ۳۰ تا ۵۰ میلیون تومان می توان در ماه یک میلیون تومان سود گرفت، طبیعتا در چنین جامعه ای ارزش و جایگاه انسان و نیروی کار تنزل می یابد. موسایی با تشبیه وضعیت موجود با نظام سرمایه داری قرن نوزدهم خاطرنشان کرد: اگر چه بیان این مسائل نمی تواند مدل مناسبی برای ارزش گذاری های انسانی باشد اما نظام اقتصادی دقیقاً همین کار را انجام می دهد. به گونه ای که امروز عده قلیلی از جامعه بسیار پیشرفت کرده و خود را از بقیه جامعه جدا کرده اند. از طرفی اکثریت مردم که تمام تلاش ها و زحمات نیز اتفاقا بر دوش آنها است هیچ بهره ای از منابع کشور نمی برند.
این استاد اقتصاد با اشاره به این موضوع که ایجاد شغل تنها سرکار بردن نیروی کار نیست با تاکید بر لزوم اعمال تجدید نظر در محتوای آموزشی مجتمع های فنی حرفه ای، مد ارس و دانشگاه ها تصریح کرد: استراتژی توسعه کشور باید تغییر کند، این استراتژی نباید بر صنایع سنگین و سرمایه بر، متکی باشد بلکه صنایع کاربر مانند صنایع دستی، گردشگری و حتی کشاورزی که دارای این ویژگی ها هستند باید در دستور کار قرار گیرند. وی درباره اقدامات کوتاه مدت دولت در زمینه مبارزه با بیکاری گفت: دولت باید خود را موظف کند که رقمی تحت عنوان بیمه بیکاری به بیکاران واجد شرایط پرداخت کند چرا که در این صورت و به واسطه تحمیل هزینه بر دوش دولت خودش را موظف به ایجاد اشتغال برای جوانان خواهد کرد.