طبق برنامه و براساس آمارهای موجود در شرایط کنونی باید سالانه حدود یک میلیون و 200 هزار شغل پایدار ایجاد شود و رئیس دولت نیز در تبلیغات انتخاباتی خود در آغاز سال جاری وعده 950 هزار شغل پایدار در هر سال را به مردم داده است.
به رغم گذشت بیش از سه ماه از سال تحرک ملموس و قابل ملاحظهای برای اشتغالزایی در سطح کشور دیده نمیشود و کماکان دولتمردان در فضای انتخاباتی حضوری پررنگ داشته و متاسفانه حاشیهها بر متن غلبه داشته و هر روز یک موضوع حاشیهای دستمایه دولتمردان و اصحاب رسانه برای انجام عملیات روانی و سرگرم کردن مردم قرار میگیرد. اطلاعات مرکز آمار ایران درباره نیروی کار سال 1395 نشان میدهد؛ نرخ بیکاری در کل کشور در سال جاری معادل 12/4 درصد بوده که نسبت به نرخ بیکاری سال گذشته 1/4 درصد افزایش یافته است. روند موجود و حاشیهپردازیها در ماههای نخست سال جاری نشان میدهد که هنوز اشتغال مسئله اصلی دولت نیست و در حوزه اشتغال سند مورد قبولی از سوی دولت به مجلس فرستاده نشده است.
بنا به اذعان برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در حال حاضر دولت هیچ سیاست مدون و مشخصی درخصوص اشتغال در دستور کار نداشته و هر آنچه هست، در کنار حاشیهپردازیهای دوقطبیساز، بازی با کلمات است.
اول باید تولید باشد که ایجاد اشتغال انجام پذیرد. از سوی دیگر در حالی که بازار داخلی ظرفیت تولید بسیاری از کالاها را با کیفیت مناسب دارد. معالاسف شاهد واردات بیرویه کالاهای مشابه از سایر کشورها بوده و در این خصوص دولتمردان فقط حرف میزنند هم اینک طبق گزارشهای آماری رسمی، سالانه علاوه بر 40 میلیارد دلار کالای وارداتی ( به اصطلاح قانونی) حداقل 25 میلیارد دلار هم واردات کالای قاچاق به کشور داریم.
اکنون با پایان یافتن فصل بهار مردم از دولتمردان یک چهارم برنامه سال 96 را درباره تولید و اشتغال مطالبه میکنند و دولت باید لزوما به مردم درباره ایجاد یا عدم ایجاد حدود 300 هزار شغل پایدار گزارش بدهد.
این روزنامه همچنین خاطرنشان کرد: نگاهی به فعالیتهای سه ماهه اخیر نشان میدهد نه فقط اقتصاد در تعطیلی به سر میبرد بلکه ظاهرا تا تشکیل دولت جدید نیز برنامهای در دستور کار برای عملیاتی شدن نیست. بار دیگر مدیر کل توسعه اشتغال وزارت کار با اذعان به این نکته که طرح کارورزی محدود بوده به طرحهای بسیج و سپاه که در چند سال اخیر در قالب طرحهای اقتصاد مقاومتی اجرایی شده است، روی آورده است.
این در حالی است که از سوی دیگر برای ژستهای روشنفکری و در پشت تریبونها این نهادهای موثر در حاکمیت را مورد حمله قرار میدهند.