درخصوص چرایی این موضوع، مرکز پژوهشهای مجلس با انتشار گزارشی 4 عامل موثر در خالی ماندن ظرفیت سدهای کشور را بررسی کرده است. «عدم لحاظ مبانی صحیح طراحی با توجه به شرایط خشکسالی کشور»، «تغییر اقلیم»، «تاثیر سایر سدها» و «اصول نادرست مدیریت جامع منابع آب» چهار عاملی است که باعث شده است که درصد چشمگیری از حجم مخزن (تقریبا 50 درصد) تمام سدهای کشور در دوره 15 ساله اخیر، خالی بماند؛ بنابراین با بررسی جامع و همهجانبه هزینه-فایده، باید در مورد تمام سدهای جدید و در حال ساخت بهطور جدی تصمیمگیری شود.
امروزه در کشور بیشتر از هر زمانی سخن از بحران آب به میان میآید. خشکسالیها، کمآبیها، از بین رفتن پهنههای آبی و مسائل وابسته به آن، همگی از جمله مقولههایی هستند که در سالهای قبل کمتر مورد توجه قرار میگرفتند. در میان عوامل مسبب این بحران دو عامل اصلی مطرح است؛ اول خشکسالیها و تغییرات اقلیم و دوم مدیریت بخش آب. بسیاری عامل اصلی بحرانهای بخش آب را احداث بیرویه سدها عنوان میکنند و پیامدهای ناگوار زیست محیطی بسیاری را بر آن مترتب میدانند. در مقابل، اندک نیستند افرادی که سد و سدسازی را یکی از راهکارهای اصلی راهبردی بخش آب با توجه به اقلیم خشک و نیمهخشک کشور میدانند. با این حال، ارزیابیهای کارشناسی بر این موضوع تاکید دارد که در صورت عدم توجیه سد از مناظر زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی، باید از ادامه کار برای سدهای نیمهکاره بدون توجه به مبالغ هزینه شده برای آنها، صرفنظر شود؛ چرا که قطعا ادامه ساخت این چنینی سدها مضرات اقتصادی بیشتری را از مبالغ هزینه شده برای آنها به دنبال خواهد داشت. البته باید دقت کرد که در حال حاضر سدها جزو مولفههای اصلی مدیریت منابع آب در جهان و از جمله ایران است و بدون استفاده از این زیرساختها، نمیتوان بخش آب کشور را راهبری کرد؛ چرا که بهصورت زنجیرهوار، وابستگی بخشهای مختلف مصرفکننده به نقش تامین آب سدها، همچنین وابستگی جوامع و توسعه پاییندست سدها به نقش کنترل سیلاب آنها و بسیاری موارد دیگر، حذف سدها را از سیستم مدیریت منابع آب کشور غیرممکن میسازد. بررسی آمارها نشان میدهد که تنها در دوره 15 ساله اخیر حجم مخزن سدهای کشور، حدود 23 میلیارد مترمکعب افزایش داشته است. این موضوع به این دلیل است که در ایران تا به حال مدیریت منابع آب با تکیه بر مدیریت عرضه انجام شده و جنبههای مختلف مدیریت تقاضا مغفول مانده است. در کل کشور بهطور متوسط در دوره 15 ساله اخیر هیچگاه حجم کامل مخازن سدهای کشور پر نبوده است. این امر نشاندهنده این است که مقادیر آب ورودی به سدها کاهش یافته است که دلایل این موضوع یکی وقوع خشکسالیها و کم آبیها و دیگری برداشت آب قبل از ورود آن به سدها است. از سال آبی 87-1386 به بعد کاهش حدود 50 درصدی در حجم آب سطحی سالانه کشور اتفاق افتاده است و در این دوره مقدار حجم روان آبها از متوسط 86 میلیارد مترمکعب در قبل از سال آبی 87-1386 به 45 میلیارد مترمکعب در بعد از آن تقلیل یافته است. حال بسیار جالب توجه است که از بعد از سال آبی مذکور تاکنون، اوضاع به وضعیت عادی بازنگشته است. از سوی دیگر، خالی بودن حجم مخازن سدهای کشور طی 15 سال اخیر که در مقایسه با عمر مفید سدها، چشمگیر است، بیانگر وجود ضعف در مبانی طراحی و تعیین حجم مخزن سدها است که قطعا منجر به هزینههای اضافی و آثار نامطلوب میشود. این در حالی است که برای تامین آب مصارف مختلف با خطرپذیری پایین، نباید به احداث سد بهعنوان تنها راهکار موجود نگریست. استفاده از مدیریت تقاضا علاوه بر مدیریت عرضه، استفاده از راهکارهای تلفیقی، ارائه طرح ارزیابی آثار زیست محیطی، تجدیدنظر در مبانی طراحی سد متناسب با شرایط کشور از لحاظ ارتفاع و حجم مخزن سد و در نهایت تحلیل هزینه-فایده با لحاظ ارزش محیط زیست نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
ظرفیت سدهای کشور
بر اساس آمار شرکت مدیریت منابع آب ایران، از ابتدای سال آبی تا 5 آبان ماه سال جاری، حجم مخازن 87 سد کشور از جمله سدهای لار، زایندهرود، درودزن، ساوه، 15 خرداد، استقلال و دوستی کمتر از 40 درصد آب دارد. بر اساس این گزارش، حجم مخازن 13 سد کشور از جمله سدهای دز، مهاباد، گیلانغرب، اکباتان و کردکندی بین 40 تا 50 درصد آب دارند. حجم مخازن 28 سد کشور از جمله سدهای تهم، شهید رجایی، کوثر، کرخه و طالقان بین 50 تا 70 درصد آب دارند. بر پایه این گزارش، حجم مخازن 27 سد کشور از جمله سدهای کرج، لتیان، قشلاق، سلیمان شاه و البرز بین 70 تا 90 درصد آب دارد. در این میان، فقط 14 سد کشور از جمله سدهای گیلارلو، میجران، دویرج، ایلام و کاران بین 90 تا 100 درصد آب دارد.
6 راهکار برای عبور از بحران
در راستای بهبود عملکرد سدهای موجود و جدیدالاحداث، همچنین حداقلسازی آثار نامطلوب زیست محیطی آنها، مرکز پژوهشهای مجلس 6 پیشنهاد را ارائه کرده است: 1- برای هر گونه هدفی که از احداث یک سد جدید انتظار میرود، انواع راهکارهای غیر از سد و تلفیقی با آثار زیست محیطی کمتر نیز مورد بررسی قرار گیرد. 2- برای تمام سدهای جدیدالاحداث، طرح ارزیابی آثار زیست محیطی با دید بلندمدت ارائه شود. 3- برای تمام سدهای جدیدالاحداث، تحلیل هزینه-فایده با لحاظ آثار نامطلوب زیست محیطی در بلندمدت (ارزش ریالی محیط زیست) و تبعات آنها، معیار اصلی تصمیمگیری در مورد احداث سد قرار گیرد. 4- موضوع تاسیس شبکه پایش و سنجش منابع آب و تدقیق بیلان منابع آب در کشور مورد توجه قرار گیرد تا نقش سدها در تاثیرگذاری در بیلان آب کشور مشخص باشد. 5- برای تمام سدهای بزرگ در حال بهرهبرداری کشور، طرح بهبود عملکرد با تمرکز بر حداقلسازی آثار نامطلوب زیست محیطی تهیه و اجرا شود. 6- برای تمام سدهای موجود در کشور و سدهای جدیدالاحداث برنامهریزی بر اساس خشکسالیها و تغییرات اقلیم صورت گیرد.