دیگر نمیدانی جنسی که گرانتر است بهتر است یا آنکه ارزانتر. هر کس هرچقدر تیغش ببرد جنسش را میفروشد. قانون کسب بازاریان قدیم که «هر چقدر خریدی سود ده درصدی به آن اضافه کن و بفروش» دیگر معنا ندارد.
زمانی در تهیه گزارشهای میدانی از بازار پایتخت حرف کاسب و مشتری این بود که جنسی گران شده یا کم شده یا رکود بر بازار حاکم است، اما سوژه این بار متفاوت شده است.
وفور کالا در بازار عمده فروشان مولوی تا دلت بخواهد فراهم است و مشتریان سرگرم خرید، اما قیمت ها بسیار جالب توجه است.
یک شهر و 10 نرخ در بازار مولوی
مغازهای هر کیلو حبوباتی همچون لوبیا چیتی را 10 هزار تومان میفروشد، مغازهای دیگر 9 هزار تومان و حتی تا 8500 تومان هم این کالا با ظاهری یکسان قیمت خورده است.
این مسئله در مورد سایر حبوب از جمله لپه و عدس هم صدق میکند.
عدس ایرانی در یک مغازه 9 هزار تومان در دیگر مغازه 8 هزار تومان و حتی 7 هزار تومان هم قیمت خورده است.
نخود هم بین 8 هزار تا 7 هزار تومان، لوبیا سفید به ترتیب 6 هزار،7 هزار و 7500 تومان قیمت خورده است.لوبیا قرمز هم کیلویی 8 هزار تومان به فروش می رسد.
قیمت هر کیلو لپه هم به 9 هزار تومان رسیده و علت افزایش قیمت را که جویا میشوی، میگویند جنس فلانی خارجی و بی کیفیت است، جنس ما مرغوب دستچین ایرانی است.
مغازهداران متولی تعیین قیمت شدهاند
قیمت یکی از مغازهها بسیار بالاتر از بقیه است، علت را که جویا میشویم، صاحب مغازه چندان تمایلی برای سخن گفتن ندارد و در نهایت در واکنش به اینکه چرا حبوبات این قدر گران شده، میگوید: قیمت لپه از یک ماه پیش و آغاز محرم افزایش یافته و تقریبا تمام حبوبات در هر کیلو هزار تومان افزایش قیمت داشته اند.
وی دستی در نمونه جنسهایش میبرد و اصرار دارد که کیفیت کالایش دست چین و مرغوب ایرانی است و جنس بقیه در بازار جنس با کیفیت پایین تر و وارداتی است.
جالب تر اینکه هنگام عکسبرداری از قیمتها مغازه دار به سمتم امده و گوشی را ضبط میکند و میگوید، شما حق عکس گرفتن ندارید.
میگویم، اگر قیمتهایتان واقعی است پس جایی برای نگرانی نیست، چون نه تصویر شما و نه نامی از مغازه شما در قاب دوربین قرار نگرفته است و بخشی از وقتم را صرف پس گرفتن موبایل میکنم.
در همین حین خانمی که ظاهراً روز گذشته از همین مغازه خرید کرده، از راه میرسد و به فروشنده با لحنی اعتراض آمیز میگوید: من به حرف شما اعتماد کردم و لپه را کیلویی هزار تومان گران تر خریدم به امید کیفیت بهتر اما دیروز که آن را پختم، یکی له شد و دیگری ناپز ماند این چه جنسی بود که به من دادید؟!
با آنکه قیمت هر مغازه با مغازه دیگر متفاوت است، اما بازار رونق خود را دارد و مردم در حال خرید هستند، اما تصمیم گیری برای خرید در یک شهر و ده نرخ کمی مشکل به نظر می رسد.
مرد میانسالی که در حال خرید برنج است، در مورد کیفیت کالا میگوید: قدیم می گفتیم جنس مرغوب گران تر است، اما هفته گذشته به عنوان نمونه یک گونی 10 کیلویی برنج هاشمی را کیلویی 12500 تومان خریداری کرده و به منزل بردم، اما پس از مصرف مشخص شد، ترکیبی از سه نوع برنج است و فروشنده پول مرغوب گرفته و تقلب کرده و پولش اشکال دارد.
نکته جالبتر اینکه هر سال در ابتدای سال شاهد افزایش قیمت بودیم، ولی اکنون کالاهای اساسی طی سال به هر مناسبتی دو سه مرتبه گران میشود.
برنج یکی دیگر از کالاهای اساسی است که بنا بر اذعان فروشندگان آن در بازار مولوی در هر کیلو از ارقام ایرانی 500 تومان افزایش قیمت داشته است.
هر کیلو برنج کهنه هاشمی اکنون در بازار عمده فروشان مولوی 12 هزار و 500 تومان است.برنج هاشمی درجه یک 11500 تومان، دمسیاه استخوانی گیلان 9200 تومان، طارم فجر درجه یک 7500،دمسیاه گلچین 12200، طارم محلی مخصوص 12200،جواهری 8500 تومان به فروش می رسد.
برنج هندی هم کیلویی 5 هزار تومان و برنج پاکستانی 6 هزار تومان در این بازار قیمت خورده است.
روغن هم یکی دیگر از کالاهایی است که در یک ماه اخیر افزایش 10 درصد افزایش قیمت داشته است، به طوری که در بازار مولوی هر قوطی 5 کیلویی روغن جامد از 21 هزار و 500 تومان به 23 هزار تومان افزایش داشته است.همچنین روغن مایع یک لیتری از 4900 تومان به 5300 تومان رسیده است.
قند و شکر هم که از سه ماه اخیر به یکباره با سیر صعودی مواجه بوده و از کیلویی 2600 تومان به 4 هزار تومان رسیده بود، با تزریق شکر وارداتی و عرضه آن در بورس کاهش قیمت داشته، اکنون شکر در بازار مولوی کیلویی 3 هزار تومان و قند شکسته کیلویی 3500 تومان به فروش می رسد.
یکی از فروشندگان بازار مولوی تهران در مورد قیمتهای متفاوت میگوید: هر که هر چه دلش بخواهد، میفروشد، اما عرف آن است که 20 درصد روی قیمت خرید اضافه کنیم و بفروشیم و کیفیت بهانه است. مثلا من لوبیا سفید را کیلویی 6400 خریده و 7 هزار تومان می فروشم و موارد دیگر را هم همین طور اما برخ انصاف را فدای طمع کردهاند.
این فروشنده معتقد است، بخشی از افزایش قیمتها به دلیل زیاده خواهی کسبه است.
فروشگاههای زنجیرهای هم یکی دیگر نقاطی است که ادعا میشود، به دلیل زنجیره مناسب توزیع کالاهای اساسی را با قیمت مناسب به دست مصرف کننده میرسانند.
خبری از ارزان فروشی در فروشگاههای زنجیره ای نیست
در بدو ورود بنرهای اعلام تخفیف 15 تا 40 درصد به مشتری القا میکند که قرار است کالا را تقریبا نزدیک به مجانی تهیه کند، اما بعد که روی برچسب قیمتها دقیق میشوی و مقایسه می کنی، نتیجه چیزی دیگری است.
قیمت کالای بسته بندی در کشور به حدی بالاست که با تخفیفهای 30-40 درصدی بازهم از قیمت بازار بالاتر است.
قیمت کالاهای اساسی در یک فروشگاه زنجیرهای
هر بسته 900 گرمی لوبیا چیتی از 13700 به 10500 تومان، نخود 900 گرم 8200، عدس 900گرمی 9000،لوبیا قرمز 8500 و لپ هم 9 هزار تومان در حالت تخفیف است.
برنج هاشمی و طارم محلی هم کیلویی 11 هزار تومان،برنج هندی میزبان کیلویی 4900 تومان قیمت خورده است.
پودر ماشین لباسشویی 2000 تومان و در برند دیگر 2300 تومان، رب گوجه فرنگی هم از 3750 تومان تا 4270 تومان متغیر است.
شکر 900 گرمی 3500 تومان و قند شکسته 600 گرمی 3400 تومان و چای سیلان 500 گرمی 18 هزار تومان قیمت خورده است.
روغن مایع یک لیتری 4900، روغن جامد 5 کیلویی 23500 تومان، رغن سرخ کردنی 2لیتری 12400 تومان قسمت خورده است.
خرده فروشان از قیمتهای روز بی خبرند
نکته جالب دیگری این است که مغازههای خرده فروشی سطح شهر نیز همچنان شکر بسته بندی را کیلویی 4500 تومان میفروشند.
وقتی به فروشنده اعتراض میکنی که با وجود کاهش قیمت شکر در عمده فروشی چرا قیمت خود را کاهش ندادهاید، میگوید: بسته 900 گرمی شکر را 3700 تومان خریده و 4500 تومان میفروشم.
مگر هزینه یک پلاستیک بسته بندی چقدر است که این همه باعث افزایش قیمت میشود.
اما قیمت برنج،روغن و حبوبات هم همان قیمتی است که در فروشگاههای زنجیرهای به فروش میرسد.
آمارهای بانک مرکزی هم موید این موضوع است که قیمت حبوبات نسبت به مدت مشابه سال قبل بین 17 تا 53 درصد و برنج داخلی 50 درصد تا 55 درصد افزایش داشته است.
آمار بانک مرکزی همچنین گزارشهای فارس در مورد افزایش قیمت 40 درصدی قیمت قند و شکر 7.5 درصد روغن در مقایسه با مدت سال قبل را تایید میکند.
اینجاست که به یاد سخنان محمد رضا نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت میافتیم که معتقد است ما نباید برای قیمت گذاری و تعیین قیمت وارد بازار شویم، بلکه عرضه و تقاضاست که قیمت را تعیین می کند. حال باید گفت آقای وزیر این هم بازار و وضعیتش که با وجود سازمان های عریض و طویل حمایت،تعزیرات حکومتی،اصناف و وزارتخانههای بازرگانی و کشاورزی باز هم ظاهرا متولیاش خود کسبه هستند.