پنج سال گذشته برای صنعت خودرو بسیار خوب بود. پس از یک دوره ورشکستگی و بازسازیهای اجباری به دلیل بحران مالی سالهای 2008 و 2009، اکنون فروش خودرو در آمریکا بهویژه فروش وانت و خودروهای شاسیبلند رشد خوبی داشته است. در سطح جهانی نیز فروش خودرو رشد خوبی را تجربه کرده و همه انواع تکنولوژیهای جدید ازجمله سیستمهای پیشرفته کمک راننده و سیستم اتصال به اینترنت، بیش از پیش توجه خریداران را جلب کرده است. از نظر بسیاری از فعالان صنعت خودرو، آینده این صنعت روشن است. احتمالا قیمت نفت و گاز تا مدتها پایین خواهد ماند و این مساله موجب رشد فروش خودروهای شاسیبلند با حاشیه سود بالا میشود. تکنولوژی داخل خودروها نیز پیچیدهتر و درعین حال مقرون به صرفهتر خواهند شد. خودروسازان که در مورد آینده احساس اطمینان میکنند، مبالغ فراوانی را روی توسعه تکنولوژیهای جدید برای خودروها بهویژه آپشنهای پیشرفته ایمنی و ناوبری سرمایهگذاری میکنند. با این وجود، بسیاری از کارشناسان تردید دارند که خودروسازان بتوانند طی پنج تا ده سال آینده خودروهای کاملا خودران تولید کنند. خودروهای خودران مزیتهای فراوانی دارند و سرنشینان میتوانند در طول مسیر استراحت کنند، غذا بخورند و ایمیل ارسال کنند و صحیح و سالم به مقصد برسند. اما همانطور که تصادف مرگبار خودروی تسلا که درحالت اتوپایلوت بود، نشان داد تبدیل این رویا به واقعیت دههها طول خواهد کشید. این در شرایطی است که صنعت خودرو باید بر برخی از چالشهای دشوار غلبه کند و کشف کند که چطور از فرصتهای اندک بهرهبرداری کند. اما تنها تعداد کمی از فعالان صنعت خودرو آمادهاند برای آنکه خودروهای خودران به منبع واقعی درآمد تبدیل شوند، موانع را از سر راه خود بردارند. پیش از اینکه خودروهای خودران به واقعیت تبدیل شوند، فعالان صنعت خودرو باید بهمنظور رعایت قوانین سختگیرانهتر انتشار گازهای آلاینده، توسعه موتورهای جدید، حضور در بازارهای سراسر جهان و توسعه خودروهای جدید برای تامین نیازهای درحال تغییر حمل و نقل، سرمایهگذاریهای کلانی را انجام دهند. اما معلوم نیست همه فعالان کنونی صنعت خودرو از این مساله جان سالم به در ببرند. درحقیقت، احتمال بسیار بالایی وجود دارد که ساختار این صنعت تغییر کند بهطوریکه خودروسازان تبدیل به تولیدکنندگان قطعه شوند یا به طور تخصصی به تولید یک نوع خودروی خاص بپردازند.
در صنعت خودرو بین پیشبینیها و واقعیتها بهویژه طی دوره 5 تا 7 سال آینده ارتباط منطقی چندانی وجود ندارد. احتمالا فراگیر شدن خودروهای خودران بیش از زمان پیشبینی شده طول خواهد کشید و احتمالا تا آن زمان صنعت خودرو کاملا تغییر خواهد کرد؛ بنابراین خودروسازان باید خود را برای رسیدگی به چالشهای اصلی صنعت خودرو آماده کنند. یکی از این چالشها رعایت قوانین سختگیرانهتر انتشار گازهای آلاینده و بهرهوری سوخت در کشورهای توسعه یافته است. ساخت یک مدل خودرو که با این قوانین مطابقت دارد برای خودروسازان کار دشواری نیست، اما مشکل در آمریکا این است که کل مدلهای شرکتهای خودروسازی ازجمله مدلهای شاسیبلند و وانت، باید سطح متوسط بهرهوری سوخت بالا و آلایندگی پایین را حفظ کنند. خودروسازان باید بهرهوری سوخت را دستکم تا 20 درصد و تا سال 2025 تا 60 درصد بهبود بخشند. این مساله مشکل بزرگی را برای خودروسازان فعال در آمریکا به وجود میآورد. در آمریکا به لطف قیمت پایین بنزین، خودروسازان اکثر درآمد خود را از فروش وانتها و شاسیبلندها به دست میآورند، اما این نوع خودروها میانگین بهرهوری سوخت را پایین میآورند. خودروسازان در واکنش به این فشارها باید به شدت روی تکنولوژیهایی سرمایهگذاری کنند که بهرهوری سوخت و عملکرد بهتری را به ارمغان میآورند. به همین دلیل خودروسازان درحال سرمایهگذاری روی تکنولوژی موتورها مانند موتورهای بنزینی، دیزلی، برقی، تمام برقی، هیبریدی-برقی و هیدروژنی هستند. این درشرایطی است که هنوز مشخص نیست درنهایت قانونگذاران ایالتهای مختلف کدام یک از این موتورها را ترجیح میدهد و همین مساله موجب شده است که خودروسازان درمورد انتخاب تکنولوژی موتور، میزان سرمایهگذاری و شراکت با دیگر خودروسازان بهمنظور کاستن از هزینهها و ریسکها دچار تردید شوند.
چالش دیگری که خودروسازان با آن مواجه هستند، دیجیتالی کردن تجربیات رانندگان و سرنشینان است. خودروسازان متوجه شدهاند که مشتریان جذب خودروهایی میشوند که به اینترنت متصل و هوشمند هستند. این خودروها مجهز به سیستمهای ایمنی پیشرفته مانند سیستم هشدار نقاط کور و سیستم جلوگیری از برخورد و همچنین سیستم پارک خودکار و تبدیل داشبورد به تلفن همراه هستند؛ اما طراحی و تولید این خودروهای هوشمند کار سادهای نیست و ریسکهای جدی دارد. هزینه ترکیب و یکپارچه کردن همه این تکنولوژیها سر به فلک میکشد. از سوی دیگر، خودروسازان با توجه به اینکه در حوزه سختافزاری تخصص دارند، مهارتهای نرمافزاری و فناورانه لازم برای تولید این خودروها را ندارند. به همین دلیل مجبور میشوند با شرکتهای تکنولوژی شریک شوند.
از دیگر چالشهای خودروسازان این است که باید در مناطق جغرافیایی بیشتری حضور داشته باشند؛ زیرا بخش عمدهای از رشد صنعت خودرو از بازارهای نوظهور ناشی میشود؛ بنابراین خودروسازان باید خود را با مسائل منطقهای مانند تولید خودروهای ارزانتر برای اقتصادهای نوظهور، تفاوت در طراحی محصولات و بازاریابی در این اقتصادها و همچنین تولید در داخل این اقتصادها آماده کنند. این مساله نیازمند سرمایهگذاری بیشتر است. این درشرایطی است که صنعت خودرو برای غلبه بر چالشهایی که طی 5 تا 7 سال آینده با آنها مواجه میشود، نیازمند سرمایهگذاریهای کلان است. در این دوره زمانی وقوع یک رکود اقتصادی بسیار محتمل است و این مساله فشارهای بیشتری بر صنعت خودرو وارد میکند. با توجه به این چالشها و موانع شدیدی که امروزه صنعت خودرو با آنها روبهرو است، تنها شرکتهایی موفق خواهند بود که خود را برای مواجهه با این مشکلات آماده کردهاند؛ بنابراین لازم است خودروسازان بین آنچه که باید طی 5 تا 7 سال آینده انجام دهند و سرمایهگذاریهای بلندمدت برای تولید خودروهای خودران، تمایز قائل شوند.
مهم نیست چه آیندهای در انتظار صنعت خودرو است، آنچه اهمیت دارد این است که این صنعت همواره با هزینههای سرمایهای بالا، تغییر تقاضای مشتریان و تغییر قوانین مواجه است. البته این مساله ماهیت کسب و کاری است که در آن تکنولوژی هر روز اهمیت بیشتری پیدا میکند، قوانین دولتها سختگیرانهتر میشود و شرکتهای بیشتری بازارهای جدید سراسر جهان را تسخیر میکنند. اما شرکتهایی که متوجه این مساله شدهاند و طی 5 تا 7 سال آینده روی طراحی، تولید و بازاریابی انواع خودروهایی که در تولید آنها مهارت دارند تمرکز میکنند و درعین حال در زمینههایی که در آن تخصص ندارد با دیگر خودروسازان تشکیل شراکت میدهند، بقای خود را تضمین میکنند و موفق خواهند شد. اما خودروسازانی که انرژی، پول و دیگر منابع خود را صرف آیندهای مبهم و دوردست میکنند نمیتوانند بر چالشهای ناگهانی غلبه کنند. در حال حاضر مساله، «بقا بهترینها» است و هنوز فرصت هست که خودروسازان خود را برای چالشهای پیشرو آماده کنند.