این سازمان به بهانه مبارزه با پولشویی هرگونه تراکنش مالی و یا جابجایی پول حتی بهصورت فیزیکی را زیر نظر گرفته و به دولتهای عضو توصیه میکند تا صفرتا صد مراودات مالیشان را گزارش کنند.
اما ماجرای حضور ایران در این سازمان از زمانی آغاز شد که دولت ایران تصمیم گرفت در قالب اجرای برجام توصیههای این گروه را اجرایی و در نهایت آن را ابلاغ کند تا از این پس نهتنها تراکنشهای مالی تمامی شرکتها و فعالان اقتصادی زیر نظر مدعیان سردمداری جهان قرار گیرد، بلکه حتی وکلا، سردفتران و صنعتگران ریز و درشت نیز زیر ذرهبین قرار خواهند گرفت تا هیچ جنبندهای نتواند بدون اطلاع آمریکا و دوستانش پولی جابهجا کند.
بهمنظور بررسی بیشتر این موضوع با دکتر «ابراهیم رزاقی»، اقتصاددان مطرح کشورمان که معتقد است گروه ویژه اقدام مالی یکی از ابزارهای غرب برای زیر نظر گرفتن کشورهای جهان است به گفتوگو نشسته ایم که ماحصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
*آقای دکتر به نظر شما هدف اولیه گروه ویژه اقدام مالی چه بود و اصولاً چرا چنین گروهی تشکیل شد؟ سود و زیان عضویت در آن چیست؟
غرب برای اینکه دشمنانش را تحت تأثیر قرار دهد از شیوههای مختلفی استفاده میکند. مثلاً جنگ اول و دوم جهانی را ببینید، غربیها برای تسویهحساب باهم، هفتاد میلیون کشته دادند.
ولی بعد ازاینکه شوروی به وجود آمد روشها مقداری ظریف ترشد. خصوصاً اینکه فروپاشی شوروی، بزرگترین دستاورد آمریکا و غرب آن هم بدون هیچگونه حمله نظامی بود. در حقیقت غربی ها از شگردهای مختلفی برای تحت سلطه قرار دادن کشورهای دیگر استفاده می کنند. چنانچه آمریکایی که خود بزرگترین حامی داعش است و بزرگترین پولشویی ها را انجام میدهد از اعضای اصلی این گروه به شمار می رود.
یکی دیگر از شگردهای آمریکا بر تحت سلطه قرار دادن ملت ها این است که در حالیکه خود دروغ گفته و دموکراسی را پایمال میکند، ادعا دارد که حقوق بشر و دموکراسی را رعایت می کند.
آمریکا از ایران میخواهد که ثابت کند، به دنبال تولید بمب هستهای نیست. این هم از آن روشهایی است که برای کنترل و تأثیرگذاری و در نهایت ائتلاف نیروی حریف به کار می برد. به عبارتی هرکس یا هر حکومتی که آمریکا را نپسندد چه دشمن او باشد و چه اینکه قبولش نداشته باشد، نباید وجود خارجی داشته باشد. حکومتهای زیادی در تاریخ 50 ساله اخیر وجود داشتند که به شیوههای مختلف توسط آمریکا سرنگون شدند چرا که آمریکا اینگونه تشخیص داده بود.
آمریکا بیشترین پولشویی را انجام میدهد و این پول ها را در راه کمک به تروریستها و تأمین مالی آنها همچنین حقوق های گزاف برای داعش صرف می کند. میبینید که معنی فعالیت گروه ویژه اقدام مالی میشود تحت نظر گرفتن و افزایش فشارها بر دیگر کشورها و نه خود آمریکا و دوستانش که بزرگترین سرمایه گذاران و تقویت کنندگان تروریست در جهان هستند.
آمریکا و غرب خودشان صاحب این تشکیلات هستند و بر دلارها نظارت میکنند که کجا و به چه ترتیب استفاده شود، درواقع تمام بانکها زیر نظرشان است و از طرفی تعاریف دلخواهشان از تروریسم را مطرح میکنند و بعد طبق همین تعریف میگویند حزبالله لبنان یا کسانی که به ملت عراق و سوریه کمک میکنند تروریست هستند اما داعش که بزرگترین جنایتکار تاریخ بشر است را تروریست نمی دانند.
کشور ما تاکنون بدون اجازه آمریکا بسیاری از نیازهایش را برآورده کرده و مبادالات مالی و تجاری خود را انجام داده است اما از حالا به بعد و با این نظارت ها که بدون اجازه نباید پولی جابه جا کرد، باید چهکار کند؟
* آیا عضویت در گروه ویژه اقدام مالی کشور را وابسته تر نخواهند کرد؟
ببینید قرار بود بعد اجرای برجام تمام تحریمها ازجمله تحریمهای بانکی برداشته شود؛ ما تمام چیزهایی را که آمریکاییها خواسته بودند در صنایع هسته ایمان انجام دادیم ولی آمریکایی ها، عملا تحریمها حتی تحریم های بانکی را که مهم ترین آنهاست، برنداشتند. به نظرتان چراچنین کاری کردند؟
امروز با عضویت در گروه اقدام ویژه مالی تا آمریکاییها اجازه ندهند ما نمیتوانیم با دلار معامله و خرید وفروش کنیم؛ چنین فضایی نشان دهنده چیست؟ آمریکاییها قابلاعتماد نیستند و دروغ میگویند. آنها هدفشان از مذاکرات هسته ای، فقط جلوگیری از فعالیت های هسته ای ما نبود چرا که آنها میدانستند ایران برای سلاح اتمی اقدام نمیکند. ولی از این راه کلی اطلاعات به دست آوردند که اگر بخواهند روزی ایران را بمباران کنند، کجاها را باید بزنند و مراکز تولید نظامی ایران را شناسایی کردند.
اینچنین بازهم ما در نقطهای قبل از برجام قرار گرفتیم، یعنی بازهم نمیتوانیم دلارها را مبادلهکنیم. الآن چندین کشور از طریق ارزهای ملی خودشان مبادله کالا و خدمات میکنند و دلار را دور می زنند. ما با ریال هم می توانیم مبادلات کالا و خدمات انجام دهیم. ما می توانستیم با تکیه به اقتصاد مقاومتی در مسیری حرکت کنیم که تحریم های آمریکایی هم بیاثر باشد ولی مسئولان ما این را قبول ندارند و تا جایی که توانستند ما را وابسته به دلار نگه داشتند.
دومین نکته حائز اهمیت این است که برای اینکه ثابت کنیم پولشویی نمیکنیم باید اطلاعات مالیمان را در اختیار آمریکاییها قرار دهیم یعنی آنها خواهند دانست که هرکسی چقدر در بانک پسانداز دارد و این پولش را صرف چه چیزی میکند. از این طریق کلیه نقل وانتقالات مالی ما را تحت کنترل میگیرند و اگر بخواهند، می توانند این آدمها را در اختیار خودشان بگیرند و یا اطلاعات این مبادلات را افشا کنند.
ببینید در مورد همین حقوقهای نجومی ما این اطلاعات را به دستگاه قضایی خودمان نمیدهیم ولی میخواهیم به آمریکاییها بدهیم.
* چند درصد کشورهای جهان عضو این گروه هستند و در آسیا کدام کشورها عضو این گروه هستند؟
در حال حاضرحدود 34 کشور به همراه اتحادیه اروپا و سازمان همکاری کشورهای حوزه خلیجفارس عضو این گروه هستند ولی این اصلاً مهم نیست. مهم این است که اینها کشورهایی هستند که زیر نظر آمریکا قرار دارند و این یعنی نظم دیگری در جهان وجود ندارد. تعداد آنها مهم نیست، آمریکاییها میخواهند نظم جهانی را بر این اساس بگذارند که همه خام فروش باشند و همهچیز زیر نظر خودشان باشد.
*عضویت در این گروه چه مزایا و چه معایب و خطراتی برای اعضا آن دارد؟
وقتی عضو این گروه میشوید یعنی باید همه اطلاعات مالی خودتان را به آنها بدهید. وقتی هم که اطلاعات را دادید حتی اگر بخواهید، ممکن نیست، بتوانید مستقل عمل کنید.
مزایای آنهم اینکه کشورهای عضو میتوانند با دلار معامله کنند. ولی به چه قیمتی؟ دیگر امکان استقلال مالی برای هیچ کشوری وجود ندارند. اینکه چه کسانی چقدر پولدارند؟ چقدر کم کردند؟ کجا بردند؟ و چه کردند؟ اطلاعاتی است که در حال حاضر مجامع نظارتی ما هم آن را نمیدانند چرا که بانک مرکزی ما این اطلاعات را به آنها نمیدهد. ولی با عضویت در گروه اقدام ویژه مالی می باید این اطلاعات را در اختیار آنها بگذاریم. اگر در این فضا بخواهید آمریکاییها شما را تأیید کنند باید با آدمخوارهای آمریکایی شریک شوید.
آمریکا هم که تنها دو مبنای ارزشی دارد؛ یعنی آنگونه که خودش میخواهد حقوق بشر را تعریف میکند و دموکراسی و عدالت را اجرا میکند.
*با توجه به اینکه پس از حملات یازده سپتامبر با فشار آمریکا هشت استاندارد جدید به استانداردهای چهلگانه این گروه اضافه شد چه تضمینی وجود دارد تا فشارها بر کشورهای عضو افزایش پیدا نکند؟
ماجرای یازده سپتامبر کاری بود که خود آمریکایی ها به کمک عربستان آن را انجام دادند. این کار توسط سازمان سیای آمریکا انجام شد، آمریکاییها به این بهانه به افغانستان و عراق حمله کردند و قصد داشتند که به ایران هم حمله کنند.
آیا واقعاً این کار آمریکایی ها سرکوب تروریست یا پرورش آن بود؟ وقتی خودشان در این زمینه بنیانگذار هستند و فعالیتهای تروریستی انجام می دهند، بزرگترین جنایتکاران تاریخ هستند و مرتباً تولید بمبهای اتمیشان را افزایش میدهند و همه دنیا را تهدید میکنند چگونه مبنا را بر این میگذارند که پولشوییها یا سایر ضوابط بهگونهای نباشد که تروریستها را یاری رساند.
همه این موارد و دم از سرکوب و یاری نرساندن به تروریست ها زدن تنها برای کلاه گذاشتن بر سر مردم دنیا است. چرا که آمریکاییها همه جای زمین را به خون میکشند، آنوقت دم از انسانیت، پاکی و حقوق بشر میزنند.
اگر ملتهای دیگر اقدام مناسبی نکنند بعید نیست که آمریکا کل جهان را به نابودی بکشاند، انسانهایی که پرورشیافته فرهنگ آمریکایی هستند را ببینید اینها آدمهای بیماری هستند. خود آمریکاییها میگویند دنبال حداکثر سود، لذت و ثروت هستند.
*آیا عضویت در این گروه مغایر باسیاستهای اقتصاد مقاومتی است؟
دقیقاً به نظر من همینطوراست، آنها نمیگذارند و نمی خواهند ما استقلال اقتصادی پیدا کنیم؛ چرا که اگر ما استقلال اقتصادی پیدا کنیم، مواد معدنی خودمان را در داخل استفاده و به کالای نهایی تبدیل میکنیم و بعد دیگر وارد کننده کالای نهایی و مصرفی نخواهیم بود و این به ضرر آنها است.
این دو مسئله به ضرر آمریکاییها و غربیهاست، چرا که بزرگترین بحران سرمایهداری این است که مواد اولیه مفت میخواهد که ندارد، این مواد بهزودی هم تمام میشود لذا غربی ها نمی خواهند و نمیگذارند که کشورهای دیگر صنعتی شوند و مواد اولیه خودشان را مصرف کنند.
از طرف دیگر میخواهد همه کشورهای دنیا موادی را که آنها تولید میکنند را بخرند، 800 میلیون بیکار در جهان وجود دارد و این بیکاری و فقر در جهان نتیجه سیاستهای اقتصادی آمریکایی و کشورهای صنعتی است که میخواهند حداکثر سود را داشته باشند، بنابراین مایل نیستند کشورهای دیگر صنعتی شوند.
غربی ها به شکلهای مختلف مانع اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی می شوند بهخصوص در کشوری مانند ایران که اعتقادات دینی دارد آنهم دینی که عدالتخواه است و آدمهایی را پرورش داده که به خاطر عدالت، جانشان را فدا میکنند.
در حالیکه ما به راحتی میتوانیم در داخل به خود متکی باشیم ولی مسئولان ما تحت تأثیر سیاستهای تعدیل اقتصادی آمریکایی که صندوق ملی پول و بانک جهانی به ایران ارائه و تحمیل کردند و خودمان هم آن را پذیرفتیم، قرارگرفتهاند. البته که کشورهای دیگر مجبور بودند چون بدهی داشتند ولی ما خودمان پذیرفتیم و با توجه به این آثار وحشتناک اقتصادیاش را داریم می بینیم ولی باز هم آن را ادامه میدهیم، عملاً دانسته یا ندانسته مسئولان ما وابستگی ما به خارج را بیشتر میکنند تا درنهایت ما ضربهپذیرتر باشیم. این با سیاست های اقتصاد مقاومتی کاملا مغایرت دارد.
ملیحه زرین