آخرین گزارش ارائه شده درباره بیکاری مربوط به وضعیت بازار کار در سال ۹۴ است که طی آن مرکز آمار ایران تعداد بیکاران مطلق کشور را ۲ میلیون و ۷۲۹ هزار نفر اعلام کرد. به بیان دیگر، این مرکز معتقد است در هفته ای که برای آمارگیری به منازل مراجعه کرده، ۲.۷ میلیون نفر خود را بیکار معرفی کرده اند.
طی سال های اخیر، انتقادات فراوانی به این روش آمارگیری وارد شده که از مهم ترین آنها شاغل دانستن افرادی با یک ساعت کار در هفته است. کارشناسان عقیده دارند با یک ساعت کار در هفته، امکان تامین مخارج و هزینه های زندگی وجود ندارد؛ از اینرو تعیین یک ساعت کار به عنوان مرز بیکاری و اشتغال افراد درست نیست و اینگونه بررسی برآیند غیرواقعی از واقعیت های جامعه ارائه خواهد کرد.
۲.۱ میلیون نفر در مرز بیکاری
در عین حال، مرکز آمار ایران تعداد افراد دارای اشتغال ناقص در سال گذشته را ۲ میلیون و ۱۵۳ هزار نفر دانسته که نشان می دهد این بخش از بازار کار در مشاغلی با ساعات کاری کمتر از ۴۴ ساعت در هفته مشغول به فعالیت هستند؛ بنابراین نمی توان خیلی آنها را دارای اشتغال دانست و بیشتر از اینکه این گروه ها شاغل باشند باید آنها را بیکار بدانیم.
به تازگی گزارشی از سوی مرکز پژوهش های مجلس ارائه شده که تعداد بیکاران کشور را با نگاه جدیدی بررسی کرده و جمعیت فاقد شغل کشور را ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر می داند. این مرکز در بیان دلایل خود با تاکید بر اینکه تعداد بیکاران مطلق کشور در سال گذشته ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بوده است، ۲ میلیون و ۱۵۳ هزار نفر دارای اشتغال ناقص را هم بیکار دانسته و در نهایت به رقم ۴ میلون و ۸۸۲ هزار بیکار در این بخش رسیده است.
همچنین از نظر مرکز پژوهش های مجلس در سال گذشته تعداد یک میلیون و ۶۱۷ هزار نفر در کشور از یافتن شغل دلسرد شده اند و آنها را هم باید به مجموع جمعیت بیکاران مطلق و افراد دارای اشتغال ناقص افزود؛ بنابراین در نهایت تعداد بیکاران کشور ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر است و نه ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر.
۱.۶ میلیون نفر از یافتن شغل دلسرد شدند
اینکه ۲ میلیون و ۱۵۳ هزار نفر دارای شرایط اشتغال ناقص باشند در واقع زنگ خطری است که نشان می دهد ممکن است هر لحظه محل فعالیت و اشتغال این گروه میلیونی به تعطیلی کشیده شده و افراد آن کاملا بیکار شده و به یکباره موجی از بیکاران به صف جویندگان شغل کشور وارد شود.
معمولا افرادی از یافتن شغل دلسرد می شوند که دستکم ۲ سال و بیش از آن به صورت مستمر در جستجوی کار بوده و مرتبا در این زمینه پیگیر هستند، اما امکان دستیابی به یک فرصت شغلی را نیافته اند. بنابراین در حال حاضر، یک میلیون و ۶۱۷ هزار نفر در بدترین شرایط به لحاظ جستجوی کار به سر بُرده و دیگر امیدی به یافتن شغل را ندارند.
همچنین یک میلیون و ۶۴۶ هزار نفر از مجموع بیکاران کشور در گروه سنی زیر ۳۰ سال قرار دارند که نشان دهنده وجود بحران بیکاری جوانان عمدتا تحصیل کرده در کشور است. دولت تدبیر و امید در دوره فعالیت خود نتوانسته است گام های موثری را برای حل معضل بیکاری جوانان بردارد و تنها بیکاری را مهم ترین و با اولویت ترین مسئله داخلی کشور می داند!
مایوس شدهها ۴ برابر شدند
در شرایط فعلی، مسئله مربوط به بیکاری فرزندان در خانواده ها یکی از بزرگترین چالش ها و معضلات پیش روی پدران و مادران است. به ویژه جوانانی که دارای تحصیلات دانشگاهی هستند و امکان ورود به بازار کار را نمی یابند؛ این مسئله برای خانواده هایی که دارای بیش از یک فرزند تحصیل کرده آماده به کار باشند، بسیار جدی تر و بیکاری برای این گروه از خانواده ها، تلخ تر است.
آمارها نشان می دهد در ابتدای دهه ۹۰، تعداد افراد دارای اشتغال ناقص و گروه هایی که همواره در معرض بیکاری و از دست دادن یکباره شغل قرار داشتند یک میلیون و ۹۰۰ هزار نفر بودند که این تعداد در نیمه دهه ۹۰ با ۲۵۳ هزار نفر افزایش به ۲ میلیون و ۱۵۳ هزار نفر بالغ شد. بنابراین در یک دوره ۵ ساله، اوضاع کسب و کار و بنگاه ها بهتر نشده و بر تعداد واحدهای در معرض تعطیلی و ورشکستگی افزوده شده و یا از قدرت جذب نیروی کار در واحدهای موجود کاسته شده است.
نکته حائز اهمیت و تامل برانگیز این است که در سال ۹۱ تعداد ۴۰۰ هزار نفر جوینده کار در کشور پس از مدت ها جستجو از یافتن شغل دلسرد شده بودن که حالا این تعداد در سال ۹۵ با ۴ برابر افزایش به یک میلیون و ۶۱۷ هزار نفر بالغ شده است.