در سپتامبر سال 2014 جانکری وزیر امور خارجه آمریکا به عربستان سفر کرد و با ملک عبدالله پادشاه وقت عربستان که یکی از ثروتمندترینهای جهان است، دیدار کرد.
منابع آگاه اعلام کرده است که در این دیدار کری و ملکعبدالله نقشهای را طراحی کردند تا ایران و روسیه به عنوان دشمنان مشترک خود را از بین ببرند،چرا که ایران و روسیه در سوریه سیاست کاملاً متقابلی را نسبت به عربستان و آمریکا در پیش گرفتند؛ سعودیها و آمریکا خواهان سقوط بشار اسد و ایران و روسیه با این مسئله مخالف بودند و به همین دلیل این دو کشور قصد آسیب رساندن به ایران و روسیه را کرده بودند. از سوی دیگر ایران رقیب اصلی ژئوپلتیکی عربستان در منطقه محسوب میشد.
برای این حمله آنها به استفاده از جتهای جنگنده، تانکها و نیروی زمینی فکر نکردند. این دو کشور برای اجرای نقشه خود دست به سلاح بسیار قویتری بردند یعنی نفت.
نفت کالای پایهای است که بیشترین خرید و فروش کالاهای اساسی در جهان را به خود اختصاص داده است. عربستان سعودی نیز بزرگترین صادرکننده نفت در جهان است و به همین دلیل این کشور بدون شک بیشترین کنترل را بر قیمت نفت نسبت به دیگر کشورهای جهان دارد.
این موسسه تحقیقاتی اعلام کرده است: در دیدار کری و عبدالله توافق شد که این کشور سیر نفت خود را روانه بازار کند. هدف از این اقدام پایین آوردن قیمت نفت در بازار جهانی بود که به ضربه زدن به اقتصاد دو کشور روسیه و ایران بود که هر دو این کشورها برای تأمین بودجه سالانه خود به میزان قابل توجهی به منابع مالی ناشی از صادرات نفت وابسته بودند. این راهبرد تا حدودی موفقیتآمیز بود همانطور که شاهد هستیم پس از دیدار مخفیانه جانکری و ملک عبدالله در سپتامبر 2014 قیمت نفت تاکنون کاهش 70 درصدی را تجربه کرده است.
این در حالی است که ما شاهد مناقشات جدی در خاورمیانه هستیم که نشان میدهد قیمت نفت باید بالا باشد اما قیمت نفت همچنان پایین مانده است. از سوی دیگر علیرغم کند شدن روند رشد اقتصادی چین به عنوان دومین مصرفکننده بزرگ نفت در جهان پس از آمریکا این کشور در سال 2015 بیش از سال 2014 نفت وارد کرد و این تقاضای بالا هم باید قیمت را بالا ببرد که اتفاقا قیمت پایین مانده است.
با در نظر گرفتن ناآرامیها و تقاضای نفت در بازار جهانی قیمت نفت نه تنها نباید کاهش یابد بلکه باید روند صعودی را طی کند اما راز این کاهش در جنگ نفتی و سیاست روان کردن سیر نفت عربستان به بازار نفت با هدف ورشکست کردن رقبا نهفته است.
یکی دیگر از اهداف عربستان از این استراتژی اعلام جنگ علیه صنعت نفت شیل آمریکا بود. در دهه 1990 میلادی آمریکا 25 درصد از نفت تولیدی عربستان را وارد میکرد اما به لطف توسعه صنعت تولید نفت شیل در حال حاضر تنها 5 درصد از نفت صادراتی عربستان روانه آمریکا میشود.
سعودیها با اشباع کردن بازار نفت و نزولی کردن قیمت این حامل انرژی امیدوار هستند تا بتوانند قیمت نفت را به میزان و مدت زمان کافی برای ورشکست کردن صنعت نفت شیل آمریکا پایین نگه دارند چرا که هزینه تولید نفت شیل بیش از هزینه تولید نفت متعارف است. این مسئله میتواند رقبای عربستان را از بازار به در کرده و به این کشور در به دست آوردن سهم از دست رفته خود از بازار جهانی کمک کند.
اما این مسئله روی دیگری نیز داشت و عربستان در این زمینه اشتباه فاحشی را مرتکب شد. درآمدهای نفتی حدود 90 درصد از کل بودجه این کشور را تشکیل میدهد بنابراین کاهش قیمت نفت برای این کشور بسیار دردناک بود و در حال حاضر منابع مالی ذخیره شده عربستان در حال کوچکتر شدن هستند. همین امر ارزش ریال عربستان را به شدت تحت فشار قرار داده است.
طی سه دهه گذشته عربستان با ذخیره حجم قابل توجهی دلار نسبت ریال به دلار را برابر با 3.75 ریال به دلار نگه داشته بود این مسئله به لطف وجود درآمدهای سرشار نفتی و همچنین ذخایر ارزی بالا ثابت ماند و این کشور هرگز در این زمینه شاهد مشکلی نبود. ریال از جمله عرضههای ملی است که تاکنون ارزش آن نسبت به دلار محاسبه میشد. اما در شرایط کنونی بودجه عربستان به شدت تحت فشار قرار داده است، دولت این کشور نه تنها با استفاده از منابع ارزی خارجی خود روی پا ایستاد که همین امر قدرت این کشور در حمایت از واحد پول ملی خود را کاهش میدهد.
در صورتی که این توازن دلار - ریال بشکند ارزش ریال به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت و همین امر به افزایش هزینههای زندگی سعودیها منجر خواهد شد و به ناآرامیهای اجتماعی در این کشور دامن خواهد زد.
لازم به ذکر است، در شرایط کنونی بازار جهانی ارز انتظار میرود که در آینده شاهد شکستن این توازن باشیم.
در کنار موارد فوق سعودیها در حال حاضر سالانه میلیاردها دلار برای ادامه جنگ خود در یمن و حمایت از تروریستها در سوریه صرف میکنند. این کشور فکر میکرد میتواند با حمایت از تروریستهای سوری در مدت چند ماه دولت بشار اسد را براندازد. سعودیها تصور میکردند که همانند قذافی، بشار اسد نیز به سادگی ساقط خواهد شد که همین امر یکی از بزرگترین اشتباهات محاسباتی این کشور بود.
از سوی دیگر عربستان به یمن حمله کرد، سعودیها با هدف بازگرداندن دولت سعودیگرای یمن به این کشور حمله کردند و فکر میکردند که در مدت چند ماه این حملات پایان یافته و به خانه خود بازمیگردند اما این چیزی نبود که در حقیقت اتفاق افتاد.
در حال حاضر شاخصهای اقتصادی و سیاسی علیه عربستان سعودی با یکدیگر متحد شده و این کشور را در آسیبپذیرترین شرایط ممکن از زمان تأسیس پادشاهی آن در سال 1932 قرار داده است.
به گزارش رویترز، عربستان طی سال گذشته با کسری بودجه 21.5 درصدی مواجه شد و به دلیل هزینههای بالا مجبور شد حدود صد میلیارد دلار ذخایر ارزی خارجی خود مصرف کند. بر اساس محاسبات صورت گرفته در صورتی که عربستان به روند کنونی برداشت از این ذخایر ادامه دهد حجم ذخایر ارزی این کشور تا سال 2018 به کمتر از 200 میلیارد دلار کاهش خواهد یافت.
این احتمال وجود دارد که با توجه به بحرانهای اقتصادی این کشور و محدودیت شدید دولت عربستان در کاهش هزینههای خود خواه ناخواه یا با تصمیم دولت عربستان و یا تحت تأثیر بحرانها و فشارهای خارجی ارزش ریال در آینده نزدیک روند نزولی خود را آغاز کند.