چرا آمریکا به دنبال حذف اسکناس است؟

آمریکا روی طرحی کار می‌کند که به استفاده از پول کاغذی(اسکناس) پایان دهد و سیستمی را جایگزین کند که در آن تمامی تراکنش‌های مالی به شکل الکترونیکی(یا با استفاده از کارت‌های پلاستیکی و یا با استفاده از تلفن‌های همراه) انجام شوند.

 

جف توماس نویسنده مقاله می‌گوید: این بدان معنی است که اگر این برنامه بتواند به طور کامل موفق شود، افراد بدون عملیات بانکی توسط کارت یا تلفن خود، قادر به خرید حتی یک آب نبات هم نخواهند بود.

 

در ظاهر، این اقدام مناسب است، اما این نتیجه‌گیری کوته‌بینانه به نظر می‌رسد. در بلندمدت این بدان معنی است که امکان هیچ تجارتی بدون تراکنش بانکی وجود نخواهد داشت.

 

در این صورت این امکان برای بانک‌ها فراهم می‌شود که خرج کردن پول را به عنوان امتیاز به مشتریان خود عرضه کنند و در واقع از مشتریان خود در قبال خرج کردن پولشان کارمزد بگیرند. همچنین در این صورت انگیزه پس انداز کردن از بین می‌رود چراکه  با گذر زمان پول سپرده‌گذار با کاهش ارزش مواجه می‌شود.

 

اما پیامدهای این طرح به اینجا ختم نمی‌شود، بلکه از آنجاکه بانک این اختیار را خواهد داشت که اجازه‌ هرگونه تراکنش مالی را صادر کند یا نکند، سپرده‌گذار به طور مجازی برده‌ بانک می‌شود.

 

علاوه بر این، دولت با این طرح می‌تواند گرفتن مالیات را با بررسی حساب‌ها مرتبط کند(چراکه دولت به تمامی تراکنش‌های پولی صاحبان حساب دسترسی دارد و بنابراین می‌تواند به طور یکجانبه میزان مالیات را تعیین کند)

 

حذف پول نقد که می‌تواند بین افراد منتقل شود، تا حدود زیادی به معنای پایان آزادی پولی خواهد بود.

 

دولت آمریکا در تلاش است تا در سریع‌ترین زمان ممکن دلار کاغذی را کنار بگذارد.

 

*چرا تا این حد اورژانسی؟

 

پاسخ این است که دولت و بانک مرکزی آمریکا، به دلیل افزایش میزان استقراض دیگر توانایی ایجاد نقدینگی جدید را ندارند و به زودی سیستم‌های مالی و پولی آن‌ها مختل خواهد شد. اگر این اتفاق رخ دهد، بانک‌ها نیز از خطر ورشکستگی در امان نخواهند بود.

 

اما چنانچه بانک‌ها تمامی پول خود را به شکل الکترونیکی نگه‌داری کنند و دیگر امکان خارج کردن منابع از بانک به شکل کاغذی، برای نگه‌داری در تشک‌ها، وجود نداشته باشد، سپرده‌گذاران همواره از بانک‌ها راضی خواهند بود و به هیچ عنوان دوست ندارند که اوضاع بانک‌ها وخیم شود و به سمت ورشکستگی حرکت کنند، چراکه اگر سیستم بانکی ورشکسته شود، تمامی منابع سپرده‌گذاران نیز از بین خواهد رفت.

 

*طلاهای تگزاس

 

اتفاقات تازه‌ای درحال رخ دادن است که نشان از آن دارد که کنارگذاشتن پول کاغذی شروع شده‌است. ایالت تگزاس به تازگی قانونی برای ایجاد یک ذخیره طلا و روشی برای برقراری مبادلات به وسیله فلزات گرانبها، به تصویب رسانده‌است.

 

(قانون ایالتی آمریکا، فصل اول، بخش دهم: «هیچ ایالتی حق ندارد ... هیچ چیزی را به جز طلا و نقره در عوض بدهی‌ها بپردازد ...» بنابراین از آنجا که هیچ ایالتی اجازه خلق پول ندارد تنها می‌تواند از طلا و نقره استفاده کند)

 

طبق قانون جدید ایالت تگزاس، صاحبان حساب می‌توانند با استفاده از سیستم الکترونیکی به حساب دیگران پرداخت نمایند.(بخشی از دارایی‌های طلای خود از ذخیره طلا را به حساب دیگری واریز نمایند)

 

اگر این قانون طبق آنچه گفته شد اجرایی شود، به انحصار فدرال رزرو را در خلق پول پایان می‌دهد و همچنین پایانی بر طرح جدید بانک‌ها برای کنترل تمامی پول‌ها خواهد بود.

 

هر فردی که سقوط پول کاغذی را مشاهده کند، می‌تواند منابع خود را از بانک‌ها خارج کند و طلا خریداری نماید. اگر این قانون در دیگر ایالت‌های آمریکا نیز تصویب شود، هر ایالت می‌تواند از نظر اقتصادی از بانک مرکزی مستقل باشد.

 

به این ترتیب آیا برای همه‌ مردم آمریکا راهی برای خلاصی از حذف پول نقد ایجاد می‌شود؟این طور به نظر نمی‌رسد.

 

همه می‌دانند که دولت آمریکا به طور قطع این قانون تگزاس را تحمل نخواهد کرد، گرچه شاید مشخص نباشد که دولت از چه روشی برای مقابله با آن استفاده خواهد کرد و یا چگونه عمل خود را توجیه خواهد کرد. اما دولت باید پیش از آنکه این قانون اجرایی شود، راهی برای ضربه زدن به آن پیدا کند.

 

شاید دولت اعلام کند که از آنجا که این قانون در پی تجزیه طلبی پولی است مورد قبول نیست.(حتی با این وجود که تگزاس، اگر بخواهد حق قانونی کنار رفتن از دولت فدرالی را دارد) یا اینکه ذخیره طلا می‌تواند پول مورد علاقه‌ی تروریست‌ها باشد و به همین دلیل اگر به تگزاس اجازه داده شود که یک ذخیره طلا و ایجاد حساب برمبنای آن داشته باشد، این ایالت به مرکز تروریسم آمریکا تبدیل خواهد شد.

 

به هرحال انتظار می‌رود که فشاری غیرقابل چشم‌پوشی از سوی دولت برای جلوگیری از اجرای این قانون در تگزاس اعمال شود.

 

اما اگر چند ایالت دیگر نیز قانونی که تگزاس تصویب کرده را تصویب کنند چه می‌شود؟ اگر تمامی مردم آمریکا متوجه بشوند چه اتفاقی قرار است رخ دهد و راه نجات خود را در استفاده از فلزات گرانبها بیابند چه؟ در این صورت اتحاد ایالات متحده به عنوان یک کشور زیر سئوال خواهد رفت.

 

برای اطمینان به بررسی تلاش‌های دیگر کشورها در حذف پول کاغذی می‌پردازیم که مجموعه‌ای از راه‌حل‌ها را نشان می‌دهد. بررسی این تلاش‌ها نشان از آن دارد که بدون تردید استفاده از طلا در تمامی آن‌ها نقشی اساسی در کنترل دارایی‌های افراد دارد.

 

*طلای جهانی

 

در سال‌های اخیر تعداد معدودی شرکت ایجاد شده‌اند که هدف آن‌ها ایجاد یک ذخیره طلا به همراه ایجاد امکان مبادله‌ آن از شخصی به شخص دیگر، به گرم، به همان روشی که بانک‌ها برای پول انجام می‌دهند، بوده‌است.

 

برخی از آن‌ها به دلیل اینکه سرمایه‌داران اصلی‌شان از منابعی که جمع‌آوری کرده بودند، برای اهداف دیگری استفاده کرده‌اند، با شکست مواجه شدند. برخی دیگر از آزار و اذیت دولت آمریکا به ستوه آمده و کنار رفته‌اند و برخی دیگر نیز با حملات قانونی دولت از بین رفته‌اند اما برخی نیز به کار خود ادامه داده‌اند.

 

به طور قطع در آینده تعداد بیشتری از آن‌ها را مشاهده خواهیم کرد، همچنین آن‌ها که موفق بوده‌اند در بیرون از آمریکا(و حتی بیرون از اتحادیه اروپا) که می‌توانند با راحتی بیشتری عمل کنند، نیز فعالیت خود را گسترده خواهند کرد.

 

همینطور که تعداد بیشتری از این شرکت‌ها فعال می‌شود، استانداردهایشان نیز توسعه می‌یابد و به این ترتیب این امکان بالقوه فراهم می‌شود که یک سیستم پولی جدید بدون مرز جهانی که از تغییر نرخ‌های ارز کشورها مستقل است به وجود آید.

 

این فکر در ذهن پدید می‌آید که این سیستم نیز نوش داروی طرح حذف پول نقد نخواهد بود.

 

اول اینکه هر قسمی از حساب(چه در یک بانک معمولی، چه در یک بانک ذخیره طلا و یا هر بانک دیگری) به طور حتم به معنی آن است که دارایی شما به طور فیزیکی در دستان شما نیست و این مسئله ریسک را بالا می‌برد.

 

دوم اینکه تنها در صورتی که می‌توان خریدها را با این روش‌ها انجام داد که طرف مقابل نیز امکان گرفتن پول در آن سیستم را داشته باشد.

 

سوم اینکه واحد پول بانک‌های ذخیره طلا گرم است و برای خریدهای با مقیاس کمتر کارایی ندارد.

 

(یک گرم طلا در حال حاضر دست کم 40 دلار آمریکا ارزش دارد و بنابراین بانک‌های ذخیره طلا برای خریدهای زیر 40 دلار کارایی ندارد و همچنان برای خریدهای روزمره مانند خوراکی و بنزین به بانک‌های معمولی نیاز است)

 

با این حال اگر فرض کنیم بانک‌های معمولی حاضر به پذیرش پول از سوی بانک‌های ذخیره طلا هستند، بخش عمده‌ی دارایی‌های مردم می‌تواند در بانک‌های ذخیره طلا بماند و مبادلات روزمره نیز می‌تواند توسط سیستم بانکی معمول انجام شود.

 

تا زمانی که دارایی‌های مردم بدین شکل نگهداری شود، که البته در حال حاضر اینطور نیست، برخلاف زمانی که تمامی دارایی‌های مردم در بانک نگهداری شود، بخش عمده دارایی‌های مردم از خطر کنترل و مصادره توسط بانک‌ها در امان خواهد بود.

 

در آینده کسی که بخواهد بخشی از آزادی اقتصادی خود را حفظ نماید کار سختی پیش رو خواهد داشت. گرچه این افراد تنها نیستند. به طور تاریخی هرچه کنترل دولت‌ها بیشتر شده‌، خلاقیت مردم در دور زدن سیستم نیز بیشتر شده‌است.

 

به عنوان مثالی اکنون، می‌توان به کشورهایی مثل آرژانتین و ونزوئلا اشاره کرد. هربار دولت این کشورها قانونی جدید در خصوص کنترل جریان آزاد پول تصویب کرده‌است، راه‌های فراوان دور زدن سیستم ]توسط مردم[ نمایان شده است و همواره این خلاقیت بوده که نهایتا پیروز میدان شده است.

 

در چنین شرایطی به طور خود به خود پول‌های جایگزین و بازارهای سیاه پدید می‌آیند و به قدری بزرگ می‌شوند که قابل کنترل نیستند. این بازارها به طور کلی غیرقانونی هستند، و مهم‌ترین ویژگی این بازارهای غیر قانونی آن است که آزاد هستند: بدون قاعده گذاری هستند و این ظرفیت را دارند که اگر کنترل نشوند به صورت عمده رشد نمایند.

 

اتفاقا در برخی موارد دولت‌ها نیز مجبور شده‌اند به بازارهای آزاد روی آوردند و نیازهای خود را از این بازارها که خود آن را غیرقانونی نامیده‌اند، تأمین نمایند، چراکه در برخی موارد تنها این بازارها هستند که جواب می‌دهند.(متأخرترین این موارد زیمباوه در سال 2008 است، که در آن دولت نیز شروع به استفاده از بازار سیاه موجود کرد، چراکه در آن زمان تنها بازار مالی که به خوبی عمل می‌کرد، بازار سیاه بود.)

 

ما نمی‌توانیم به طور قطع بگوییم که ایالت تگزاس در اجرای قانون خود موفق خواهد بود یا خیر. همچنین نمی‌توان به طور حتم در مورد نقش طلا در زمانی که دولت سلطه‌ی خود را بر پول نقد افزایش می‌دهد صحبت کرد.

 

اما به هرحال می‌توان با اطمینان گفت که: اولا ما در یک رقابت اقتصادی خشن هستیم که در آن بسیاری از مردم بخش عمده‌ی دارایی و آزادی اقتصادی خود را از دست می‌دهند. دوما حتی اگر در برخی حوزه‌های قضایی کنترل سخت اقتصادی حاکم شود، در دیگر حوزه‌ها آزادی نسبی گسترش خواهد یافت.