پشت صحنه جلسه نفتی دوحه

 مدیرکل امور اوپک و ارتباط با مجامع وزارت نفت معتقد است هدف اصلی نشست فشار به ایران برای عدم افزایش تولید و صادرات خود بود. به عقیده دکتر مهدی عسلی، اگر ایران با این پیشنهاد موافقت می‌کرد هدف آنها تحقق می‌یافت و ایران عملا از دستیابی به سهم بازار خود در دوره قبل از تشدید تحریم‌ها ناکام می‌ماند، اگر هم این پیشنهاد را رد می‌کرد و آن را نمی‌پذیرفت، تقصیر کاهش بیشتر قیمت نفت را متوجه ایران کرده و ادعا می‌کردند ایران مانع ثبات قیمت‌های نفت شده است.

 

گروه نفت و پتروشیمی، نسیم علایی: عربستان، روسیه، ونزوئلا و قطر هفته گذشته در جلسه‌ای در دوحه گرد هم آمدند و به دنبال چاره‌جویی برای وضعیت کنونی بازار نفت برآمدند؛ نتیجه این نشست این شد که کشورهای عضو اوپک به علاوه روسیه همگی میزان تولید خود را از این پس در سطح ماه ژانویه نگه دارند. پس از این نشست نیز وزرای نفت قطر، عراق و ونزوئلا به ایران سفر کردند و خواستار همراهی ایران با این تصمیم شدند. وزیر نفت بعد از این نشست طی سخنانی که بسیار با دقت، کلمات آن انتخاب شده بود، اعلام کرد که ایران از هر اقدامی برای بهبود قیمت نفت حمایت می‌کند و در عین حال خواستار درک شرایط کشور از سوی دیگر تولیدکنندگان نفت شد. بعد از این وقایع گمانه‌های مختلفی از نتیجه این تصمیم و تاثیر آن بر بازار نفت شکل گرفت. بسیاری از کارشناسان نفتی بر این باورند که در حال حاضر همه کشورهای عضو اوپک و روسیه به غیر از ایران و عراق با همه توان در حال تولید هستند و از این پس نمی‌توانند تولید خود را چندان افزایش دهند. بنابراین این تصمیم تنها افزایش تولید نفت ایران در پسا تحریم را نشانه گرفته است. بنابراین بسیاری از این کارشناسان بر این باور بودند که اتحاد بین این کشورها پیش از هر اقدامی محکوم به شکست است.  درخصوص اتفاقات اخیر به سراغ دکتر مهدی عسلی، رئیس امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت رفت‌ و نظر وی را جویا شده‌ایم. عسلی بر این باور است که تصمیم هفته گذشته که در دوحه گرفته شد به منظور متوقف کردن افزایش تولید نفت ایران بوده است. وی همچنین با اشاره به نظرات مختلفی که از سوی مقامات روسی عنوان می‌شود به بی‌نتیجه بودن این توافق اذعان کرد و همچنین شرایط بحرانی عربستان چه از لحاظ سیاسی و چه اقتصادی را دلیلی بر اتخاذ موضعی نرم‌تر از سوی این کشور نسبت به گذشته اعلام کرد. عسلی شرایط کنونی بازار نفت را چندان مساعد نمی‌داند. با این وجود به اعتقاد وی در حال حاضر به دلیل کاهش سهم درآمدهای نفتی از بودجه کشور و همچنین متنوع‌تر بودن درآمدهای ایران، کشورمان نسبت به دیگر کشورهای عضو اوپک شرایط بهتری دارد. مشروح گفت‌وگوی «دنیای اقتصاد» با دکتر مهدی عسلی در ادامه آمده است.

 

جناب دکتر آیا ایده فریز کردن مقدار تولید در سطح ماه ژانویه که از سوی عربستان و روسیه پیشنهاد شده است، می‌تواند بر قیمت‌ نفت تاثیر‌گذار باشد؟

پیشنهاد متوقف کردن افزایش تولید نفت از سوی چهار کشور روسیه، ونزوئلا، قطر و عربستان در صورت همراهی سایر کشورهای بزرگ تولید‌کننده نفت مخصوصا عراق و ایران در کنفرانس هفته گذشته در دوحه قطر اعلام شد. با این حال توقف افزایش تولید نفت این کشورها در شرایط کنونی به خودی خود موجب افزایش قیمت‌های نفت نمی‌شود. نخست آنکه در حال حاضر دنیا با این سطح عرضه و تقاضای کنونی با مازادی حدود 5/ 1 میلیون بشکه در روز مواجه است. با تداوم تولید مازاد نفت در دو سال گذشته میزان انبارهای تجاری نفت به حد بی‌سابقه‌ای رسیده است؛ به‌طوری‌که بخشی از مازاد نفت تولید شده در کشتی‌ها روی دریا نگهداری می‌شود و تعداد روزهایی که کشورهای توسعه یافته (OECD) می‌توانند بدون تولید نفت و با تکیه به انبارهای تجاری نفت به فعالیت‌های اقتصادی خود ادامه دهند به رقم بی‌سابقه 67 روز رسیده است. دیگر آنکه دو کشور روسیه و عربستان در ماه ژانویه بیشترین تولید خود را داشته‌اند و توقف افزایش تولید از سوی این دو کشور برای بقیه ماه‌های سال حتی می‌تواند تولید این دو کشور نسبت به سال قبل را با افزایش مواجه کند. مثلا نگهداری سطح کنونی تولید نفت در روسیه که بیشترین میزان تولید آن کشور بعد از سقوط شوروی بوده است عرضه نفت در دنیا را برای ماه‌های آینده نیز با مازاد مواجه می‌کند، زیرا تولید روسیه در شرایط عادی و اگر با سرمایه‌گذاری‌های زیاد سطح بالایی نگه داشته نشود، به دلایل فنی و همچنین قدیمی‌بودن بخش بزرگی از میادین نفتی آن کشور، می‌تواند با نرخ بالایی کاهش یابد.

 

به نظر شما این کشورها با چه هدفی دست به این اقدام زده‌اند؟ آیا اقدامات اخیر این کشورها را می‌توان موضعی در برابر افزایش تولید نفت ایران در نظر گرفت؟

پیشنهاد متوقف کردن افزایش تولید نفت از سوی چهار کشور یادشده اهدافی چند را دنبال می‌کرد. هدف اصلی آن بود که ایران را برای عدم افزایش تولید و صادرات خود تحت فشار قرار دهند. اگر ایران با این پیشنهاد موافقت می‌کرد که هدف آنها تحقق می‌یافت و ایران به‌رغم لغو تحریم‌ها که با تدابیر رهبری و رئیس‌جمهور و تلاش‌های قابل تحسین تیم مذاکره‌کننده به دست آمده بود، عملا از دستیابی به سهم بازار خود در دوره قبل از تشدید تحریم‌ها ناکام می‌ماند، اگر هم این پیشنهاد را رد می‌کرد و آن را نمی‌پذیرفت که احتمال این گزینه بیشتر می‌رفت، آنها می‌توانستند تقصیر کاهش بیشتر قیمت نفت را متوجه ایران کنند و ادعا کنند ایران مانع ثبات قیمت‌های نفت شده است.

 

موضع ایران در این خصوص به چه صورت است؟ آیا ایران حاضر است از حق خود در بازار نفت بگذرد؟

 موضع ایران در بیانیه وزیر نفت ایران پس از جلسه وزرای نفت ایران، عراق، قطر و ونزوئلا در روز چهارشنبه منعکس شده است. ایران از هرکوششی برای با‌ثبات کردن بازار نفت و اعاده قیمت‌های منصفانه برای نفت حمایت می‌کند و در عین حال از کشورهای تولیدکننده نفت به‌خصوص اعضای اوپک انتظار دارد که شرایط خاص ایران را در نظر داشته باشند. همان‌طور که عراق سال‌ها پس از جنگ و تحریم‌های اقتصادی علیه آن کشور هنوز خارج از سیستم سهمیه‌بندی تولید اوپک است و باوجود افزایش تولید نفت آن کشور به بیش از چهار میلیون بشکه در روز حاضر به قبول هیچ سهمیه تولیدی نیست، ایران نیز حق خود می‌داند تا قبل از بازگشتن به سطح تولید و صادرات قبل از تشدید تحریم‌های نفتی علیه کشور، از پذیرش هرگونه محدودیت بر تولید و صادرات خود امتناع کند.

 

برخی کارشناسان بر این باورند که به دلیل روابط دیپلماتیک آمریکا و عربستان، سعودی‌ها با انداختن توپ به میدان ایران به دنبال تطهیر کردن خود از اتهام «مسبب اصلی افت قیمت نفت بودن» هستند، نظر شما در این خصوص چیست؟

 شکی نیست که عربستان مایل است ایران را متهم به بر هم زدن موازنه بازار نفت و عامل سقوط قیمت نفت معرفی کند، اما کسی این ادعا را باور نمی‌کند. مقامات نفتی عربستان، زمانی که نفت ایران تحریم بود و کشور قادر نبود بیش از یک میلیون بشکه در روز صادر کند، بارها تکرار کردند که سیاست آنها حفظ سهم بازار نفت عربستان است و می‌خواهند تولیدکنندگان آمریکایی را که با هزینه بالاتر تولید می‌کنند از بازار بیرون کنند. عربستان سال گذشته که قیمت‌ها در حال کاهش بود باوجود اصرار ایران و سایر کشورهای اوپک نزدیک به یک میلیون بشکه به تولید خود اضافه کرد و موجب سقوط بیشتر قیمت نفت شد. حتی پنج‌شنبه، پس از جلسه دوحه، وزیر خارجه عربستان بار دیگر تاکید کرده است که کشورش حاضر به کاستن از تولید نفت خود نیست. بنابراین کسی این را باور نمی‌کند که عربستان مسوول وضع فعلی بازار نفت نبوده است. شکی هم نیست که انگیزه اصلی عربستان از ادامه این سیاست تضعیف مالی دولت ایران است همان‌طور که اخیرا یکی از کارشناسان شناخته شده بازارهای نفت و انرژی، دانیل یرگین، به این واقعیت اشاره کرد.

 

  در این بین برخی تحلیلگران بر این باورند که در حال حاضر توافق روسیه و عربستان چندان اهمیتی ندارد چراکه این کشورها ظرفیت خالی تولید ندارند و کشورهای ایران، عراق، لیبی، مکزیک و به خصوص آمریکا که اخیرا به‌عنوان تولیدکنندگان رفت و برگشتی (SWING PRODUCERS) معرفی می‌شود توان تغییر سطح تولیدات نفت را دارند و تغییر رویکرد آنها اهمیت پیدا می‌کند. به نظر شما حتی اگر ایران به توافق یاد شده بپیوندد در نبود تولیدکنندگان آمریکایی و همچنین با توجه به بد عهدی‌های پیشین روسیه می‌توان به دوام چنین توافقی امید داشت؟

روسیه، همان‌طور که یکی از مقامات آن کشور اشاره کرد، خواهان کاهش تولید نفت اوپک از حدود 32 میلیون بشکه فعلی به حد سقف رسمی‌ اعلام شده برای این سازمان در سال 2011 یعنی 30 میلیون بشکه در روز است و ادعا می‌کند که مازاد افزایش تولید اوپک در حد 2 میلیون بشکه در روز (نسبت به سقف رسمی ‌تولید) موجب عدم تعادل بازار شده و حال که آن کشور قبول کرده رشد تولید خود را متوقف کند (البته این در حالی است که افزایش تولید نفت روسیه بیش از این نیز آسان به‌نظر نمی‌رسد) جا دارد که اوپک نیز مازاد بر سقف تولید خود را از بین ببرد و تولید خود را به حد 30 میلیون بشکه در روز کاهش دهد. به‌نظر می‌رسد مقامات روسی تحولات اوپک را به دقت دنبال نمی‌کنند زیرا در کنفرانس دسامبر گذشته اوپک عملا سقف رسمی‌ تولید تعیین شده در سال 2011 را حذف کرد. علت نیز آن بود که با پیوستن مجدد اندونزی به این سازمان از یکسو و با پیش‌بینی لغو تحریم‌های نفتی علیه ایران از سوی دیگر حفظ سقف مزبور توجیه خود را از دست داده بود. در عین حال روسیه با پیش‌بینی آنکه عملا این توافق اجرا نخواهد شد در صورتی‌که قادر به افزایش تولید خود باشد درنگ نکرده و تولید خود را افزایش خواهد داد و عدم پایبندی اوپک به تثبیت سطح تولید را بهانه قرار خواهد داد. به همین دلیل نیز از همان ابتدا کارشناسان به بی‌تاثیر بودن توافق اخیر دوحه اذعان داشتند.

 

به نظر شما در شرایط کنونی چه اقدامی ‌می‌تواند موثر باشد، به‌طوری‌که هم ایران سهم خود را در بازار نفت بازیابد و هم قیمت‌ها در بازار نفت متعادل شود؟

 چهار کشور عربستان، عراق، امارات وکویت در چهار سال گذشته و در سال‌هایی که نفت ایران تحریم بود، 1/ 3 میلیون بشکه تولید خود را افزایش داده‌اند (تولید کشورهای دیگر عضو یا کاهش یافته یا افزایشی نداشته است) و از قیمت‌های بالا که به دلیل کاهش عرضه نفت ایران و لیبی و افزایش تقاضا برای نفت در جنوب شرقی آسیا چند سال ادامه داشت منتفع شده‌اند. حال که قیمت‌ها کاهش یافته است از ایران می‌خواهند که بخشی از هزینه بازگرداندن بازارها به تعادل را بپردازد. از نظر ما عادلانه و عملی است که این چهار کشور نیمی‌از افزایش تولید نفت خود (یعنی 6/ 1 میلیون بشکه در روز) را کاهش دهند تا بازار به تعادل بازگردد. البته با افزایش تقاضا و قیمت‌های نفت این کشورها هم می‌توانند تولید خود را افزایش دهند. توجه شود که این موضوع از لحاظ اقتصادی هم به نفع این کشورها است. چون درآمد ناشی از افزایش قیمت‌ها کاهش درآمد ناشی از کاهش تولید آنها را جبران می‌کند. طبعا از ایران تا باز گشتن کشور به میزان تولید و صادرات خود قبل از تحریم‌ها نمی‌توان انتظار داشت که رشد تولید خود را متوقف یا کاهش دهد.

 

برخی تحلیل جالبی درخصوص موضع و اقدامات آتی عربستان دارند، به این شکل که این کشور به شدت از افت قیمت نفت متضرر شده است؛ بنابراین به شکلی در بازار نفت عمل خواهد کرد که بهای نفت تا مرز 40 دلار برسد تا هم زیان خود از افت قیمت نفت را کاهش دهد و هم رقابت با نفت شیل را ادامه دهد، نظر شما در این باره چیست؟

شکی نیست که اقتصاد عربستان به‌شدت وابسته به درآمدهای نفت است و همان‌طور که اعلام شده با کاهش قیمت‌های نفت بودجه آن کشور در سال جاری میلادی با کسری حدود 100 میلیارد دلار مواجه شده است. به‌نظر می‌رسد مقامات نفتی عربستان انتظار داشتند در قیمت 60 دلار در بشکه بخش بزرگی از تولید‌کنندگان نفت غیر متعارف از بازار خارج شوند. در این صورت علاوه بر آنکه عربستان سهم بازار خود را حفظ می‌کرد نفوذ بیشتری نیز در اوپک پیدا می‌کرد. با این حال این محاسبات اشتباه از آب در آمد. نه تنها در قیمت‌های 60 دلار بلکه در قیمت‌های 40 دلار نیز تولید نفت غیر متعارف در آمریکای شمالی سود‌آور بوده و تولید نفت در آمریکا کاهش نیافت و اخیرا شرکت نفتی بریتیش پترولیوم پیش‌بینی کرده است که در سال‌های آینده تولید نفت شیل در آمریکا از 4 میلیون بشکه در روز فعلی حتی تا 8 میلیون بشکه در روز افزایش خواهد یافت. چنانچه این پیش‌بینی را در کنار کاهش تدریجی رشد تقاضا برای نفت در دنیا (که به دلیل افزایش کارآیی انرژی و کاهش شدت نفت مخصوصا تحت فشار افکار عمومی ‌برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای که عمدتا ناشی از استفاده از سوخت‌های فسیلی است اجتناب‌ناپذیر است) قرار دهیم معلوم می‌شود که آینده خوشایندی برای کشورهایی که به‌شدت وابسته به درآمدهای نفتی هستند پیش‌بینی نمی‌شود.

 

 در این میان عربستان سعودی از موقعیت شکننده‌تری برخوردار است. موقعیت بین‌المللی این کشور تا حد زیادی به توانایی او در حفظ سهم در بازار نفت جهان و آمریکا بستگی دارد. با کاهش اهمیت نفت عربستان برای بازارهای آمریکا از یکسو و کاهش نسبی اهمیت نفت آن کشور برای چین و هند، به دلیل افزایش صادر‌کنندگان نفت به آن کشورها که با سیاست متنوع کردن منابع انرژی چین و هند نیز سازگاری دارد، عربستان موقعیت بین‌المللی خود را هر روز بیشتر از پیش شکننده‌تر می‌یابد. به همین دلیل نیز سعی می‌کند با افزایش تولید نفت سهم بازار خود را حتی باوجود کاهش قیمت‌های نفت حفظ کند.اما این راهبرد همان‌طور که قبلا نیز گفته شده است مخصوصا برای عربستان راهبردی بسیار پر‌مخاطره است. زیرا وابستگی ساختار اقتصادی به درآمدهای نفتی از یکسو و ناکارآیی سیستم غیر دموکراتیک حکومتی که توسط مردم انتخاب نشده و طبعا پایگاه مستحکمی‌ نیز بین مردم ندارد همراه با فساد گسترده مالی دستگاه‌های دولتی قابلیت‌های آن کشور را برای مقابله با کاهش درآمدهای نفتی در بلند‌مدت با تردید جدی مواجه می‌کند. به این دلیل تداوم قیمت‌های پایین نفت برای چند سال آینده و ته کشیدن ذخیره‌های ارزی حکومت عربستان را با چالش‌های زیادی مواجه خواهد کرد.همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد با لغو تحریم‌های نفتی ایران و افزایش تولید و صادرات کشورمان که خطر کاستن از اهمیت نفت عربستان را به‌خصوص برای کشورهای جنوب شرقی آسیا به همراه دارد مواضع نفتی عربستان شروع به نرم شدن کرده است. عربستان هم اکنون با پیشنهاد توقف تولید نفت تلاش می‌کند سایر کشورهای اوپک را با خود همراه کند. اما به‌نظر می‌رسد با تداوم قیمت‌های فعلی و کاهش ذخایر ارزی آن کشور مواضع نفتی او هم به‌تدریج نرم‌تر شود. با این حال احتمال ماجراجویی‌های سیاسی و حتی نظامی ‌این کشور (و احیانا روسیه) را برای افزایش قیمت‌های نفت نباید از نظر دور داشت. ممکن است هیات حاکمه عربستان به این نتیجه برسد که با ایجاد درگیری‌های سیاسی و حتی نظامی ‌محدود و کنترل‌شده و معرفی کشورهای منطقه به‌عنوان دشمن می‌تواند ضمن افزایش قیمت‌های نفت به استحکام هر چند موقت حکومت خود امیدوار باشد اما عواقب این بازی‌های خطرناک می‌تواند بر خلاف پیش‌بینی‌های هیات حاکمه عربستان باشد.

 

بازار نفت در صورتی که اقدامات اخیر بی‌حاصل و به نوعی صوری باشد، به کدام سو می‌رود؟ با توجه به رکوردشکنی حجم ذخایر نفتی، ضعف اقتصاد جهانی و... ممکن است شاهد افت قیمت‌ها به زیر 20 دلار باشیم.

 با تداوم عرضه مازاد بر تقاضای نفت در دنیا و انباشته شدن انبارهای تجاری نفت در صورتی‌که عرضه نفت غیر متعارف کاهش قابل توجهی نیابد (که احتمال آن در حال افزایش است) و از سوی دیگر روند کاهشی نرخ رشد تقاضا برای نفت با توجه به کند‌تر شدن رشد اقتصادی چین ادامه پیدا کند ممکن است قیمت‌های نفت با فشار فزاینده‌ای مواجه شود. در هر حال اعاده روند صعودی قیمت نفت بسیار تدریجی و کند خواهد بود.

 

درصورت افت بیشتر قیمت نفت وضعیت ایران را در مقایسه با دیگر کشورهای عضو اوپک به چه شکل می‎‌بینید؟

خوشبختانه وضعیت اقتصادی ایران از بسیاری از کشورهای عضو اوپک بهتر پیش‌بینی می‌شود. نخست آنکه اقتصاد ایران تنوع بیشتری داشته و گروه نفت بخش کوچک‌تری از تولید ناخالص داخلی ایران را تشکیل می‌دهد. همچنین از سهم نفت در درآمدهای دولت در دوسال گذشته کاسته شده است. خوش‌بینی فعالان اقتصادی کشور نیز به دلیل لغو تحریم‌های بین‌المللی و اقبال کشورهای پیشرفته به سرمایه‌گذاری در ایران بیشتر از سال‌های قبل است. به‌علاه سیاست‌های اقتصادی دولت نیز کارشناسانه‌تر از گذشته بوده و با کنترل تورم و ثبات نسبی نرخ‌های ارز زمینه برای برنامه‌های انبساطی دولت به منظور تسریع رشد اقتصادی و اشتغال‌زایی بیشتر فراهم شده است. سازمان‌های مهم اقتصادی بین‌المللی مانند بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول رشد اقتصادی ایران در سال‌های آینده را باوجود کاهش قیمت نفت بالا برآورد کرده‌اند. در این میان تشکیل یک مجلس کارآمد که سازگاری بیشتری با سیاست‌های اقتصادی دولت داشته باشد می‌تواند به رشد سریع‌تر اقتصادی کمک کند.