رهبر معظم انقلاب در اهمیت تبیین درست اقتصاد مقاومتی میفرمایند: «باید تصویر درستی از اقتصاد مقاومتی ارائه بشود؛ البته صداوسیما و رسانههای کشور موظفند اما مخصوص آنها نیست. دستگاههای تبلیغاتی مخالف با کشور، مخالف با انقلاب، مخالف با پیشرفت ملی ما، خیلی چیزها در چنته دارند و شروع هم کردهاند -ما دیدیم- بعد از این هم بیشتر [خواهند کرد] دربارهی اقتصاد مقاومتی، اشکالتراشی، مانعتراشی، گاهی هو کردن، بیاهمیت جلوه دادن آنچه که در کمال اهمیت و نهایت اهمیت است؛ از این کارها میکنند. نقطهی مقابل آنها بایستی کار بشود؛ مسئولین، صاحبان فکر و دلسوزان، بایستی تصویر درستی را از این حرکت بزرگ و عمومی ارائه بدهند و گفتمانسازی بشود تا مردم بدانند و معتقد باشند و بخواهند؛ در این صورت، کار عملی خواهد شد».
در ادامه تببین مفهوم اقتصاد مقاومتی و اشتباهات رایج در این باب، پس از طرح سه دوگان الگوی علمی متناسب با نیازهای اقتصادی کشور و غیرمنحصر به کشور ما، دوگان درونزایی و برونگرایی در مقابل انزوا و قطع رابطه با خارج و دوگان مردمی و دولتی، اکنون سایر دوگانهای مفهومی را با استناد به بیانات مقام معظم رهبری، به عنوان بخش دوم و پایانی این نوشتار خدمت خوانندگان محترم تقدیم میکنیم.
4. اقتصاد دانشبنیان و نه اقتصاد دانشمندان
یکی از مواردی که رهبری معظم انقلاب با تیزبینی و دقت، بدان توجه خاصی داشتند این بود که با وجود اینکه اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد دانشبنیان است اما نباید تصور کرد که تنها صاحبان علم و دانش در این اقتصاد میتوانند نقش ایفا نمایند. توضیح اینکه بسیاری از افراد، متخصصین و صاحبان ایده و ابتکار، شاید تحصیلات دانشگاهی و علمی به معنای خاص کلمه نداشته باشند اما در یک حرفه دارای تجربه و مهارت خاصی هستند که میتوانند توسط آن به شکوفایی اقتصادی کشور کمک کنند و با تلاش و استعداد و ابتکارت خویش، یک موتور مولد برای پیشرفت و توسعهی اقتصادی کشور باشند نمونهی آن بسیاری از کارآفرینانی است که بر حسب استعداد، علاقه و پشتکار و کسب تجربیات فراوان، توانستند نبض تولید و فعالیت اقتصادی را در یک بازار خاص بر عهده گیرند. مقام معظم رهبری چنین فرمودند: «اینکه گفته میشود دانشمحور، معنای آن این نیست که عناصر با تجربهی صنعتگر یا کشاورز که در طول سالهای متمادی کارهای بزرگی را بر اساس تجربه انجام دادهاند، اینها نقش ایفا نکنند؛ نخیر، نقش بسیار مهمّی هم به عهده اینها است». نمونهی شاخص آن در دوران دفاع مقدس جلوهنمایی کرد؛ جایی که بسیاری از رزمندگان فاقد تحصیلات دانشگاهی چنان در عرصه نظامی، دفاعی، عمرانی، اطلاعاتی ورود پیدا کردند که حیرت همهی کارشناسان نظامی و اقتصادی و مهندسی را برانگیخت. شهیدان باقری، باکری و رزمندگانی چون عباسعلی باقری از این دستهاند.[1]
5. اقتصاد عدالتمحور و نه رشدمحور
همیشه بین اقتصاددانان در مورد دو شاخص عدالت و کارایی و تقدم و تأخر این دو در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای اقتصادی، اختلاف نظرهای جدی وجود داشتهاست. اقتصاد بازار یا همان جریان اصلی علم اقتصاد معمولاً در تعارض بین عدالت و کارایی، کارایی را بر عدالت ترجیح داده و معتقد است تأثیرات افزایش رشد و کارایی اقتصادی، بطور خودکار به فقرا و نیازمندان جامعه نیز تسری یافته و در مجموع به افزایش رفاه عمومی و بهبود سطح زندگی عموم افراد منجر میشود و منفعت همگانی را در پی خواهد داشت. در مقابل عدهی دیگری از اقتصاددانان که به لحاظ تعداد، نسبت کمتری از کل را تشکیل میدهند قائلند به اینکه واقعیتهای اقتصادی و شواهد تجربی و عینی، ادعای دستهی اول را نه تنها اثبات نمیکند بلکه در موارد بسیاری مثال نقضهای فراوانی وجود دارد. نمونهاش تعداد معتنابه افراد زیر خط فقر مطلق در کشوری همچون آمریکا. اقتصاد مقاومتی نیز در جدال بین کارایی و عدالت، اولاً به تعارض ذاتی عدالت و کارایی اعتقادی نداشته بلکه عدالت را زمینهساز کارایی میداند. از این رو از نگاه اقتصاد مقاومتی عدالت اصل اساسی است و رشد اقتصادی در سایهی تحقق عدالت، مطلوب است. البته برای تحقق عدالت نیز شاخصهایی طراحی میشود و چه بسا از شاخصهای مرسوم دنیا نیز استفاده شود اما به آنها بسنده نمیشود و مورد ارزیابی قرار میگیرد. رهبر معظم انقلاب عقیده دارند: «شاخص عدالت ـ عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی در جامعه ـ یکی از شاخصهای مهم در اقتصاد مقاومتی است، امّا معنای آن این نیست که به شاخصهای علمی موجود دنیا هم بیاعتنایی بشود؛ نخیر، به آن شاخصها هم توجّه میشود، امّا بر محور «عدالت» هم کار میشود». ایشان سپس در تبیین عنای درست عدالت، آنرا به معنای تقسیم فقر ندانسته، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن میدانند».
6. اقتصاد مقاومتی سیاستی همیشگی و نه سیاستی در شرایط تحریم
یکی از تصورات رایجی که در مورد اقتصاد مقاومتی در بین اذهان عموم مردم و نخبگان وجود داشته و دارد این است که این سیاستها، خواستگاهش تحریمهای اقتصادی دشمنان است بنابراین با رفع این تحریمها، تاریخ مصرف اقتصاد مقاومتی نیز به پایان رسیده و ضرورتی به اتخاذ چنین سیاستی نخواهد بود و این سیاست تنها برای شرایط فشار و تحریم و مقابله با حربههای اقتصادی دشمن وضع شدهاست. این تصور به کرات و به عبارات مختلف توسط مقام معظم رهبری رد شدهاست. ایشان در صریحترین بیان چنین فرمودند: «اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است ـ که یک مقداری از آن مربوط به تحریم است، یک مقداری از آن مثلاً مربوط به غلط بودن فلان برنامه است ـ نه، این مال همیشه است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومسازی، محکمسازی پایههای اقتصاد؛ این چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم، چه در شرایط غیر تحریم، بارور خواهد بود و به مردم کمک میکند».
7. وسیله و ابزاربودن اقتصاد مقاومتی برای اهداف متعالی اسلام همچون عدالت، رفاه، امنیت و نه هدف بودن اقتصاد مقاومتی
بطور کلی اقتصاد مقاومتی که طبق تعریف پیشگفته، برگرفته و الهام یافته از نظام اقتصادی اسلام است، هدف کلیتری را در عرصهی جامعه دنبال میکند و آن هموارنمودن مسیر سعادت دنیا و آخرت افراد و جامعه است. بنابراین خود آن، ابزاری برای دستیابی به آن هدف والا و نهایی است.
8. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد متعادل و میانهرو و نه یک اقتصاد مسرف و ولخرج و نه یک اقتصاد ریاضتی و رهبانی
روش درست هزینهکردن در اقتصاد اسلامی مبتنی بر نفی اسراف و اقتار یا همان افراط و تفریط و رسیدن به موضع قوامی و متعادل در مصرف است. بنابراین حتی در شرایط وفور، رعایت ملاحظات مصرف صحیح لازم است.
9. اقتصاد مقاومتی، یک اقتصاد مولد و درونزا نه یک اقتصاد مصرفگرا و وابسته به خارج
10. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد مقاوم در شرایط بحران و نه یک اقتصاد شکننده و آسیبپذیر از شوکهای اقتصادی و سیاسی
11. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد کارا و نه یک اقتصاد سنبلکننده و پرهزینه
رعایت بهرهوری یکی از اصول اساسی تولید در اقتصاد است که بطور ویژه در بند 3 سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی مورد تأکید قرار گرفتهاست.
12. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد منضبط و هدفدار نه اقتصاد بدون تدبیر و محاسبه
برنامهریزی و تدبیر اقتصاد بجای تصمیمات شتابزده و کارشناسینشده و فاقد انسجام و هدفگذاری، در اقتصاد مقاومتی جایگاهی ندارد. مقام معظم رهبری در این زمینه میفرمایند: «حرکت بر اساس برنامه، یکى از کارهاى اساسى است. تصمیمهاى خلقالساعه و تغییر مقررات، جزو ضربههائى است که به «اقتصاد مقاومتى» وارد میشود و به مقاومت ملت ضربه میزند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه داشته باشند».[2]البته این امر با تصمیمات قاطع و بهروز و پاسخهای بهنگام تعارضی نخواهد داشت.
13. اقتصاد مقاومتی مدلی از اقتصاد بر پایهی اقتصاد اسلامی و نه اقتصادی مبتنی بر اقتصاد کلاسیک غرب
همان طور که اشاره شد اقتصاد مقاومتی نسخهی بهروز از نظام اقتصادی اسلام است بنابراین اینطور نیست که آموزههای علم اقتصاد متعارف مبنای عمل قرار گیرد. آنطور که بسیاری از دولتمردان ما بدان معتقد هستند.
14. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد نافع همگان بویژه محرومین و طبقات مستضعف و نه اقتصادی در خدمت مترفین و سرمایهداران بیدرد
یکی از ویژگیهای ممتاز اقتصاد مقاومتی، توجه خاص به نیازهای محرومین و فقرای جامعه و رساندن آنها به سطحی از زندگی متوسط و مطلوب میباشد. در مقابل، این اقتصاد، منافع سرمایهداران را تا آنجایی که خلاف مصالح عمومی و به ضرر فقرای جامعه نباشد، محترم میشمارد.
15. اقتصاد مقاومتی اقتصاد کار و تلاش و نه یک اقتصاد خمود و وابسته
یکی از مشکلات کشور در حوزهی تولید و الگوی کار، تنبلی و دررفتن از زیر کار و کمکاری است. در واقع این بعد اقتصاد مقاومتی، در پی اصلاح ریشهای و اساسی فرهنگ نادرست کمکاری و تنبلی است. مقام معظم رهبری چنین میفرمایند: «تبدیل تلاش و کار به گفتمان در فضای عمومی، به نظر من یکی از کارهای اساسی در زمینهی اقتصاد است، کار باارزش در مجموعهی کار روزانه که باید زیاد باشد و کاهشش یک عیب بزرگ است؛ سعی کنیم تنبلی را، بیکارگی را، بیاعتنائی به کار را در چشم مردم به شکل درستی موهون کنیم».
16. اقتصاد مقاومتی یک اقتصادی مبتنی بر دانش و سرمایهی انسانی نه مبتنی بر سرمایههای طبیعی و فیزیکی.
یکی از شاخصهای اساسی توسعه، میزان تولید محصولات مبتنی بر کارایی و تکنولوزی بالا و نیز نوآورانه و مبتکرانه است. متأسفانه بیشتر ارزش افزودهی حاصل از بخش کشاورزی و صنایع ما بیش از اینکه مبتنی بر این موارد باشد، مبتنی بر سرمایههای فیزیکی، زمین و نیروهای انسانی ساده است در حالی که موتور رشد و توسعه برای کشورهایی که فاقد منابعی چون نفت و جمعیت و ... هستند، بر اساس کارایی و نوآوری است و ما همچنان منبعمحور هستیم.
17. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد سالم و شفاف و نه یک اقتصاد فاسد و رانتی
در بند نوزده سیاستها به شفافسازی اقتصاد و سالمسازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیتها و زمینههای فسادزا در حوزههای پولی، تجاری، ارزی و تصریح شدهاست. متأسفانه در عرصههای مختلف تصمیمگیریهای اقتصادی، ما با این خلأ اطلاعاتی و شفافیت مواجه هستیم که کار را برای مسئولین سخت میگرداند از جمله در مورد اعطای یارانه و تسهیلات، اخذ مالیات و مانند آن.
18. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد پیشرو و برتر و نه یک اقتصاد عقبمانده و ضعیف
19. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد عاقبتاندیش و با افق دید بلند و نه یک اقتصاد سطحی و کوتاهمدت
20. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد پایدار و باثبات و نه یک اقتصاد متزلزل و پرنوسان
21. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد توانمند در رفع نیازهای اساسی خویش همچون غذا و دارو و نه یک اقتصاد ناتوان و درمانده
مقام معظم رهبری در تبیین سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و در بیان مؤلفههای دهگانهی آن به همین مطلب اشاره داشته و فرمودند: «مسئلهی ششم امنیت اقلام راهبردی و اساسی است؛ در درجه اول غذا و دارو. باید تولید داخلی کشور طوری شکل بگیرد که کشور در هیچ شرایطی، در زمینهی تغذیه و در زمینهی دارو دچار مشکل نشود؛ این یکی از مؤلفههای اساسی در این سیاستهایی است که ابلاغ شده. باید خودکفا باشیم، بایستی زمینههای کاملاً کفایت کننده مورد توجه قرار بگیرد».
22. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد مبتنی بر علم و فنآوری و نه یک اقتصاد نفتی و متکی به درآمدهای نفتی
23. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد کارآفرین و نه یک اقتصاد اجیر و وابسته
اساساً در هر کشوری اگر افراد آن صاحب ابتکار و پشتکار و مسئولیتپذیری اجتماعی باشند، امور اقتصاد پیش خواهد رفت و افراد بدون نیاز به تسهیلات بطور مستقل میتوانند زندگی خود را اداره نمایند. بنابراین در این اقتصاد، هر فرد بجای جستجوی مشاغل دولتی، به دنبال استفاده از توانمندیها و علایق خویش در جهت شروع فعالیت اقتصادی و کسب درآمد حلال است. در مورد کارآفرینی، ایشان صحبتهای صریحی در حمایت از کارآفرینان دارند: «ما باید یک اقتصاد مقاومتىِ واقعى در کشور به وجود بیاوریم. امروز کارآفرینى معناش این است... همهى مسئولان و دلسوزان کشور خود را موظف بدانند، مکلف بدانند به ایجاد کار، به تولید، به کارآفرینى، به پر رونق کردن روزافزون این کارگاه عظیم؛ که کشور ایران حقیقتاً امروز یک کارگاه عظیمى است. همه خودشان را باید موظف بدانند».[3]
24. اقتصادی با مدیریت جهادی و نه یک مدیریت عادی
رهبر معظم انقلاب یکی از مؤلفههای اقتصاد مقاومتی را برخورداری از یک رویکرد جهادی دانسته و معتقدند با حرکت عادی نمیشود پیش رفت؛ باحرکت عادی و احیاناً خوابآلوده و بیحساسیت نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد. بنابراین اینکه دولتمردان با ارائهی گزارشهای معمول اداری دستگاهها تحت عنوان اقدامات دولت در پی تحقق اقتصاد مقاومتی باشند، خیال خام و باطلی است.
سخن پایانی
در پایان به نقل صحبتی از مقام معظم رهبری پیرامون اهمیت بازشناسی دقیق مفهوم اقتصاد مقاومتی در محافل علمی و وظیفهی گروههای مختلف در این مورد بسنده میکنیم: «باید تصویر درستی از اقتصاد مقاومتی ارائه بشود؛ البته صداوسیما و رسانههای کشور موظفند اما مخصوص آنها نیست. دستگاههای تبلیغاتیِ مخالف با کشور، مخالف با انقلاب، مخالف با پیشرفت ملی ما، خیلی چیزها در چنته دارند و شروع هم کردهاند - ما دیدیم - بعد از این هم بیشتر [خواهند کرد] دربارهی اقتصاد مقاومتی، اشکالتراشی، مانعتراشی، گاهی هو کردن، بیاهمیت جلوه دادن آنچه که در کمال اهمیت و نهایت اهمیت است؛ از این کارها میکنند. نقطهی مقابل آنها بایستی کار بشود؛ مسئولین، صاحبان فکر و دلسوزان، بایستی تصویر درستی را از این حرکت بزرگ و عمومی ارائه بدهند و گفتمانسازی بشود تا مردم بدانند و معتقد باشند و بخواهند؛ در این صورت، کارْ عملی خواهد شد».
[1] عباسعلی باقری، یک تعمیرکار فنی درسنخوانده اما باتجربه که در جبهه مهندس نامیده میشد و کارهای بزرگی در آن عرصه انجام داد. اخیراً کتابی پیرامون زندگی وی تحت عنوان «عباس دستطلا» توسط نشر فاتحان چاپ شدهاست که مورد تقدیر رهبر معظم انقلاب هم قرار گرفت.
[2] بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1391/5/3
[3] بیانات در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور 1389/6/16
[4] بیانات در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی، 1392/12/20