در این میان کاهش شدید قیمت نفت از 110 دلار در سالهای 90 و 91 به 37 دلار در شرایط کنونی و افت صادرات آن از دو میلیون بشکه به یک میلیون بشکه در روز، چالشهایی است که بر شدت این معضلات افزوده است. اما دولت تدبیر و امید در برابر مشکلات تسلیم نشده و نمیشود.
به گزارش ایسنا، وی افزوده است: دولت تلاش کرده در این مدت خونریزی شدید اقتصاد ایران! را از مجرای تورم 40 درصدی مهار کرده و آن را به نقطه طبیعی 15 درصد برساند.
*مشخص نیست سخنانی مثل «خزانه خالیست»، «با قیمت نفت فعلی امکان خروج از رکود را نداریم»، «خونریزی شدید اقتصاد ایران»!، «در رکود هستیم چون تحریمیم»، «اقتصاد ایران در زندان است» و ... چه زمانی از منش و ممشای برخی مقامات دولت یازدهم حذف و آسیبهای آنها برای دولتمردان محترم مکشوف خواهد شد؟!
این در حالی است که مردم و افکار عمومی در کنار تمام این سخنان غیر قابل اثبات، اخبار واقعیتری همچون عمیقتر شدن سایه رکود بر اقتصاد کلان ایران طی دو و نیم سال اخیر و واردات بیش از 12 تن سنگپا از کشور چین در سالجاری را میشنوند و میخوانند.
همچنین است که وقتی برخی مقامات دولت فعلی قضایایی مثل «آب خوردن»، «بیمه بانوان خانهدار»، «قراردادهای جدید کارگری» و حتی «اقتصاد مقاومتی» را هم به چیزی به نام برجام و دوران پسابرجام گره میزنند؛ بدیهیست که باید منتظر ماند و خبرهایی مثل «خونریزی شدید اقتصاد ایران» را هم از افواه آنها شنید!
اقتصاد کلان ایران اگر هم با موانع و مشکلاتی مواجه است؛ اولاً این مشکلات به این دلیل که در ایران، وقایع اقتصاد بحرانی و دچار خونریزی! نظیر تعطیلی بانکها، بروز قحطی، سقوط بورس و... رخ نداده در حدّ بحرانزدگی نیست.
و ثانیاً علت مشکلات موجود را نیز باید در بیتوجهی آشکار دولت به ظرفیتهای داخلی، به اقتصاد مقاومتی و در اعتقاد به مقولات پیشگفته در بالا جستجو کرد.
گفتنیست، اگرچه کسی منکر توقف تلاطمها در اقتصاد ایران با تلاشهای دولت نیست اما چهرههای جریان سیاسی خاص طی دو و نیم سال گذشته صحبتهای مختلفی را در تلاش برای القای بحرانزدگی اقتصاد ایران بر زبان آوردهاند.
صحبتهایی که شائبه تلاش برای ایجاد فتنه اقتصادی و اوکراینیزه کردن ایران را تقویت میکند.
اقتصاد کشور در باتلاق است، طناب دار بر گردن اقتصاد ایران است، اقتصاد کشور فلج شده است، اقتصاد ایران فروپاشیده است، شرایط اقتصادی کشور از دوران جنگ بدتر است و... تنها بخشی از این صحبتها بوده که مورد اظهار قرار گرفته است.
لازم به یادآوری است که اظهارات انصاری مبنی بر جلوگیری از خونریزی شدید اقتصاد کشور! در حالی است که فرض خونریزی برای اقتصاد ایران و مساوی قرار دادن هجدهمین اقتصاد بزرگ جهان به گواه صندوق بینالمللی پول (یعنی اقتصاد ایران) با اقتصاد کشورهایی مثل سودان، اوکراین، افغانستان و ... یک محاسبه و اقدام غلط است.
چیزی به نام «مشکل اقتصادی» در تمام اقتصادهای بزرگ دنیا وجود دارد و باید همواره برای آنها مشغول چارهاندیشی بود اما دولتمردان هیچ کشوری حاضر نیستند نظام سیاسی کشور خود را با اشاره به وخیم و بحرانی بودن اوضاع اقتصادی در خطر اغتشاش و ناآرامی قرار دهند.