به گزارش افکارخبر،دفن 1700 تن سیبزمینی در کشور آن هم به دلایل مبهم نشان میدهد که هنوز تا اجرای طرحهای جامع کشاورزی فاصله بسیاری داریم و مسؤولان تاکنون نتوانستهاند برنامهریزی موثری در این زمینه انجام دهند. دفن 1700 تن سیبزمینی مشتی نمونه خروارها بیتدبیری و سوءمدیریتها در حوزههای دیگر اقتصادی هم محسوب میشود. کشور ما در حوزه بازرگانی و ورود و خروج کالاهای کشاورزی هم مشکلات مدیریتی بسیاری دارد و منابع بسیاری از بیتالمال فدای این مدیریت اشتباه میشود. بهعنوان مثال واردات کالاهایی مثل نهادههای دامی، همیشه جولانگاه سودجویان بوده است. با توجه به سود بسیار بالای این کالا و نیاز روزافزون دامداریها و مرغداریهای کشور به نهادههای دامی، برخی واردکنندگان با ارتباطات خاص و با استفاده از رانت نسبت به واردات اینگونه کالا اقدام میکنند. این رانتها در گزارش احمد توکلی در جریان رانت 650 میلیون یورویی کاملا مشهود بود اما شگرد جالب واردکنندگان به گونهای است که آنها چند بار سود میگیرند!
بررسی چند مورد واردات نهادههای دامی بویژه ذرت دامی از کشور هندوستان نشان میدهد برخی واردکنندگان اقدام به خرید بیکیفیتترین نهادهها کرده و زمانی که با ممانعت مسؤولان مواجه میشوند و کالای آنها از لحاظ بهداشتی مورد تایید قرار نمیگیرد از بیمه خسارت میگیرند. بیمه هم ناگزیر است خسارت واردکننده محترم! را بدهد، چراکه واردکننده مدعی است به علت معطلی بار کالای وی فاسد شده است. بعد از دریافت خسارت از بیمه نوبت رایزنی برای ترخیص کالا و اعتراض به تصمیم مسؤولان گمرک است و شگردهای واردکنندگان موجب میشود این نوع کالا ترخیص شود. برای نمونه به یکی دیگر از موارد عجیب و غریب واردات ذرت دامی اشاره میکنیم: 20 هزار تن ذرت دامی در سال 1392 با دلار 1226 تومانی از کشور هندوستان توسط شرکت «ر-د» وارد بندر امام خمینی خوزستان میشود. ارزش این محموله حداقل 12 میلیارد تومان است و از نظر بهداشتی در وضعیت بسیار بدی قرار دارد.
تصاویر و اسنادی که به دست ما رسیده نشان میدهد این محموله بزرگ در 2 سالی که در انبار… (اسناد و مدارک آن در دفتر روزنامه موجود است) بندر امام خمینی باقی مانده، بیکیفیتتر شده و به انواع آفتها همچون سم آفلاتوکسین مبتلاست که گزارش بهداشت بندرماهشهر مبین این ادعاست. حتی در این محموله فضولات حیوانی مشاهده میشود. پرونده این واردکننده محترم در کمیته مبارزه با مفاسد اقتصادی خوزستان در حال بررسی است، با این وجود شنیدههای ما حاکی است وی توانسته با شگردها و ارتباطات خاص خود نسبت به اخذ مجوز ترخیص این کالای فاسد و آلوده اقدام کند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد فاجعهای عظیم در راه خواهد بود، چراکه مصرف غلات و ذرتهای دامی فاسد و آلوده به سم آفلاتوکسین توسط دام باعث آلوده شدن فرآوردههای دامی شده و مصرف این فرآوردهها توسط مردم تاثیر مخربی بر سلامت جامعه میگذارد. تصاویر این انبار و محموله عظیم تنها بخشی از واقعیت را نشان میدهد و درصد قابل توجهی از این ذرتها کپک زده و به هیچ عنوان نباید ترخیص شود. حال شاید خیلیها فکر کنند چنین محمولهای مانند 1700 تن سیبزمینی باید دفن شود اما این تصمیم نیز اشتباه بزرگی است چراکه تبعات زیستمحیطی دارد.
مسؤولان از یک طرف نباید اجازه ترخیص این کالا را بدهند و از یک طرف نباید آن را دفن کنند بلکه میتوانند این محموله عظیم را در چرخه تولید الکل صنعتی استفاده کنند. این بهترین راهکار موجود برای استفاده از غلات آلوده و فاسد است. حال با توجه به این مساله سوال اساسی اینجاست که این واردکنندگان با این همه رابطه چه کسانی هستند و چرا نظارت بر کالاهای وارداتی وجود ندارد؟ چرا باید یک محموله بعد از 2 سال هنوز تعیین تکلیف نشده باشد؟ اگر چنین محمولهای ترخیص شود سود عظیم یک محموله بنجل و بیکیفیت که با ارز دولتی تهیه شده به جیب چه کسانی میرود؟ اگر چنین محمولهای ترخیص شود چه کسی پاسخگو خواهد بود؛ گمرک و وزارت اقتصاد؟ یا وزارت بازرگانی به علت صدور مجوز واردات؟ یا وزارت جهاد کشاورزی بهعنوان تنظیمکننده بازار؟ آنهایی که دستی بر آتش دارند میدانند وضعیت واردات و کیفیت کالاهای وارداتی بسیار اسفناکتر از این است که دیده میشود و این20 هزار تن ذرت دامی، تنها یک نمونه از نمونههای بسیار واردات بوده و مسؤولان اگر میخواهند مبارزه عملی با فساد اقتصادی انجام دهند، نمونههای بسیاری در حوزه واردات میتوانند بیابند.