پنلهای گفتگو محور رویداد برنامهای تعاملی و جذاب برای ارائه راهحل در این زمینه بود. پنلهایی که با مدیریت امین سرتیپی، مدیر ارشد پایداری و تعامل با ذینفعان شرکت ایرانسل برنامه ریزی و اجرا شد. جایی که متخصصانی مانند: دکتر حسین محمودی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، دکتر شهریار عامری رئیس کمیته بینالملل کمیسیون انرژی اتاق ایران، جناب آقای علی ربانی رئیس امور بهرهوری شرکت صنایع ملی پتروشیمی، سرکار خانم صحرا وزیری مشاور مسئولیت اجتماعی سازمان مدیریت صنعتی و سرکار خانم طاهره خارستانی مشاور و مدرس مدیریت پایدار و مسئولانه سازمانی؛ به بحث و گفتگو درباره "پایداری در نظام اقتصادی ایران" پرداختند.
پنل با طرح موضوع توسط امین سرتیپی آغاز شد. سرتیپی در شروع پنل از نقش گفتوگو در حوزه پایداری صحبت کرد: قرار نیست با پنلها و نشستها تمام مسائل دنیا حل شود و به سمت توسعه پایدار و پایداری ایرانحرکت کنیم؛ ما اینجاییم تا گفتو کنیم. بازتاب این صحبتها و نشستها کمک کوچکی خواهد بود تا ادبیات پایداری مقداری رشد کند و نهایتا منتج به تغییر دیدگاه بشود.
سرتیپی ادامه داد: مسئله ما در این پنل موضوع بنگاههای اقتصادی و پایداری در فضای اقتصادی کنونی است. زمانی که از نظام اقتصادی صحبت میکنیم لاجرم پای نظام حکمرانی به میان کشیده میشود. مسئله فرهنگ و آگاهیهای عمومی و جنبه های مشابه مطرح میشود. او با بیان این نکته کارشناسان را دعوت به اظهار نظر در ارتباط با موضوع مشست کرد. در این خبر فرازی از اظهار نظر کارشناسان حاضر در پنل را با یکدیگر مرور میکنیم.
دکتر شهریار عامری - رئیس کمیته بینالملل کمیسیون انرژی اتاق ایران:
ما با نگاه به بنگاههای اقتصادی متوجه میشویم که هر بنگاه یک محیط داخلی دارد و همچنین در فضای خارجی در یک محیط زیست قرار گرفته است. موضوع صحبت بنده در ارتباط با فضای اقتصادی است. بنابراین ما یک محیط داخلی اقتصادی داریم و یک محیط جهانی. نکته صحبت من در مورد محیط خارجی و جهان است. من میخواهم به صراحت در مورد یک سونامی صحبت کنم. اما قبل از آن در این خصوص میگویم که چرا صحبتها و برداشتها از پایداری متفاوت است.
برای شما یک مثال میزنم. اگر من بخواهم راجع به حافظ صحبت کنم، علارغم این واقعیت که افراد حاضر در این جمع میزان متفاوتی علاقه به حافظ یا درک از اشعار او را دارند، اما همه جمع قطعا یک درک حداقلی از حافظ دارند. به طور مثال همه ما میدانیم که حافظ شیرازی بوده، در شعرهایش از عرفان استفاده شده و همچنین حافظ قرآن بوده است. احتمالا همه ما هم در خانههایمان یک کتاب حافظ داریم. همین موارد باعث میشود تصویری از حافظ برای ما در ذهن ایجاد گردد.
حالا فکر کنید که شعر حافظ را یک مترجم به انگلیسی ترجمه کند و برای یک ایرلندی بخواند. درک آن فرد ایرلندی از مسئله حافظ به چه شکل خواهد بود؟ تصویری که آن ایرلندی از حافظ خواهد داشت و دنیایی که با شنیدن شعرهای حافظ در ذهنش میسازد کاملاً متفاوت از ما خواهد بود.
بر اساس این مثال اگر به ما میگویند پایداری ما هم به همان میزان آن ایرلندی و شعر حافظ، اگر درک غلطی از پایداری داشته باشیم آنچنان دور از ذهن نیست. در اواسط قرن ۱۹ انقلاب صنعتی اتفاق افتاده است. از اثرات خوب آن افزایش طول عمر انسان بوده است اما از سال ۱۸۵۰ تا به امروز ۷ میلیارد آدم به این کره زمین اضافه شده هست. این ۷ میلیارد آدم اضافه هر کدام ۱۰ الی ۳۰ برابر افراد پیش از خود انرژی و منابع مصرف میکنند. جنگها و بحرانها برای دههها مطرح گردیده است. همه این عوامل باعث شده است تا انسان به این دیدگاه برسد که نبود منابع چه تاثیر شگرفی در زندگی او میگذارد.
کلمه Sustainable یعنی محدودیت. یعنی اینکه از خود بپرسیم میتوان منابع با دوام داشت؟ همین مطلب وارد زبان ما شده است و ترجمه شده به کلمه پایداری. اما درک ما از این واژه چیست؟ من زمانی که از دانشجوهایم میپرسم پایداری چیست، در ۹۰ درصد مواقع توزیع آنها برابر با واژه Continuity یعنی ادامه پیدا کردن است. ما چون پس زمینه ذهنی از این مسئله نداشتیم پس طبیعیست که درک غلطی از آن داشته باشیم. ما زمانی که انقلاب صنعتی اتفاق میافتاده کجا بودهایم؟! ما در عصر ناصری بودیم، و زمان شعار «کارگران جهان متحد شویم» در زمان مارکس کجا بودیم؟! ما در آن زمان اصلا کارخانه نداشتیم تا از منابع داخلی خود مصرف کنیم.ما اصلاً مشکلاتی نداشتیم که بخواهیم برای حل آن به سراغ پایداری برویم و به آن نیز فکر کنیم. حالا هم همین است، اکوسیستم اقتصادی ما با تکیه به منابع داخلی در حال گسترش است.
گویی که ما در یک کوزه بوده و بی توجه به دنیا زندگی کردهایم. آیا در این مشکلی هست؟! بله، در این مسئله مشکل وجود دارد!
وقتی غربیها فهمیدند باید ترمز کنند و به فکر پایداری باشند، اتفاقی در دنیا افتاد که به آن گذار انرژی میگویند. از ۵۰ سال پیش ادبیات استفاده از انرژیهای جایگزین و ارزیابیهای زیست محیطی آغاز شده است. ما در تولید مشتقات انرژی تا پیش از آن استفاده از منابع طبیعی غیر جایگزین را محاسبه نمیکردیم ولی از آن تاریخ به بعد محاسبه شد.
سونامی اینجاست که در غرب به تدریج این مفاهیم توسعه پیدا کرده است. تا سال ۲۰۱۵ در دنیا باب شد که شرکتهای دنیا علاوه بر گزارشهای اقتصادی میبایست گزارشهای غیر اقتصادی هم بدهند، چیزی که آن را به عنوان گزارش پایداری میشناسیم. در ۲۰۱۵ این اختیاری بوده است. در سال ۲۰۲۳ تمامی این موارد تغییر کرده و به گزارشهای اجباری پایداری تبدیل شده و ابعاد آن بسیار توسعه یافته است. ما زمانی که تحریمها برداشته شود و هیچ محدودیتی نباشد، مشکل ما نبود گزارش پایداری است که بدون آن هیچ یک شرکتهای ما نمیتوانند با جهان وارد ارتباط تجاری شوند. تا به امروز به خاطر مسائل کیفی مانع فروش محصولاتی مانند خودرو در بازارهای جهانی بود
فردا روز نه فقط پراید، بلکه فولاد، آهن ومحصولات پتروشیمی ما را نیز نمیخرند. چرا که داشتن گزارش پایداری دیگر یک الزام است و الزامی که ما با آن آشنایی نداریم.این همان سونامی است که در راه است و تا سال ۲۰۲۶ آرام آرام با عواقب آن آشنا میشویم.
دکتر حسین محمودی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
من یک جامعه شناس محیط زیست هستم.ما در پایداری به یک سری جزییات توجهی نداریم، مثلا تقدیر از بانوان برای جایگاهشان در حوزه پایداری یا حاکمیت شرکتی پایدار نداریم، امتداد مسئولیت تولید کنندگان را نداریم. خود من به خاطر دارم که ساعتها و روزها در بندر ترکمن حضور داشتم، تا از ریختن پسابها به تالاب ها جلوگیری کنم، موضوعی که علارقم حضور ما بازهم اتفاق میافتاد. ما در موضوع محیط زیست و پایداری هزار ماجرا داریم، و هنوز هم پسابهایشان را به میانکاله و تالاب های دیگر میریزند.
مسئله دیگر که کمتربه آن توجه نشده است این موضوع است که ما در ایران برند ۳۰۰ ساله یا ۲۰۰ ساله نداریم، اصولا برند قدیمی خیلی به ندرت داریم. ولی مثلاً اروپا و کشورهای دیگه دارند، چرا اینگونه است؟ یکی از دلایلش قطعا نگاه کوتاه مدت ما در این کشور است. وقتی اقتصاد ما دولتی است و بنگاههای دولتی هر ۶ ماه یک تعویض دارند و با تعدد تعویضها روبرو هستیم، این نگاه کوتاه مدت تقویت میشود. وضع شرکتهای خصوصی هم همین است، آنان هم نگاههای کوتاه مدت دارند. بنابراین مشکل اصلی ما این است که رویکرد و رهیافت چند نسلی نداریم. چون نداریم، بنابراین نگاه فرآیندی و سیستمی هم نداریم، نگاه تمدنی بر موضوع پایداری و برند نداریم.
ما در زمانی که در ایران به کاریزها وابسته بودیم مشکل زیست محیطی نداشتیم، چرا؟!
چون که کاریز یک سیستم درهم تنیده با محیط بود. کاریز استحصال پایدار از منابع آبی میبرد. ما این سیستم را به کشورهای اطراف هم صادر کردیم و هیچ آسیبی را برای آنها نیز در پی نداشت.اما متاسفانه ما که از یک جاهایی مثل اصل ۴ ترومن به این سمت خیلی چیزها را در کشور از دست دادیم. مهمترینش این بود که مدیریت ایرانمان را از دست دادیم و یک مدیریت من درآوردی را جایگزین کردیم. در حال حاضر هم حکمرانی پایدار نداریم. البته این صحبتهای من در مخالفت با شرکتها و متهم کردن آنها نیست. واقعا در این شرایط باید دستان هر کسی که در حال فعالیتهای تولیدی است را بوسید.
جناب آقای علی ربانی، رئیس امور بهرهوری شرکت صنایع ملی پتروشیمی:
در سه دهه پس از شکلگیری ادبیات مسئولیت اجتماعی هنوز بنگاههای ما به این دید نرسیدهاند که مردم، رعیت آنان نیستند. تا زمانی که این مفهوم در کشور اصلاح نشود، هیچ اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد. بنابراین شفافیت با عموم مردم عامل بسیار مهمی است.
ما مثلا در یک تجربه موفق با ایجاد یک داشبورد شفافیت، این امکان را فراهم کردیم که با یک کلیک تمامی ارتباطات سازمان، هزینههای مالی صورت گرفته در حوزههای مختلف نظیر کارکنان و جامعه نشان داده شود. ما با همکاری مدیران حوزه مسئولیت اجتماعی یک استراتژی طراحی کردیم که بر اساس آن هر سال در حوزههایی مثل کارکنان، اجتماع، اقتصاد و محیط زیست در عین شفافیت با جامعه محلی، اقداماتی اثربخش انجام گیرد تا در نهایت به یک همزیستی و رابطه برد-برد دست پیدا کنیم.
ما به واقع سطح انتظارات را با این طرح تغییر دادیم. به جای اینکه برویم مسجد و مدرسه بسازیم، رفتیم به سمت اینکه جامعه را علی الخصوص از جهت اقتصادی توانمند کنیم و سطح رفاه را با ایجاد تعامل شفاف با مردم منطقه افزایش دهیم.در زمانی که تعطیلی بنگاههای اقتصادی به مدت ۱۰۸ روز به دلیل کمبود گاز، آن هم در کشوری که رتبه سوم تولید کنندگان گاز در دنیاست، وضعیت تولید را دچار مشکلات جدی نموده است، کدام بنگاه اقتصادی توانایی ادامه دادن دارد؟
راه حل رفع معضلات فعلی بدون شک بازآفرینی و بازنگری در حکمرانی اقتصادی است.
سرکار خانم صحرا وزیری، مشاور مسئولیت اجتماعی سازمان مدیریت صنعتی
من بر اساس تجارب شخصی خودم و همچنین مواردی که در مسیر توسعه مسئولانه در کنار شرکتها تجربه کردم، صحبت میکنم.
به عقیده من دو عامل کلیدی به عنوان مانع برای رسیدن به پایداری مطرح هستند، که البته یکی از موانع میتونه در عین حال یک سکوی پرتاب هم باشد. اول موضوع رهبری و دوم موضوع فرهنگ. متاسفانه در ایران شاهد عدم ثبات مدیریتی هستیم و وقتی میخواهیم رویکردهای تعاملی را حاکم کنیم با دو عامل کلیدی روبرو خواهیم شد، یکی نگاه و بینش مدیریتی و یکی هم تعامل و مدیریت فرهنگی. اگر این دو عامل خوب چیده و مدیریت شوند، میتوانند مثل یک دومینو تصویرسازی کنند، آن هم به شکل مثبت و در مسیر پایداری. در مقابل اگر خوب مدیریت نشوند، سازمان را به سمت نابودی میبرند.
ولی عامل فرهنگی چگونه به مدیریت فرهنگی تبدیل شده است؟ چیزی که به عنوان فرهنگ در سازمانهای ایرانی مطرح میشود، چیزی شبیه به کدهای رفتاری است. در صورتی که مدیریت فرهنگی از چند زاویه سازمان را رصد کرده و استراتژیها و راهبردها را بر اساس آن تنظیم میکند.
این زوایا چندین مورد هستند، اول چرایی و فلسفه وجود یک سازمان دوم تدابیر لازم برای سازمان.و بعد از آن است که سازگاری بین واحدها، رهبری، استراتژی به دست میآید. این مطلبی هست که ما نسبت به آن ضعف داریم و همیشه در معیارهای فرهنگی در سازمانها دیده نمیشود.در بسیاری از شرکتها بخشها با یکدیگر همراهی ندارند و حتی در مقاطعی بخشهایی از سازمان در برابر تغییر مقاوم هستند. بنابراین همبستگی یکی از بزرگترین مشکل در صنایع ایرانی است.
موضوع مهم بعدی، سرمایههای انسانی است، عامل کلیدی که موتور محرک بنگاه اقتصادی در رسیدن به پایداری هستند. برمیگردیم به واژه رهبری، رهبری معنای خاصی دارد. ما در سازمانها شاهد آن هستیم که افراد خود را به عنوان رهبر معرفی میکنند، ولی مولفه مهم این است که سازمان افراد را به عنوان رهبر بپذیرد. و حالا ببینیم چه تفاوتی بین رهبری و رهبری پایدار است؟ سازمانهایی که به سمت پایداری حرکت کردند، به دلیل ویژگیها که در حوزه رهبری به کار بردند، نتایج خوبی گرفتند.
یکی از این موارد تفکر سیستمی است چرا تفکر سیستمی تا این اندازه مهم است؟ به دلیل اینکه در ارتباط با ذینفعان هستند، ذینفعانی که کلیدیترین بخشهای پایداری به شمار میرود. و به دلیل اینکه مرتبط است با تامین کنندگان سازمان. در حوزه توسعه پایدار اشاره شده که باید با هم همگن باشند.
اینکه چگونه بتوانیم تکثر و تاثیر پذیرفتن ذینفعان را مدیریت کنیم. ببینیم کی به ما کمک کرده و چه شخصی به ما ضربه میزند. ما در حوزه فرهنگ سازمان را میبایست مانند یک پیکره ببینیم، بعضی اوقات تاثیر ذینفعان و تاثیر پذیرفتن ذینفعان میتواند برای این پیکره تبدیل به ویروس شود.پس تفکر سیستمی و نگاه بلند مدت مدیران ارشد میتواند سازمان را پایدار و نیروهای سازمان را به رهبر پایداری تبدیل کند.
موضوع بعدی انعطاف پذیری است. دانش جدید مرتبا در حال به وجود آمدن است، و در نتیجه انتظارات جدید از طرف مشتریان به وجود میآید. همینطور ذینفعان انتظارات خاصی دارند و رهبران سازمان باید انعطاف پذیری به خرج دهند تا بتوانند تغییرات ایجاد کنند.
سرکار خانم طاهره خارستانی، مشاور و مدرس مدیریت پایدار و مسئولانه سازمانی
اگر سالیان اخیری که بحث مسئولیت اجتماعی باب شده است را کنار بگذاریم باید از خود بپرسیم که آیا تاکنون کسب و کارها در توسعه اجتماعی و اقتصادی نقش آفرینی نکردهاند؟! وقتی از پایداری اقتصادی صحبت میکنیم قطعاً حلقههایی از پایداری اجتماعی هم در آن وجود دارد. ما یک اصطلاحی داریم به نام خلق ارزش پایدار اقتصادی (Sustainable Value Creation) که نمودها و مصادیق آن را در گزارشهای پایداری میبینیم.
میخواهند دست بگذارم روی یک آیتم بحث برانگیز، "چه میزان منابع مالی بنگاههای اقتصادی که به سمت دستگاههای دولتی میرود؟"
باید بپرسیم مسئولیت دولت چیست؟! تضمین رفاه در جامعه! وقتی چیزی به نام عوارض آلایندگی، بیمه کارگر و عوارض گمرکی تعریف شده است، نشان میدهد که سیاستگذار به بر اثرات جانبی فعالیتهای اقتصادی واقف بوده و حتی تمهیداتی و مقرراتی را نیز در نظر گرفته است طبق قوانین مالیات بر ارزش افزوده (ماده ۳۸ قانون مالیات بر ارزش افزوده) مالیات اخذ شده از این مسیر، میبایست در ارتباط با توسعه بهداشت، رفاه و توسعه جوامع محلی هزینه شود (به وزارت بهداشت، شهرداریها و دهیاریها اختصاص یابد).
این در حالیست که بنگاههای اقتصادی به صورت مداوم از طریق جامعه محلی برای افزایش رفاه و هزینه در محل تحت فشار هستند.
در سال ۱۴۰۲ با جمع آوری بدهیهای معادن 38.5 همت حقوق دولتی اخذ شده است. بر اساس قانون معادن تبصره ۶، درآمدهای حقوق دولتی میبایست در توسعه زیرساختهای شهری، احیا و بازسازی محیطهای پیرامونی و ... هزینه شود. پس ما زمینهای برای جبران پیامدهای فعالیتهای صنعتی را پیش بینی کردهایم. آنچه که در این عرصه باعث مناقشه میشود، این است که سایر نهادهای مرتبط نیز به صورت شفاف به عرصه مسئولیت اجتماعی ورود کنند.
در این بین شاید خواندن بخشی از صحبتهای محمود اولیایی رئیس کمیسون مسئولیت اجتماعی و حاکمیت شرکتی اتاق ایران هم خالی از لطف نباشد اولیایی در سخنرانی خود که حکم سخنرانی افتتاحیه مراسم را نیز داشت. به موضوع مسئولیت پذیری بنگاههای اقتصادی در فضای اقتصادی ایران پرداخت.
اصولاً زمانی که راجع به تولید و خدمت مسئولانه صحبت میکنیم، در اصل راجع به مسئولیتپذیری صحبت میکنیم. مسئولیتپذیری در مفهوم عام، موضوعی است که اگر برای افراد یک جامعه در خصوص آن فرهنگسازی نشده باشد و مفهوم مسئولیت پذیری را درک نکرده و مسئولیت پذیر نباشند، آن جامعه هرگز رو به رشد نخواهد بود. متاسفانه مسئولیت پذیری در کشور ما چه در ابعاد فردی چه در ابعاد دیگر کمرنگ است و ما واقعاً به کارهای جدی برای بهبود نیاز داریم.
اما وقتی مسئولیت پذیری با کلمه بنگاه داری و اقتصاد در کنار هم میگذاریم، داستان متفاوت میشود. وقتی صحبت از مسئولیت پذیری در بنگاه است، عملاً داریم به پاسخگویی به نیازهای متوازن حال و آینده ذینفعان میپردازیم. آن هم ذینفعان در همه ابعاد، یعنی سهامداران، کارکنان، تامین کنندگان و همه طرفینی که شراکتی در کسب و کار دارند و همینطور جامعه فراتر و حاکمیت. اگر ما نیازهای حال و آینده این ذینفعان را خوب رصد کنیم و به این بپردازیم که چطور برای پاسخگویی به این نیازها آماده باشیم، آن زمان پایداری در بنگاه ایجاد شده است.
مفهوم پایداری به سه بخش اقتصادی، اجتماعی و حاکمیت شرکتی تقسیم شده و اساساً زمانی که حاکمیت شرکتی درست داشته باشیم، ابعاد دیگر مسئولیت پذیری را خود هیئت مدیره مسئولیت پذیر راهبری خواهد کرد.تولید مسئولانه صرفاً این نیست که من به محیط زیست توجه کنم، ولی به منافع سهامدارانم توجه نکنم. اگر ما بحث پایداری را داریم باید همه این موارد را با هم ببینیم.
ارزش همایش امروز در این است که به ارتباط میان پایداری و توسعه پایدار با بهرهوری میپردازد.چرا که دیدگاه بعضاً اشتباهی بین بنگاههای اقتصادی وجود دارد که گمان میکنند اگر به موضوعات تولید مسئولانه و مسئولیت پذیری بپردازند، از میزان سودآوری کاسته خواهد شد. زمانی که به عنوان مشاور کیفیت وارد صنعت شده بودم، تمام تلاش ما این بود که در بین صاحبان بنگاهها این باور را حاکم کنیم که کیفیت، ضامن کاهش هزینههای تولید و افزایش سودآوری است. دو دهه زمان برد تا این مطلب را جا بیندازیم و هنوز هم برای برخی افراد جا نیفتاده است. در صورتی که محاسبات به روشنی نشان میدهد که هر زمان کیفیت بالا رفته، سودآوری نیز افزایش یافته است.
و حالا سالهاست که دارم تلاش میکنم که این مطلب را گوشزد کنم که رفتار مسئولانه، سودآوری را افزایش میدهد و عملاً به آن سود بزرگتری که عاید همه خواهد شد یعنی حفظ جوامع محلی و حفظ آینده فرزندان ما دست خواهیم یافت. وظیفه ما در این همایشها این است که فریاد بزنیم و توجه همه را به این موضوع مهم جلب کنیم تا کشور بیش از این دچار عقب ماندگی نشود.
رویداد تولید مسئولانه و بهرهوری فرآیندی علمی و رقابتی است که توسط شرکت مدیریت دنیای رویداد نوین، انجمن بهرهوری ایران از این پس به صورت سالیانه اجرا خواهد گردید. همچنین به گفته سینا اسحاق دبیر اجرایی رویداد ویدیوهای مربوط به این مراسم به زودی در وبسایت و صفحه لینکدین رویداد تولید مسئولانه و بهرهوری در دسترس عموم قرار خواهد گرفت.