این کتاب با عنوان «میلیاردر، نابغه، ناجی، پادشاه: بیل گیتس و تلاش او برای شکل دادن به جهان ما» به تازگی منتشر شده است.
طبق گفتههای کارمندان سابق این بنیاد، بیل گیتس که در دنیای خارج به عنوان یک «دولتمرد جهانی» شناخته میشد، در محیط کار مانند یک «پادشاه خودکامه» رفتار میکرد. یکی از مدیران سابق بنیاد گفت که جلسات با گیتس «حس دربار پادشاهی را داشت، گویی گیتس لویی چهاردهم بود و کارمندان درباریانی که در ورسای در برابر حاکم خود تعظیم میکردند.»
یک کارمند سابق دیگر گیتس را «ترسناکترین فرد دنیا» توصیف کرد و گفت: «او نگاهی به صفحه میاندازد و با گفتن چیزی مثل -آنچه در پاورقی صفحه ۹ میگویید با پاورقی صفحه ۲۸ مطابقت ندارد- به شما پاسخ میدهد.»
کارکنان گزارش دادند که حالات چهره گیتس را به دقت بررسی میکردند و حتی کوچکترین لبخند یا تکان سر را نشانه تأیید تلقی میکردند. پس از جلسات، کارمندان روزها درباره سؤالات و واکنشهای گیتس بحث میکردند و اگر احساس میکردند رئیس خود را تحت تأثیر قرار دادهاند، جشن میگرفتند.
یکی از کارمندان سابق اظهار داشت: "گاهی اوقات تفسیر خواستههای گیتس ساعتها وقت مدیران و تیمها را میگرفت. احساس میکردم ما بیشتر وقت خود را صرف مدیریت بالادستی میکنیم تا رسیدگی به نیازهای مردم. "
این کتاب همچنین به جدایی بیل گیتس از همسر سابقش ملیندا فرنچ گیتس اشاره میکند که به دلیل گزارشها درباره روابط خارج از ازدواج گیتس و دوستی او با جفری اپستین محکوم صورت گرفت.
سخنگوی گیتس در واکنش به این کتاب گفت: «این کتاب با تکیه بر منابع ناشناس و شایعات دست دوم و سوم، شامل ادعاهای به شدت حساسیتبرانگیز و دروغهای آشکار است که حقایق مستند ارائه شده توسط دفتر ما به نویسنده را نادیده میگیرد.»