علی فکری رییس کل سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی ایران در گفت و گویی به سوالات زیر پاسخ داد.
آیا وظیفه سازمان سرمایه گذاری صرفا جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) است؟
فکری: یکی از کارهای اصلی سازمان سرمایه گذاری، کمکهای اقتصادی و فنی ایران، جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی است که به شیوههای مختلفی مانند مشارکت مدنی، بیع متقابل و ... انجام میشود. ما در حوزههایی مانند جذب اعتبارات خارجی، وامهای دولتی، صدور ضمانت نامههای حاکمیتی، ارتباط با شرکتهای بیمه اعتبارات صادراتی و بانکهای عامل در سایر کشورها برای دریافت خطوط اعتباری فعال هستیم و سازمان براساس قانون وظیفه دارد که هدایت مذاکرات را برعهده داشته باشد.
دو شیوه آماری در این سازمان وجود دارد. یک، طرحهایی که در سازمان مصوب شده، طرف خارجی درخواست خود را ارائه داده، شرکای داخلی خود را پیدا کرده و مجوز سرمایه گذاری خارجی در ایران را اخذ کرده که این مورد، جلب سرمایه گذاری خارجی نامیده میشود. مورد دیگر، جذب سرمایه گذاری خارجی است. به این معنی که از این طرحهای مصوب شده چه تعداد واقعا وارد اقتصاد ایران و در حوزههای مختلف سرمایه گذاری شده است. همواره آمار جلب سرمایه گذاری از میزان جذب بیشتر است. از ابتدای سال گذشته، ۶۷ طرح و ۱۵۷ طرح نیز از آغاز به کار دولت سیزدهم داشته ایم. ارزش این ۱۵۷ طرح برابر با ۵.۸ میلیارد دلار بوده که مربوط به جلب سرمایه گذاری است.
دارندگان طرحها و کسانی که این امتیاز را میگیرند، حداقل شش ماه فرصت دارند تا سرمایه مصوب شده را وارد کشور کنند؛ بنابراین ما اکنون از این مرحله عبور نکرده ایم که بتوان میزان جذب سرمایه گذاری را اعلام کرد. ۳۴۰ میلیون دلار از زمان آغاز به کار دولت وارد کشور شده که به شکلهای مختلفی از جمله تجهیزات، دانش فنی و ... است و لزوما به معنای ورود پول نقد به حسابها نیست.
بیشترین سرمایه گذاری ها در کدام حوزه ها بوده است؟
فکری: کل میزان سرمایه ورودی به ایران، عمدتا در صنایع مرتبط با انرژی و یا کالاهای انرژی بر سرمایه وارد ایران میشود. زیرا حوزه انرژی یک مزیت نسبی و گاهی اوقات مزیت مطلق ما است.
چرا میزان سرمایه گذاری از سوی سایر کشورها در ایران کم است؟
فکری: یک عامل اصلی در جذب سرمایه گذاری خارجی این است که کشورها بتوانند طرحهایی را معرفی کنند که معنی دار و در زنجیره ارزش جهانی تعریف شده باشند. گاهی اوقات علت اینکه برخی از طرحها به نتیجه نمیرسند، این است که ما شرکای درستی را انتخاب نکرده ایم. به عنوان مثال، در برجام شرکای انتخاب شده به صورت واقعی و براساس منافع مشترک بین ایران و کشورهایی که میخواهند در ایران سرمایه گذاری کنند و علاقهمند به سرمایه گذاری مشترک هستند، انتخاب نشده بودند؛ بنابراین طبیعی است که ناگهان با کاهش آمار سرمایه گذاری مواجه شدیم. همه جای دنیا تلاش میکنند تا شرکای خود را براساس شناخت و واقعیتها انتخاب کنند.
اینکه در دولت فعلی نیز بر توازن در روابط خارجی تاکید میشود و تمرکز خود را به کشورهای همسایه و نسبتا همسو با جمهوری اسلامی منوط کنیم، از اینجا ناشی میشود که از ابتدا شرکای درستی را انتخاب کنیم تا با هر تحولی که در هر نقطه دیگری از دنیا به وجود میآید، شرکای خود را از دست ندهیم.