آمایش سرزمین (Spatial planning) ارزیابی نظاممند عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… به منظور یافتن راهی برای تشویق و کمک به جامعه بهرهبرداران در انتخاب گزینههایی مناسب برای افزایش و پایداری توان سرزمینی در جهت برآورد نیازهای جامعه است.
در زبان منابع طبیعی یعنی به نسبت استعدادهایی که هر کدام از کاربری های اراضی دارند، ما بیاییم وضعیت آنها را بسنجیم و همان استفاده از آن انجام گیرد. حالا به نسبت این که در چه شرایط جغرافیایی قرار گرفته ایم، وضعیت آب و هوایی سرزمینی که در آن قرار گرفته ایم، چگونه است؟ وضعیت هیدرولوژی آن چطور است؟ وضعیت خاکش چطور است؟ وضعیت پوشش گیاهی آن چطور است؟ به نسبت آن قابلیت و استعدادی که در اراضی آن منطقه است ما بیاییم و از آن استفاده کنیم.
الان در بحث دانشگاه ها هم بحث آمایش رشته ای و دانشگاهی انجام می دهند. مثلاً دانشگاه سیستان، که آن منطقه یک قطب کشاورزی برای کشت جو و گندم و از این قبیل موارد است. در قدیم الایام نام آن منطقه انبار غله آسیا بوده است و به نسبت آن الان آمده اند و کلیه گرایش های رشته های کشاورزی، را توسعه داده اند که بیایند روی این زمینه در همان منطقه کار کنند. ولی به جای آن، منطقه کاشان از منظر آمایش سرزمین، یک منطقه صنعتی بوده و خیلی کم آب است و خاکش آن چنان مرغوبیتی ندارد و یا این که برای صنعت خوب است. به لحاظ جغرافیایی در مرکز کشور واقع شده و راه های دسترسی اش به استان های مختلف آسان است و با توجه به آب و هوا و خاکی که دارد، می تواند صنعتش را بسیار زیاد و خوب توسعه بدهد .
اقلیم کاشان؛ خشک نیست، فوق خشک است!
مبحث آمایش رشته ای که در دانشگاهها در حال انجام است، در بحث سرزمینها هم ما همین بحث را داریم یک منطقه ای که مثل منطقه کاشان به لحاظ اقلیمیش خشک و بیابانی است، بارندگیش بسیار کم است و بر اساس طبقه بندی اقلیمی دومارتن کاشان اقلیمش فوق خشک است.
این تقسیم بندی های اقلیمی است که در بحث های هیدرولوژی و حوزه های متناظر آن بحث می کنیم که هر منطقه ای در کدام یک از این اقلیم ها قرار می گیرد. مثلا کاشان با میزان بارندگی حدود ۱۳۰ میلی متر در سال ، و تبخیر آن از سطح آب های آزاد ۳ تا ۴ هزار میلی متر در سال است.
مهم این این است که بارندگی مان در این جا یک دوم میانگین بارندگی ایران است که خود ایران بارندگی اش یک سوم بارندگی دنیاست. زیرا متوسط بارندگی دنیا سالیانه ۷۵۰ میلی متر است.
در ایران چون روی کمربند خشک آسیا قرار گرفته و در عرض ۳۵ درجه شمالی، این باعث می شود که بارندگی ما ۲۵۰ میلی متر در سال است که الان در سال های اخیر شده ۲۲۰-۲۱۰ میلی متر رسیده که حتی آن بارندگی هم الان کاهش پیدا کرده است.
باز میزان بارندگی کاشان می شود یک دوم میانگین بارندگی ایران. یعنی منطقه ما یک منطقه خیلی خشک است، تبخیرش هم خیلی بالا است. اراضی مان هم اراضی بیابانی است.
طبق بحث آمایش سرزمینی، منطقه کاشان منطقه مناسب برای کشاورزی نیست یعنی اشتباه بزرگی که در این منطقه رخ داده است که دارند کشاورزی می کنند، حالا از آن وخیم تر این است که محصولی مثل پنبه که برای رشدش چند هزار متر مکعب آب می خواهد، تولید می شود و کاشان شده قطب تولید پنبه در کشور!
همین محصول پنبه در گرگان ۱ ششم یا ۱ هفتم آبی را می خواهد که در کاشان برای رشدش نیاز دارد، مثلا در منطقه سفید شهر رشد پنبه ۶ برابر آب می خواهد تا به همان میزان محصولی برسیم که در گرگان تولید می کنیم.
در گرگان به دلیل آب و هوایش که شرجی است و رطوبت هوا بالا است و میزان آبش که زیاد است و خاکش که آب را خوب نگه می دارد،کشت پنبه کار صحیحی است. اما در کاشان سطح آب خیلی پایین است. این جا اشتباه شده. بعد آمدیم در سفید شهر پنبه کشت می کنیم و شده یک قطب پنبه در ایران.
حفر چاه آب کشاورزی در کاشان ممنوع!
در استان اصفهان همچنین محصولات دیگر مثل خربزه، هندوانه و این محصولاتی که آب زیادی می خواهند، اینها را آمدیم کشت داده ایم. آمدهایم چاه های مختلف عمیق در دشت کاشان حفر نموده ایم که جزء دشت های ممنوع بحرانی است و دیگر نباید چاه در دشت کاشان احداث بشود.
ما در کشور ۶۰۹ دشت داریم که حدود ۳۱۷ دشت ممنوع بحرانی هستند. دشت کاشان هم جزء آن دشت های است که دیگر نباید کسی چاه احداث کند، چاه آبی بزند، چاه عمیق بزند که آب بیرون استحصال بکند.
الان ما در کاشان حدود چند متر افت سطح آب زیرزمینی داشته ایم. این یعنی یک فاجعه و یک زنگ خطر بزرگ!
چیزی که هست الان چاه های عمیق را همین طور عمیق تر می کنند برای کشاورزی در منطقه ای که تبخیرمان به شدت بالاست، بارندگی مان کم هست و خاکمان برای کشاورزی نامرغوب است و می خواهند در این منطقه کشاورزی کنند! این به ضرر کل اقلیم و اکوسیستم کاشان می شود. اکوسیستم و منطقه کاشان چند سال دیگر می شود جایی که غیرقابل زندگی و زیستن است. به خاطر چه؟
این چاه های عمیق که زده می شود می آیند آب را با الکتروپمپ برای کشاورزی بالا می کشند. همین است که شوریزایی ( Salinization) داریم. شوری زایی وقتی رخ می دهد که آب را می کشند بالا و پخش می کنند. در فرآیند تبخیر آب، این ها نمک هایش به جا می ماند و خاک های سطحی نمکین و شور می شود و زمین غیر قابل زرع و کشت می شود. وقتی نمک را آوردی روی سطح زمین پخشش کردی، غیر قابل کشت می شود و همچنین توسط فرسایش بادی، این نمک ها در زمین های دیگر هم پخش می گردد.
سید علی موسوی