سلامت کودک ناشنوا در برابر ویروس کرونا مسئله بسیار مهمی است که شاید بسیاری از این نکته غفلت ورزیدند.
اخبار اجتماعی- در ارتباط سلامت کودک ناشنوا در برابر ویروس کرونا دکتر علیرضا ملازاده میگوید:
تاثیر ناشنوایی کودک بر خانواده به خصوص بر مادر مساله ی جدی است که در شرایط ویروس کرونا دشوارتر هم شده است.
در این زمان که کرونا باعث شده آموزش های مدرسه از راه دور و مسوولیت های آموزشی تربیتی والدین افزایش پیدا کرده است، کسانی که دارای فرزند ناشنوا و کم شنوا هستند، دشواری های بیشتری پیدا کرده اند که دراین جا به طور مختصر به آنها می پردازیم.
در طول دوران انتظار تولد فرزند، والدین در مورد این که فرزندشان در آینده چه کسی خواهد شد رویاها و خیال هایی را در سر می پرورانند. غالبا چنین رویاهایی بسیار شخصی هستند و والدین تجسم هایی زیبایی را در ذهن دارند.
انتظار تولد یک کودک تجربه ای دلنشین است که افراد را به وجد می آورد. زمانی که مادری برای اولین بار با مساله معلولیت فرزندش روبه رو می شود، با یک ضربه عاطفی مواجه شده و نخستین واکنش او تکذیب و انکار خواهد بود.
احساساتی همچون غم و غصه، خشم، درماندگی، تقصیر، احساس گناه، تنفر و شرم، خودکم بینی،پوچی، احساس ظلم و تبعیض در وی به وجود خواهد آمد. این احساسات و نگرش منفی که بخشی از آن طبیعی است ، می تواند رفتارهای طردآمیز کودک، اجتماع گریزی، رفتار دوگانه افراط و تفریط در قبال کودک را در پی داشته باشد.
والدین کودک ناشنوا، اغلب ناشنوایی کودک را همراه با احساس سرخوردگی و ناامیدی از زندگی و فشار رروانی شدید درک می کنند. رویاهای آنان در مورد آینده فرزند فرو می پاشد و دچار افسردگی می شوند.
برخی از آنها از دیگران کناره گیری می کنند تا با غم خود تنها باشند یا دچار سوگ می شوند. ممکن است یک سلسله واکنش های هیجانی مانند آنچه در داغدیدگی دیده می شود را پشت سر بگذارند و زندگی اجتماعی و زناشویی آنها تحت تاثیر قرار بگیرید و احساس انزوا و تنهایی، گیجی و بی بهره ماندن از شادی کنند. وجود فرزند معلول اثرات عمیقی بر روی نحوه ی ارتباط یکایک افراد خانواده با هم و هر یک از آنان با فرزند ناشنوا میگذارد و همین اثرات ناخوشایند چنانچه به گونهای منطقی و چاره جویانه حل نشود، زیان جبران ناپذیری برروان والدین و سایر اعضا خانواده و خصوصا فرد ناشنوا وارد می کند.
والدین عامل هرگونه تفاهم و پذیرش یا عدم تفاهم هستند.بنابراین نوع واکنشی که پدر ومادر در مقابل فرزندشان نشان می دهند در ایجاد جو خانوادگی بسیار موثر است.
اگر ارتباط متقابل بین افراد خانواده را به صورت یک تعامل در نظر آوریم، فرزند ناشنوا در مرکز تاثیرپذیری و اثرگذاری روی تمام ارتباطات بین افراد خانواده خواهد بود.
مشکلات فرزند پروری کودکان ناشنوا
کودک ناشنوا، کودکی است که در اثر آسیب دستگاه شنوایی قادر به حرف زدن نیست و به همین دلیل مشکلاتی در برقراری ارتباط با افراد ناشنوا و جامعه دارد. توانایی صحبت کردن رابطه ی بسیار نزدیکی با توانایی های فکری- ارتباطی و هوشی دارد. بنابراین برای بسیاری از کودکان ناشنوا مشکل اساسی عدم امکان در پیشرفت یک نظام ارتباطی مناسب است.
پدران و مادران باید فرزندان خود را با هر معلولیتی که داشته باشند، مورد پذیرش قرار دهند وهیچ فرقی میان کودکان سالم، معلول و استثنایی خود نگذارند. از آنجا که پدران و مادران به گونه ای تحت تاثیر فرهنگ و باورهای محیط و جامعه قرار می گیرند. گاهی اوقات نگرش آنان به کودکان استثنایی منفی شده و ممکن است از داشتن این گونه کودکان احساس ناراحتی ، خجالت و تقصیر کنند . این امر بر چگونگی روابط خانوادگی و اجتماعی و رشد عاطفی و اجتماعی کودکان اثر نامطلوب می گذارد.
به طور کلی وجود چنین کودکی تمام افراد خانواده به ویژه مادر را در شرایط ویژه ای قرار می دهد، چون این مادر است که بیشترین ارتباط را با کودک برقرار می کند. پس بیشترین بار مشکلات بر دوش خواهد کشید و بیشترین رنج را او می برد، تا در درک و احساس خود تغییر دهد. این رنج دائمی ممکن است به افسردگی مادر بیانجامد. هنگامی که پدر و مادر متوجه می شوند فرزندشان از نعمت شنوایی محروم است، ممکن است پس از تحمل ضربه ی شدید عاطفی و پذیرش حقیقت ناشنوایی فرزند دچار احساساتی از قبیل غم و غصه مستمر و احساس قصور یا درماندگی شده و به تدریج افسرده و گوشه گیر شوند.
احساس خشم والدین نسبت به فرزند ناشنوا نتیجه طبیعی احساس عجز و ناتوانی آنها در برابر اوست، هنگامی که نمیتوانند و نمیدانند چگونه با وی ارتباط برقرار کنند. بسیاری از والدین حتی زمان هایی آرزو کرده اند که ای کاش کودک ناشنوای آنها به دنیا نیامده بود. چرا که کودکان ناشنوا بیشتر از کودکان شنوا عجزآور هستند.
وجود آنها امیدها، آرزوها و هدف های آینده پدر و مادر را در مورد خود بر باد میدهد. واکنش همه والدین در مقابل معلولیت فرندشان یکسان نیست، ولی به طور کلی می توان پذیرفت اکثریت قریب به اتفاق والدین به نحوی واکنش نامطلوب از خود بروز می دهند که نوع و میزان این واکنش ها با توجه به جنبه های شخصیتی آنها، زمان بروز واکنش و… با یکدیگر متفاوت است.
بسیاری از والدین، این گونه فرزندان خود را تا حد امکان از برخورد با دیگران منع می کنند و تا آنجا که بتوانند او را در محیطی دور از سایرین نگه می دارند، گویی کودک آنها مبتلا به یک بیماری مسری است که در تماس با سایرین آنها را نیز مبتلا خواهد کرد. تاکید در جداسازی کودک معلول از خویشان، همسایگان و نزدیکان کم کم موجب انزواگزینی کل خانواده به همراه دارد.
چرا که انسان اجتماعی است و برای مهار نیازهای عاطفی و اجتماعی خود احتیاج به برخورد متقابل با همنوعان خود دارد. به طور کلی می توان گفت والدین در مقابل این حقیقت که فرزندشان دچار معلولیت است، واکنش های هیجانی گوناگونی از خود بروز می دهند الگوهای رفتاری که ابراز می شود بسیار متفاوت است، به این نحو که یا به صورت سازنده و در جهت تطابق با وضعیت کودک است( قبولی منطقی وضعیت)، یا مخرب و ناهماهنگ و ناسازگار با وضعیت کودک است ( به شکل طرد یا انکار ناشنوایی کودک).
برای مادر مشکل دیگری نیز وجود دارد و آن ترس از بدتر شدن وضع کودک حین بزرگ شدن است. این که چگونه برای کودک ناشنوای او امکان خواهد داشت که بدون غلبه بر مساله ی ناشنوایی بزرگ شود و زندگی شاد و کاملی داشته باشد، امیدها ممکن است فرو ریزد بدون این که چیز دیگری جایگزین شود.
وجود مشکلات بیشتر بین مادران ناشنوایان، ارتباط با افسردگی، میزان سواد، وضعیت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، حمایت های اجتماعی و همچنین سن ناشنوایی کودک دارد .
توصیه هایی برای والدین وآموزگاران کودکان ناشنوا
– شناخت هرچه زودتر معلولیت از جمله ناشنوایی در نوزادان همراه با مشاوره و راهنمایی والدین
– مسوولان، آموزگاران ومشاوران آموزشگاه های ناشنوایان با ارائه مشاوره و راهنمایی به والدین، موجبات اعتماد به نفس و اطمینان خاطر آنها را فراهم آورده و در برقراری رابطه ی موثر و آموزش به فرزندشان به آنها کمک کنند.
– والدین با در میان گذاشتن مشکل خود با مشاور یا روان شناس و فراگرفتن راه های درست ارتباط با کودک، با اضطراب، افسردگی یا حالات هیجانی منفی خویش مقابله کنند.
خانواده های ناشنوایان نیاز فراوانی به خدمات حرفههای بهداشت روانی نظیر مشاوره و مددکاری دارند. این حرفه ها به طریق مختلفی می توانند در تخفیف اندوه هیجانی، کاهش رفتارهای ناسازگرانه و استحکام رفتار سازشی مشارکت کنند. اغلب متخصصان باید به اموری فراتر از نیازهای افراد استثنایی و خانواده های آنان توجه کنند. اموری که بر تلاش هایی چون پیشگیری، سازماندهی اجتماعی، آموزش و پرورش و مشاوره که به یک اجتماع بهبود یافته از نظر بهداشت روانی منتج می شود.
-گسترش استفاده از مشاوره و روان درمانی در بین والدین به ویژه مادران دارای کودک ناشنوا
ناشنوایی کودک بر حالات روانی و هیجانی والدین تاثیر می گذارد و باعث افسردگی والدین به ویژه مادر می شود. این افسردگی ممکن است به صورت احساس گناه،سوگ، احساس درماندگی و یا احساس خودکم بینی، نمود پیدا کند. بنابراین در مشاوره به این والدین موارد بالا را باید در نظرگرفت.
– فراگرفتن راه های صحیح تعامل وآموزش به کودک ناشنوا
– تمرکز بر مداخلات خانواده محور به والدین اجازه می دهد در دوران کرونا آموزش به کودکان ناشنوا را به نحو مناسب ادامه داده، اموزش به این کودکان تعطیل نشود.
– گسترش کار معلمان تلفیقی: این معلمان که افرادی مسلط وبا تجربه هستند، به منازل دانش آموزان رفته و به طور مستقیم با کودک ووالدینش تعامل برقرار می کنند. این معلمان از ماسک طلقی استفاده می کنند و لب معلم در حال صحبت دیده می شود.
– استفاده از برنامه های ویدیویی یا نرم افزار هایی خاص کودکان ناشنوا: برنامه شاد به دلیل این که صوتی هستند، نمی تواند مفید و موثر برای کودکان ناشنوا باشد.. بنابراین باید برای کودکان ناشنوا برنامه های ویدیویی خاص و نرم افزارهایی که در آن حرکات لب وتلفظ کلمات دیده شود، مورد استفاده قرار گیرد.
در جامعه کنونی ما که تمام خانواده ها درگیر مسایل کرونا هستند وآموزش کودکان عادی دچار مشکلات جدی شده است، مشکلات والدین به ویژه مادر دارای کودک ناشنوا، بسیار بیشتر از والدین کودکان عادی است. واکنش های روانی مثل انکار، حزن، احساس گناه، افسردگی، خشم و اضطراب در این والدین، ممکن است به نحو قابل توجهی افزایش یاید. به همین علت آموزش به این کودکان ممکن است به راحتی مورد غفلت قرار گرفته در دراز مدت مشکلات این کودکان افزایش می یابد. برای آموزش این کودکان باید تمرکز بر برنامه ها و نرم افزارهای خاص، معلمان تلفیقی وجلسا ت مشاوره تلفنی وحضوری باشد.
علیرضا ملازاده، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی-علی جاهدی فر، کارشناس روانشناسی شخصیت