عامل این جنایت فامیلی که عمه و شوهرعمه اش را کشته است پس از دستگیری ۱۰ سال در صف اجرای حکم قصاص قرار داشت تا این که در نخستین چهارشنبه شهریورماه پای چوبه دار رفت.
جنایت هولناک
اخبار اجتماعی- روز ۲۳ اردیبهشت سال ۸۸ بود که ماموران پلیس ماهدشت از پیدا شدن جسد سوخته مردی در کنار فرودگاه پیام مطلع شدند و تحقیقات در گام نخست برای شناسایی جسد سوخته کلید زده شد. این در حالی بود که همزمان ماموران از پیدا شدن جسد خونین یک زن در جاده کندوان آگاهی یافتند.پیدا شدن دو جسد در یک روز ماموران را در برابر یک پرونده معمایی قرار داد.
نخستین سرنخ
اوایل خرداد سال ۸۸ بود که مرد جوانی با حضور در اداره ۱۱ پلیس آگاهی تهران از ناپدید شدن عمه و شوهرعمهاش خبر داد و بدین ترتیب تیمی از ماموران برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شدند.
کارآگاهان در گام نخست به خانه زوج پیر در منطقه تجریش رفتند و با صحنه به هم ریخته داخل خانه روبه رو شدند و این در حالی بود که خودروی این زوج داخل پارکینگ ساختمان نبود.
صحنه مرموزی پیش روی ماموران قرار داشت و تجسس برای پیدا کردن زوج گمشده ادامه داشت تا این که ماموران در بررسیهای پلیسی اطلاع یافتند که چندی قبل جسد یک زن سن بالا و جسد سوخته یک مرد پیدا شده است.تیم پلیسی در این شاخه از تحقیقات تصویر جسد زن پیر را پیش روی مرد جوان که در جست وجوی عمه اش بود قرار دادند، وی با دیدن عکس اعلام کرد که جسد خونین همان عمه ۸۸ ساله اش است.
جنایت هولناک
مرد جوان که علی نام دارد با دیدن تصاویر دو جسد پیدا شده اعلام کرد که زن به قتل رسیده همان عمه اش مهشید ۸۰ ساله است و درباره جسد سوخته شده شک داشت که او شوهرعمه ۸۹ سالهاش حشمت است.
تیم پلیسی با توجه به سرقت خودرو و یک فرش قیمتی از داخل خانه زوج پیر احتمال دادند که عاملان جنایت با انگیزه سرقت وارد خانه شده و این سرقتها را انجام داده اند و در ادامه برای پنهان کردن سرنخ، جسدها را به بیرون از خانه منتقل کرده اند.
کارآگاهان در این مرحله کارت سوخت خودروی سرقتی را بررسی کردند و پی بردند که کارت سوخت خودرو طی مراحلی در چند پمپ بنزین استفاده شده است، خیلی زود ماموران به پمپ بنزینها رفتند و دوربینهای مداربسته را بازبینی کردند.صحنه عجیبی پیش روی ماموران قرار داشت، علی ۵۰ ساله در چند نوبت از کارت سوخت حشمت استفاده کرده بود و در این مرحله کارآگاهان به سراغ علی رفتند و اقدام به دستگیری او کردند.
علی ابتدا خود را بیگناه میدانست، اما وقتی در برابر مدارک پلیسی قرار گرفت به ناچار به قتل خونین عمه و شوهرعمه پیرش اعتراف کرد.
در دادگاه
روز ۲۹ فروردین سال ۹۰ پس از صدور کیفرخواست جلسه رسیدگی به پرونده قتل خونین عمه و شوهرعمه در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی نورا... عزیز محمدی و چهار مستشار برگزار شد.
نماینده دادستان در شروع جلسه فرحناز همسر علی را به دلیل پنهان کردن قتل گناهکار دانست و برایش درخواست مجازات کرد و در ادامه اولیای دم برای قاتل حشمت و مهشید تقاضای قصاص کردند.
علی برای دفاع در جایگاه قرار گرفت و درباره انگیزه قتل گفت: چندی قبل عمه ام به دلیل بیماریاش در بیمارستان بستری بود، من و همسرم در بیمارستان از او مراقبت میکردیم تا این که با تشخیص پزشکان، عمه ام از بیمارستان ترخیص شد.
وی افزود: آن روز من همراه عمه، شوهرعمه، همسر و فرزندم از بیمارستان به خانه عمه ام رفتیم و، چون عمهام پیر بود کمکش کردم و تا داخل خانه همراهیاش کردم، اما بعد از چند روز از همسرم شنیدم وقتی من همراه عمه ام به خانه اش رفته بودم، شوهرعمهام داخل پارکینگ ساختمان به زنم تعرض کرده که همسرم مانع کارش شده بود و در ادامه حشمت به همسرم پیشنهاد دوستی و ایجاد رابطه پنهانی داده است.
مرد جوان گفت: وقتی ماجرا را شنیدم، ناراحت و عصبانی شدم و پس از تماس تلفنی با حشمت درگیری لفظی پیدا کردم و تصمیم گرفتم دیگر با آنها رابطهای نداشته باشم تا این که عمه ام با من تماس گرفت و خواست به خانه شان بروم.
عامل جنایت گفت: روز حادثه وقتی به خانه عمه ام رفتم درباره رفتار زشت شوهرش صحبت کردم که حشمت شروع به خندیدن کرد و به سمت پارکینگ خانه شان رفت و عمهام بدون توجه به حرف هایم به حمام رفت. عصبانی بودم، به همین دلیل از کابینت آشپزخانه یک چاقو برداشتم و به حمام رفتم و در آن جا مهشید را با ضربات چاقو به قتل رساندم و سپس داخل سالن پذیرایی منتظر ماندم تا این که حشمت وارد خانه شد و پیگیر عمه ام شد که گفتم داخل حمام است.
حشمت به سمت حمام رفت که قبل از رسیدن به داخل حمام به سراغش رفتم و او را نیز با ضربات چاقو به قتل رساندم. سپس یک لیوان قهوه برای خودم درست کردم و بعد از خوردن آن به فکر صحنه سازی افتادم. علی ادامه داد: دو جسد را روی یک فرش گذاشتم و به پارکینگ ساختمان کشاندم، نیمه شب بود که جسدها را به خودروی پراید حشمت انتقال دادم و به بیابانهای اطراف کرج رفتم، ابتدا به دلیل کینهای که از حشمت داشتم جسد را از خودرو بیرون کشیدم و آن را سوزاندم، سپس همراه جسد عمهام در بزرگراه پرسه زدم و آن را داخل رودخانه انداختم و بعد به خانه رفتم.
وی افزود: ۱۹ روز از جنایت گذشته بود که ماجرای قتل عمه و شوهرعمهام را برای همسرم فرحناز تعریف کردم که از من خواست خودم را تسلیم پلیس کنم، اما حرفش را گوش نکردم.
فرحناز در جایگاه دفاع
فرحناز درباره اتهام پنهان کردن ادله جرم، به دادگاه گفت: من هرگز دلخوشی از بستگان همسرم نداشتم و بعد از آن که از ماجرای قتل باخبر شدم از شوهرم خواستم خودش را تسلیم پلیس کند.
فرحناز درباره ادعای شوهرش و پیشنهاد ارتباط پنهانی با حشمت گفت: حشمت در پارکینگ خانهشان قصد تعرض به من را داشت. او از من درخواست کرد با یکدیگر ارتباط داشته باشیم.بدین ترتیب قضات پس از جلسه رسیدگی به این پرونده، علی را به دو بار قصاص نفس - اعدام – پرداخت دیه و زندان محکوم کردند و حکم صادر شده در مرداد سال ۹۱ تایید شد.
اجرای حکم
علی در صف نوبت اجرای حکم اعدام قرار داشت تا این که پس از ۱۰ سال از ماجرای قتل خونین در حمام عامل جنایت پای چوبه دار قرار گرفت.
صبح روز چهارشنبه ۶ شهریور امسال عامل قتل عمه و شوهرعمه پای چوبه دار رفت و با دستور نماینده دادستان حکم صادر شده اجرا شد.
تحلیل کارشناس
فاصله گرفتن از حریم سلامت اخلاقی
دکتر مجید ابهری آسیب شناس اجتماعی
قتل به عنوان خشنترین رفتار برخاسته از پرخاشگری دلایل مختلف اجتماعی دارد. اصلیترین دلیل قتلهای ناموسی در حوزه بررسی رفتارهاست. همچنین برای ارتکاب قتل فاصله گرفتن از ارزشهای اخلاقی نیز مهم تلقی میشود.
افرادی که در مدیریت رفتارهای شان ضعیف عمل میکنند و رفتارهای هیجانی برخاسته از خشم دارند زودتر در نزاع و درگیری مرتکب قتل میشوند. نبود کنترل بر رفتار هنگام عصبانیت سبب میشود فرد دست به قتل نزدیکان خود نیز بزند. در بررسی قتلهای مختلف قتلی که با عنوان ناموسی مطرح میشود دلایل مربوط به خود را نیز دارد گاهی افراد با دلایل و توجیه دفاع از حریم نوامیس خود عمدا دست به قتل میزنند که حتما در این بین پای فرد سومی در میان است که تشکیل دهنده رابطه عاطفی تلقی میشود. از سوی دیگر به دلیل کمرنگ شدن ارزشهای اخلاقی زن یا مرد آنها از حریم سلامت اخلاقی فاصله میگیرند و در این صورت است که قتل ناموسی رخ میدهد و باعث میشود قاتل پای چوبه دار کشیده شود. یعنی با وقوع هر قتل یک فرد قربانی خشم و فرد دیگر به خاطر هنجار شکنی وقانون گریزی به مرگ محکوم میشود. کمرنگ بودن آموزشهای مهارت زندگی در دوران نوجوانی و جوانی از یک سو و آموزههای اخلاقی از سوی دیگر سبب میشود یک نفر دست به جنایت بزند تا بتواند از ناموس خود دفاع کند. در گفتگو با این قبیل قاتلان آنها بیان کرده اند که دفاع از ناموس نه تنها واجب است بلکه از تکرار این رفتارها نیز احساس پشیمانی نکرده اند؛ بنابراین به این نتیجه میرسیم که اگر خانوادهها از دوران کودکی به ارائه آموزههای دینی و معیارهای اخلاقی توجه کنند هیچ گاه روابط عاطفی مخربی رخ نمیدهد که منتهی به قتل ناموسی شود. البته در این بین نقش رسانهها نیز جدی است، زیرا ساخت برنامههای فرهنگی متنوع و پیشگیرانه در کاهش این اتفاقات هولناک بی ثمر نخواهد بود.