به گزارش خانواده سبز،نخستین جشنواره مادران قصه گو، ویژه مادران تهرانی از ابتدای فصل زمستان آغاز شد و روز شنبه ۲۰ اسفند ماه از ۲۴ مادر قصهگو و سه قصهگوی برگزیده، در برج میلاد تجلیل میشود.
این جشنواره با هدف فراهم آوردن زمینه ترویج فرهنگ مطالعه در خانواده با استفاده از قصه گویی و آشنایی با ادبیات و فرهنگ پربار ایرانی اسلامی و کتابهای مفید برگزار شد. آشنایی با آموزههای دینی و انتقال این آموزهها از طریق قصه و داستان به کودکان و ایجاد انسل و الفت بین والدین و فرزندان از دیگر اهداف این جشنواره اعلام شد که به همت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران برگزار میشود.
در مرحله نخست این جشنواره پس از ثبت نام مادران، کارگاههایی در مراکز فرهنگی هنری مناطق بیست و دوگانه تهران جهت آموزش قصه گویی برگزار شد. بیش از ۳۴۰۰ مادر قصه گو در ۴۸ کارگاه پنج جلسهای شرکت کردند. در نهایت ۲۴ قصه گوی برگزیده انتخاب شدهاند که فردا در فرهنگسرای انقلاب در مرحله نهایی داوری قصه خواهند گفت. مصطفی رحماندوست، مریم نشیبا و سپیده خلیلیداوران مرحله نهایی جشنواره مادران قصهگو هستند.
سر وقت جعبه جادویی که برویم و در میان خاطرات آن جستجو کنیم، ناخواسته ذهنمان دو قصه گوی مهربان و همیشه همراه با کودکان را به یاد میآورد. مجید قناد که چند نسل او را «عمو قناد» میشناسند. او پس از تحصیل در رشته کارگردانی تصمیم گرفته که مجری برنامه کودک شود و همچنان پر از انرژی روی صفحه جعبه جادویی حضور دارد. به قول خودش «وقتی کنار بچهها هستم کودکم و زمانی که با بزرگترها هستم فقط ۱۵سال دارم.»
دیگری، «آقای حکایتی» است با آن صدای آرام و لحن تاثیرگذارش در قصه گویی و با آن مکثها و لبخندهای ماندگارش. شاید کمتر کسی بداند که عمو حکایتی یا بهرام شاهمحمدلو یکی از موسسان اولین گروه مرکز حرفهای تئاترکانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۵۰ بوده است و اولین کسی بوده که پای تئاتر و سریال کودک را در سال ۵۳ به تلویزیون کشاند. بهرام شاهمحمدلو هر چند امروز کمتر در تلویزیون حضور دارد، اما در حال حاضر مشغول تمرین تئاتر صحنهای به نام «دو لیتر در دو لیتر صلح» به کارگردانی حمید آذرنگ است. برگزاری جشنواره «مادران قصهگویی شهر» بهانه ای شد تا پای صحبت این دو
قصه گو بنشینیم.
هر چند پیشینه قصهگویی مشخص نیست، اما در دورههای مختلف رواج داشته است و تاریخ مملو از قصهها و حکایتیهایی است که نسل به نسل منتقل شده، زیرا هم برای گوینده و هم شنونده لذت آفرین است. در واقع با تولد هر انسانی قصهای نو آغاز میشود و با گذشت هر لحظه از زندگی انسان قصهای نو به قصههای گذشته اضافه میشود.
مجید قناد با اشاره به اینکه قصه و قصه گویی از لالاییهای مادران نشات میگیرد، میگوید: اولین کسانی که کودکان با آنها ارتباط بصری و کلامی میگیرند پدر و مادر آنها هستند. نوزادان با لالاییهای مادران آرامش میگیرند و زمانی که بزرگتر میشوند و در دوره کودکی با قصههای مادر انس گرفته و به خواب میروند.
عمو قناد اعتقاد دارد که نوزاد حتی زمانی که به دنیا نیامده است میتواند لالاییها و قصههای مادر را بشنود و تا زمانی که بزرگ شود با این داستانها انس بگیرد و لالاییها کمکم تبدیل به قصه میشود. بچهها کم کم به شنیدن قصه عادت میکنند و با گویش و زبان و لهجه مادر انس میگیرند.
مادران قصهگو، انتقال دهنده گویش و لهجه و فولکلور
قناد با بیان این مطلب میگوید: هر کدام از مادران با گویش و لهجه و فولکلور خاص منطقه خود قصه میگویند و وقتی قصهگویی تکرار شود، کودک عادت به شنیدن میکند و مانند بازی کردن برایش ضروری و لازم میشود و منتطر میماند تا مادر ادامه قصه را بگوید.
بهرام شاه محمدلو هم در پاسخ به این پرسش که چرا مادران باید قصه بگویند، میگوید: از آنجا که مادران اولین موجود همراه نوزاد است و همیشه و همه جا نگهبان کودک خود است این امکان طبیعی را در اختیار دارد که از قالب و شیوههای مختلف برای رشد و اطلاعرسانی به کودکش استفاده کند و همه احساس و عاطفه خود را به صورت غیرارادی و بدون واسطه به کودک منتقل میکند.
مادران، اسطورههای قصه گویی
شنیدن قصه اثر مثبتی در بحثگفتاری، شنوایی و تقویت هوش و حس عاطفی کودک دارد. قناد در این باره میگوید: با توجه به اثرات مثبت قصهگویی لزوم آموزشهای لازم به مادران قصهگوی شهر کاملا احساس میشود، هر چند کم نیستند کسانی که بانگاه حرفهای به مقوله قصه و قصهگویی میپردازند و بچهها را از کودکی با شعر و داستان و حتی شاهنامهخوانی و مثنویخوانی آشنا میکنند و اعتقاد دارند که حتی اگر کودک متوجه این داستانهای سنگین نشود، حداقل گوشش با این اشعار و قصهها آشنا میشود.
او تاکید میکند: از نظر من مادران اسطورههای قصهگویی هستند و با نوع گفتار و خوانش کتابها و رعایت زیر و بم و فراز و فرود قصه میتوانند بچه را به شنیدن قصه ترغیب کنند.
کاری کنیم بچهها دل به دل ما بدهند
بهرام شاه محمدلو هم قصه را جزیی جدایی ناپذیر زندگی هر انسانی میداند و میگوید: کارکرد قصهگویی برای مقاطع سنی خردسال، کودک و نوجوان عمیق و پر از ارتباط های معنادار است به گونهای که سوالها و پاسخهایی که در ذهن شنونده ایجاد میشود بخش عمدهای از عواطف، تخیلات و رویاهای آنها را میسازد. این روزها اثرات مثبت قصهگویی با شیوههای حساب شده و امروزی به مراتب بیشتر از هر زمان دیگر است و کمبودش کاملا احساس میشود و اگر با برنامهریزیهای درست و شناخت همه جانبه و علمی پیش برود، شاهد نتایج مثبتی خواهیم بود که در سلامت روانی کودک موثر خواهد بود.
او راهکارهایی هم برای تمایل بچهها به شنیدن قصه دارد و میگوید: در درجه اول باید بچهها را باور کنیم و از صمیم دل و صداقت آنها را بپذیریم و از هر گونه نقد و پند و اندرز بی مورد بپرهیزیم تا او ما را باور کرده و دل به دل ما بدهد و سپس از طریق ایجاد موفقیتهای مناسب و تعریف شده در خانه، مدرسه، دوستان و رادیو و تلویزیون با شیوههای جذاب موضوعات مورد علاقه کودکان را در مسیری هیجان انگیز دسته بندی کرده و در اختیارشان قرار دهیم.
بهرام شاهمحمدلو با اشاره به نقش قصهگویی در تربیت کودکان تاکید میکند: در این مورد بدون اغراق میشود چندین کتاب نوشت به شرطی که از اساتید فن و افرادی که سالها در این حوزه تجربه علمی و عملی دارند و استفاده کرد و اگر اساتید حوزه داستان و قصهگویی ببینند که سازمانها یا کانونهایی متولی اجرا و برگزاری این حرکت بزرگ هستند حتما همراهی خواهند کرد.
قصه گویی زیباست
وقتی از «عمو حکایتی» درباره جشنواره مادران قصهگوی شهر میپرسیم میگوید: من هم چندی پیش شنیدم که برای مادران شهر دورههای آموزش قصهگویی برگزار میشود و فکر میکنم افرادی باید انتخاب شوند که شرایط لازم برای آموزش را داشته باشند، انتخاب و پس از پایان دوره در مسیری تعریف شده با هم به رقابت بپردازند و در نهایت عدهای حذف و افرات برگزیده انتخاب میشوند.
عمو حکایتی ایده اولیه برای برگزاری جشنواره را عالی عنوان میکند و میگوید: ایده اصلی کار زیبا است، به شرطی با برنامهریزیهای حسابشده و اتکا به پیشکسوتان حوزه قصهگویی انجام شود.
عمو حکایتی درباره تاثیرگذاری آموزش قصهگویی برای مادران شهر میگوید: من از شیوههای برگزاری کلاسها اطلاعی ندارم، اما حداقل مزیت این دورهها ایجاد زمینههای اطلاعاتی و علمی مشترک و مساوی برای همه است و خود مادران میتوانند با استفاده از تجربیات خود باعثارتقای این دورهها شوند.
لزوم برگزاری جشنوارههایی مانند جشنواره مادران قصهگوی شهر از نظر «عمو قناد» کاملا احساس میشود. او نیز در این مورد میگوید: به طور کلی کمبود چنین جشنوارههای رقابتی کاملا احساس میشود که با برنامهریزی دقیق و علمی اجرا شود. البته نباید این تجربهها رها شوند و صحیحتر آن است که پس از پایان جشنواره زوایای مختلف و چگونگی برگزاری جشنواره و نتایج به دست آمده و حتی عکسالعملهای شرکتکنندگان و مخاطبان بررسی شده و نتیجه در اختیار هیات برگزار کننده دوره جدید برای برگزاری جشنواره بعدی قرار بگیرد تا ضمن استمرار برگزاری این برنامهها شاهد استقرار آنها
باشیم.
قصهگویی نقش بسزایی در رشد و شکوفایی خلاقیت در کودکان دارد که ورود سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به ترویج درست آن را باید به فال نیک گرفت.
شناسه خبر:
۸۹۰۰۶
عمو قناد و آقای حکایتی با قصههای مادران
مجید قناد میگوید: هر کدام از مادران با گویش و لهجه و فولکلور خاص منطقه خود قصه میگویند و وقتی قصهگویی تکرار شود، کودک عادت به شنیدن میکند و مانند بازی کردن برایش ضروری و لازم میشود و منتطر میماند تا مادر ادامه قصه را بگوید.
۰