وقتی صحبت از حاشیه نشینی به میان می آید ناگهان فقر، نبود امکانات اولیه زندگی، تنگدستی و گذران یک زندگی سخت به ذهنمان خطور می کند.
امروز 24 آذرماه با جمعی از فعالان شبکه های اجتماعی مشهد بنا شد که بازدیدی از یک منطقه حاشیه نشین درانتهای خیابان کوشش واقع در بلوار ایمان داشته باشیم که تراژدی تلخی در آن جا رقم خورده بود، شنیده بودیم یک منزل مسکونی چندی پیش درآنجا دچار حادثه آتش سوزی شده بود که طی آن دو کودک دختر و پسر 14 و 4 ساله جان خود را از دست داده بودند.
این بازدید اما به تنهایی توسط فعالان شبکه های اجتماعی مشهد صورت نگرفت بلکه به واسطه آشنایی با یک بانوی خیر و خیرخواه در شبکه های اجتماعی به نام سمیرا شاهوردی یا همان «مادر آرزوها» رقم خورد، بانویی که در طی مدت فعالیت پسندیده ی خود در اینستاگرام توانسته است چندین هزار آرزو را برای اقشار مختلف، کودکان و نیازمندان با همکاری و مشارکت مردم برآورده کند.
او تاکنون در شهرهای مختلف کشور حضور یافته است و اقدامات زیبا و گره گشایی انجام داده که هر کدام داستان خاص خود را دارد، لذا امروز به همراه تعدادی از فعالان شبکه های اجتماعی مشهد که در توییتر و اینستاگرام فعالیت دارند؛ با وی همسفر شدیم و گذری به حاشیه شهر مشهد داشتیم تا بتوانیم صدای رسای اقشار مستضعف را با همراهی این بانوی خیر به مسئولین مخابره کنیم.
هنگام ورود به محدوده بلوار ایمان در انتهای بلوار کوشش متوجه بافت نامناسب عمرانی کوچه های آنجا شدیم، به گونه ای که تراز برخی از کوچه ها شیب مانند ساخته شده بود و عبور و مرور را سخت می کرد، خصوصا اینکه در فصل زمستان با بارش احتمالی برف و یخبندان یقینا رفت و آمد برای ساکنین این محدوده سخت خواهد شد.
جانی دوباره در خانه ویران شده توسط مادر آرزوها دمیده شد
به خانه تخریب شده ای که در ابتدای مطلب از آن یاد کردیم رسیدیم، مصالح ساختمانی در حیاط آن پهن شده بود و کارگران مشغول کار بودند، پدرآن دو کودک فوت شده به دلیل سردی هوا برایمان با مقداری از کنده های به جای مانده از آتش سوزی هولناک آن تراژدی تلخ، آتش درست می کند تا گرم شویم.
در همان بدو ورود اشک در چشمان پدر جاری می شود و رو به ما می گوید؛ داغدار هستم و از آتش متنفر شده ام، اما چون هوا سرد است برایتان آتش روشن می کنم تا گرم شوید.
دقایقی با او همکلام می شویم و در ادامه صحبت هایش می گوید؛ من یک کارگر ساختمانی هستم و با حقوق بسیار ناچیز توان بازسازی این خانه را نداشتم، باید تشکر کنم از خانم شاهوردی«مادرآرزوها» که توانست با مشارکت مردم این خانه را بازسازی کند.
در حین گفت و گو بودیم که سراغی از مادرداغدار خانواده گرفتیم و متوجه شدیم وی بعد از فوت فرزندانش دچار بیماری افسردگی شده و هنوز قدم به خانه ای که در حال بازسازی شدن بوده، نگذاشته است.
سمیرا شاهوردی«مادرآرزوها» فعال اجتماعی و بانوی نیکوکار در حاشیه این بازدید می گوید: برای حل مشکلات مستضعفان و قشر ضعیفی که با آن ها روبرو هستم تاکنون یک ریال از هیچ نهادی دریافت نکرده ام و این را صراحتا می گویم که نمی خواهیم هیچ هزینه ای دریافت کنیم، لذا در برآورده شدن آرزوهای اقشار گوناگون با مشارکت مردم کارها را پیش می بریم و از سال 97 تاکنون این خانه سومین موردی است که با صرف هزینه خودجوش مردمی به صورت جهادی ساخته می شود، من پیش بینی می کنم که تا 20 روز آینده ساخت آن به اتمام برسد و با تمامی اسباب و اثاثیه این خانه تجهیز شده و در قالب پنج هزارمین آرزو تحویل داده می شود.
این بانوی نیکوکار در خصوص فعالیت های کمپین آرزوهای قشنگ که خود موسس آن بوده است، بیان می کند: آرزوهایی که تاکنون با مشارکت مردم برآورده کرده ایم، عناوین مختلفی بوده است که به طور مثال می توان به سفر کربلا، اهدای توپ فوتبال، لباس ورزشی، خانه، غذا و غیره اشاره کرد.تقریبا مشارکت مردم در طرح های ما گاهی اوقات به هزار نفر هم می رسد، به طور مثال هزینه ساخت این خانه که در آتش سوزی دچار تخریب شده است، 50 میلیون تومان برآورده شد که طی 500 سهم 10 هزارتومانی مبالغ آن جمع آوری شده است.
شاهوردی در ادامه سخنانش با بیان اینکه مرکز نیکوکاری آرزوهای قشنگ از 4 ماه پیش با مجوز شناخته شده است، اظهار داشت: در صفحه اینستاگرام کمپین آرزوهای قشنگ تنها 5 درصد کمک ها جمع آوری می شود و فعالیت اصلی ما در گروهمان صورت می گیرد که نزدیک به هزار نفر عضو مشارکت کننده دارد.
وی با اشاره به بیانات و تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه رسیدگی بیشتری باید به حاشیه شهر مشهد بشود،افزود: برخی از مسئولین نه تنها مشارکتی در این حوزه انجام نمی دهند بلکه سنگ اندازی هم می کنند.
این بانوی نیکوکار خطاب به جمع فعالان شبکه های اجتماعی حاضر در این بازدید، تاکید کرد: همه ما اگر ادعای انقلابی بودن داریم و خطمان را خط رهبر معظم انقلاب می دانیم، باید به این نکته واقف باشیم که بسیجی بودن قدم برداشتن در راه خدا است و امیدوارم با مشارکت این جمع بتوانیم اتفاقات قشنگی را رقم بزنیم.
پس از صحبت های بانوی آرزوها به همراه وی رهسپار محدوده ای شدیم که در پشت این خانه قرار داشت و به دلیل مرتفع بودن ارتفاع آنجا شهر مشهد به طور کامل دیده میشد، نکته ای که باعث شد از آن محدوده بازدید کنیم؛ وجود یک خانه در بدترین شرایط میان فاصله دو دیوار بود که در آنجا زن و شوهری در فضای 3 مترمربع زندگی می کردند.
دیدن این صحنه ها به وضوح دردناک است، چه کسی تحمل درد و رنج هم وطن خود را دارد؟ در شرایطی که نهاد های مختلف برای رسیدگی به مستضعفان وجود دارد اما باز هم شاهد حضور اقشار محروم در جامعه به ویژه در حاشیه شهرمشهد هستیم.آیا اعضای شورای شهر مشهد مقدس، مدیران، شهردار و کسانی که دغدغه انقلابی گری آنها گوش فلک را پر کرده تاکنون به این مناطق سر زده و به مشکلات آنها رسیدگی کرده اند؟
البته طبق پیگیری های صورت گرفته و به همت خیرین بنا است مشکل این خانواده بزودی برطرف شود و زندگی این عزیزان سر و سامانی بگیرد.
بخش پایانی بازدید ما دردناک ترین صحنه ها را پیش چشمانمان رقم زد، در انتهای بلوار ایمان و درست جنب مجتمع تجاری اطلس که مشهور به یک مرکز تجاری لوکس با دارا بودن پردیس سینمایی و فود کورت رستوران مجهز است، شاهد حضور انسان هایی بودیم که در محلی شبیه به زمین تخلیه نخاله های ساختمانی، سطح زمین را حفر کرده بودند و مشغول گذران زندگی به شکل محروم ترین وضعیت بودند.
پدر 80 ساله خانواده از نبود امکانات اولیه زندگی گله مند بود، دختر 17 ساله آن ها زباله ها را جمع آوری می کرد، نه یارانه بگیر بودند و نه حقوقی می گرفتند، تصورش برای ما سخت بود که چطور در این شب ها که گاهی اوقات دمای هوا رو به کاهش خواهد رفت و در آستانه ورود به زمستان است؛ زندگی می کنند؟
از سویی متوجه وجود تله هایی بر روی خاک در اطراف محل زندگی آنها شدیم که با استفاده از آن گنجشک به دام می افتاد و به نوعی قوت روزانه آنها تامین میشد.
در همین حین مادرآرزوها وعده برگزاری شب یلدای بیاد ماندنی با حضور 200 خانواده محروم از حاشیه شهر مشهد را به ما داد که یکی از حاضران آن خانواده ای بود که در پایان بازدید با آنها در این محل بازیافت آشنا شدیم.
امروز در بلوار ایمان مشهد بودیم و بخشی از زندگی اقشار مستضعف را برای شما در این مطلب به رشته تحریر درآوردیم، به نوعی برای نگارنده این مطلب مرز بین فقر حاشیه نشینی و زندگی مدرن شهری به راستی تداعی شد، اما چه خوب است که برای هم وطنانمان یاری کننده واقعی باشیم و صدای آنها را به گوش مسئولین برسانیم تا به یاری آنها بشتابند، هرچه باشد مسئولین حتی به صورت شعاری از قدیم می گویند مردم ولی نعمتان ما هستند...