چند روز قبل مرد جوانی بهنام «علیرضا» به اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ رفت و گزارش سرقت مسلحانه ای را داد. او به مأموران گفت: اول مهر، با همسرم از میهمانی بــــه منزل برمی گشتم که در میانه راه با مردی آشنا شدم. او با اشاره به بیماری همسرش و مشکلاتی که در یکی از شهرهای شمالی کشور برایش پیش آمده بود مدعی شد که مجبور شده تمامی اموالش را بفروشد. در میان صحبتهایش بعد از کلی مقدمه چینی گفت که از زمین کشاورزیاش مقداری سکه قدیمی پیدا کرده، اما این ماجرا را مثل یک راز در دلش نگه داشته چون به کسی اعتماد ندارد و میترسد سکهها را از او بدزدند.
او ادعا میکرد اگر بتواند سکهها را بفروشد میتواند هزینه درمان همسرش را فراهم کند. حرفهای مرد میانسال باعث شد که دلم برایش بسوزد و تصمیم گرفتم برای تأمین هزینههای درمان همسرش سکهها را که زیر قیمت میفروخت از او بخرم. پس از مدتی مرد میانسال چندین بار با من تماس گرفت و با هم قرار گذاشتیم.
آن روز با مرد جوانی که او را دامادشان معرفی میکرد، به خانه ما آمد. او مدعی شد میترسد سکهها را با خود حمل کند و قرار شد که دفعه بعدی سکهها را هم با خودش بیاورد. او میگفت میخواهد همسرش را برای درمان به خارج از کشور ببرد و از من خواست پول را دلاری به او بدهم.جوان فریب خورده ادامه داد: 22 مهر در پایانه مسافربری غرب تهران با فروشنده سکهها قرار گذاشتیم و 70 هزار دلار را با خود بردیم. اما مرد میانسال و همدستش با تهدید اسلحه دلارها را از من گرفته و بدون آنکه سکهای بدهند متواری شدند. آنجا بود که فهمیدم فروش سکهها دامی برای فریب من بوده است.
ردپای متهمان در شمال کشور
بهدنبال شکایت مرد جوان، تحقیقات از سوی کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت به دستور بازپرس نصرتی آغاز شد. در نخستین گام کارآگاهان به چهره نگاری از متهمان فراری پرداخته و با بررسی آلبوم متهمان اداره آگاهی مشخص شد فروشندگان قلابی سکهها از سارقان سابقه دار بوده که چند سال قبل به همین اتهام بازداشت شده بودند.با مشخص شدن هویت متهمان، تحقیقات برای دستگیری آنها ادامه یافت و سرانجام پس از دو هفته تعقیب و مراقبتهای شبانه روزی این سارقان در یکی از شهرهای شمالی کشور دستگیر شدند.
متهمان پس از دستگیری برای تحقیقات به شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند و در برابر بازپرس نصرتی به سرقت دلارها با ترفند فروش سکههای قدیمی اعتراف کردند.سرهنگ گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران گفت: از آنجایی که احتمال میرود دو متهم دستگیر شده سرقتهای دیگری به این شیوه در پرونده خود داشته باشند، مالباختگان احتمالی میتوانند برای شکایت به اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ مراجعه کنند.
گفتوگو با متهم
دو رفیق قدیمی که سالهاست همدیگر را میشناسند و رفیق گرمابه و گلستان هم هستند، عاملان سرقت دلارها از زوج جوان به بهانه فروش سکههای قدیمی بودند. پرویز که بزرگتر از همدستش است در گفتوگو با خبرنگار ما از ماجرای سرقتشان گفت.
چطور این ایده به ذهنت رسید؟
در فیلمها و کانالهای تلگرامی خبرهایی در این مورد دیده بودم. ایده خوبی به نظر میرسید.
سکهای هم در کار بود؟
بله، یکی از دوستانم یک سکه طلا داشت، البته قدمتی نداشت ولی از آن برای جلب اعتماد مالباخته استفاده کردیم.
تصور میکردی دستگیر شوی؟
ترس دستگیری همیشه در دل متهم است.
مشتری ات را چطور شناسایی کردی؟
من در فضای مجازی آگهی فروش سکه قدیمی را داده بودم. چند روز قبل از اجرای نقشهام در یکی از شبکه های اجتماعی با فرد دیگری در حال گفتوگو بودم که شاکی وارد بحث ما شد و شماره تلفنم را خواست.
اسلحهای را که برای سرقت استفاده کردید از کجا آوردی؟
اسلحهای در کار نبود.
نقشه ات چه بود؟
بعد از گفتوگوی غیرحضوری و تماس تلفنی، شاکی یک بار به شمال آمد و همدیگر را دیدیم. یک شب هم ما به خانه او رفتیم و شب را آنجا خوابیدیم. بعد از اینکه پول را به دلار فراهم کرد با او قرار گذاشتیم. دلارها را که گرفتیم به بهانه اینکه سکه داخل ماشین آن طرف خیابان است با دلارها فرار کردیم.
سابقه هم داری؟
بله، قبلاً هم به همین اتهام بازداشت شدم. حدود یکسالی حبس کشیدم و با سند بیرون آمدم. اما پسرم فوت کرد و بعد از مرگ او دیگر به زندان برنگشتم.
از این سرقت چقدر گیرتان آمد؟
نفری 50 میلیون تومان. من پول هایم را برای اجارههای عقب افتاده خانهام و خرج درمانم خرج کردم. همدستم هم بدهی داشت.