چندی قبل مرد جوانی به اداره پلیس رفت و از سه مرد مأمورنما به اتهام اخاذی میلیونی شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: من و پدرم در بازار تهران، مغازه بزرگ کفشفروشی داریم و معمولاً به صورت عمدهفروشی با مغازههای دیگر کار میکنیم. امروز در مغازه تنها نشسته بودم که سه مرد بیسیم به دست در حالی که پروندهای در دست داشتند، وارد مغازه ما شدند. آنها خودشان را مأمور پلیس، امنیت و بازرس سازمان صنعت و معدن معرفی کردند و مدعی شدند که پرونده مربوط به تخلفات مغازه ماست و برای بررسی به دستور مقام قضایی به اینجا آمدهاند. یکی از مأموران نشانی انبار ما را داد و گفت، من و پدرم مقدار زیادی کفش و کالاهای دیگر در انبارمان احتکار کردهایم و طبق گزارشهای مردمی و اطلاعاتی پس از بازرسی و بررسیهای تخصصی الان برای پلمب و ضبط کالاهای مغازه و انبار به مغازه شما آمدهایم. آنها خیلی مرا ترساندند و مدام حکم پلمبی را که الان متوجه شدم تقلبی بود به من نشان میدادند. هر چقدر به آنها گفتم الان پدرم در مسافرت است و فردا برای بررسی و پلمب مغازه و انبار بیایید، فایدهای نداشت تا اینکه پیشنهاد دادند برای تضمین حرفهایم چک ۳۰۰ میلیون تومانی در وجه حامل برای آنها صادر کنم تا پس از بررسی مجدد درباره پلمب و ضبط اموالمان تصمیمگیری کنند. آن سه نفر آنقدر مرا تحت فشار تهدیدهایشان قرار دادند که در نهایت چک ۳۰۰ میلیون تومانی به تاریخ روز صادر کردم و به آنها دادم و سه مرد مأمورنما هم با گرفتن چک از مغازه ما بیرون رفتند و قرار شد چند روز دیگر دوباره برای بررسی به مغازه بیایند. وی ادامه داد: ساعتی بعد متوجه شدم که چک ۳۰۰ میلیون تومان در بانک وصول شده و وقتی موضوع را برای یکی از همکارانم توضیح دادم، فهمیدم آنها مأمورنما بودند و به سراغ او هم رفته بودند، اما او فریب آنها را نخورده بود. به همین دلیل الان به اداره پلیس آمدهام و از سه مرد مأمورنما به اتهام اخاذی ۳۰۰ میلیون تومانی شکایت دارم.
شکایتهای مشابه از متهمان
پس از طرح این شکایت، تیمی از کارآگاهان اداره پلیس آگاهی پایتخت به دستور قاضی رسولی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای ویژه سرقت برای شناسایی و دستگیری مأمورنماها وارد عمل شدند.
همزمان با ادامه تحقیقات مأموران با شکایتهای مشابهی روبهرو شدند که حکایت از این داشت، سه مرد مأمورنما با همان شیوه به مغازهداران عمدهفروش در بازار تهران مراجعه میکردند و به بهانه اینکه آنها اجناسی را در انبارشان احتکار کردهاند دست به اخاذی میلیونی میزدند.
بررسیها نشان داد متهمان در پوشش مأمور و بازرس سازمان صنعت و معدن به چند مغازه مراجعه کردند و از صاحبان دو مغازه موفق شدهاند ۲۰ میلیون تومان اخاذی کنند.
یکی از شاکیان گفت: من مغازه عمدهفروشی لوازم خانگی دارم. چند روز قبل سه مرد جوان که مدعی بودند مأمور پلیس، اطلاعات و بازرس سازمان صنعت و معدن هستند به مغازهام مراجعه کردند. آنها تمامی مشخصات من، حتی نشانی انبار مرا هم در اختیار داشتند و مدعی شدند من اجناس زیادی را احتکار کردهام. به آنها گفتم که من چنین کاری نکردهام و فقط مقداری لوازم برای پخش در انبار دارم، اما آنها به حرفهایم توجهی نکردند و با نشان دادن برگهای مدعی شدند دستور ضبط اموالم و پلمب مغازهام را دارند، اما وقتی با اصرارهای من روبهرو شدند، یکی از آن سه مرد پیشنهاد داد به آنها پول بدهم که من هم از ترس اینکه مغازهام پلمب نشود ۱۵ میلیون تومان پرداخت کردم که بعد فهمیدم آنها مأمورنما بودهاند و از من اخاذی کردهاند.
دستگیری مأمورنماها هنگام اخاذی در حالی که هر روز بر تعداد شاکیان افزوده میشد، مأموران با بررسی دوربینهای مداربسته محلهای حادثه سه مرد مأمورنماها را به نامهای فرشاد، صمد و حامد را که از متهمان سابقهدار بودند، شناسایی کردند. از آنجایی که احتمال میرفت سه متهم دوباره برای اخاذی از مغازهداران به بازار تهران مراجعه کنند، مأموران محلهای مورد نظر را به صورت نامحسوس تحتنظر گرفتند تا اینکه چند روز قبل متوجه شدند فرشاد و حامد در حالی که تجهیزات پلیسی به همراه داشتند برای اخاذی وارد مغازه عمدهفروشی لوازم بهداشتی شدند. بدین ترتیب مأموران در اقدامی غافلگیرانه دو متهم را که در حال اخاذی بودند، دستگیر کردند.
این دو پس از انتقال به اداره پلیس به جرمشان با همدستی مردی به نام شاهین که رابط آنها در بازار بود، اعتراف کردند. پس از آن مأموران شاهین را هم دستگیر کردند، اما متوجه شدند صمد به مکان نامعلومی گریخته است.
فرشاد در بازجوییها گفت: مدتی قبل با شاهین که در بازار کار میکرد و با مغازهداران رابطه خوبی داشت، آشنا شدیم. در مهمانی که با او داشتیم، تصمیم گرفتیم از مغازهدارانی که اجناس خود را انبار کردهاند در پوشش مأمور و بازرس سازمان اخاذی کنیم. شاهین که خودش در بازار کار میکرد، انبار و مغازههای عمدهفروشی را شناسایی میکرد و مشخصات آنها را به ما میداد و ما سه نفر هم با تجهیزات پلیسی و جعل حکم جلب و پلمب به مغازهها میرفتیم و با ترساندن آنها اخاذی میکردیم. در این مدت از چند مغازه اخاذی کردیم و مبلغ ۳۸ میلیون تومان به شاهین دادیم و بقیه را بین خودمان تقسیم کردیم و قرار بود برای اخاذی به مغازههای دیگری که شاهین آدرسش را در اختیار ما قرار داده بود، برویم که در آخرین مغازه شناسایی و دستگیر شدیم.
دو متهم دیگر حرفهای فرشاد را تأیید کردند. تحقیقات از متهمان ادامه دارد. مأموران به دستور قاضی رسولی در تلاشند تا متهم فراری را دستگیر کنند.