در طی سالهای گذشته یوزپلنگهای ایرانی بیشتر از هر زمان دیگر مورد توجه سازمان حفاظت از محیطزیست ایران قرار گرفتهاند و دلیل این موضوع توجه فعالان محیطزیستی و مطالبه عمومی به این گونه نادر از گربهسانان است. با این وجود تلفات یوزپلنگها در نقاط حادثهخیز جادهها ادامه دارد تا جایی که حیات وحش سازمان حفاظت محیطزیست میگوید: ۷۰درصد یوزها در تصادفات جادهای جان خود را از دست میدهند.
هنگامی که فعالان محیطزیست از خطر انقراض یوز ایرانی میگویند؛ حمایت از شرایط این یوزها تبدیل به مطالبه عمومی در بین مردم میشود. یوزپلنگدر حال حاضر گونه بسیار نادری است که مردم نیز او را به عنوان نمادی از ایران و ایرانی قبول کردهاند. هنگام مرگ و میر آنها بهدلیل عوامل انسانی نظیر تصادفات جادهای و یا شکار آنها، عموم مردم بیشترین واکنشها را نشان میدهند. یوز ایرانی بر روی لباس تیم ملی فوتبال ایران رفت تا فرهنگسازی در زمینه حفاظت از این گونه در معرض خطر انقراض توسط نهادهای مختلف مانند سازمان حفاظت محیطزیست بیشتر از پیش شود؛ حرکتی که به گفته کارشناسان محیطزیست در کاهش شکار و مقابله مردم محلی با این گونه کمیاب ارزشمند اثر مثبت داشته است.
چند قلاده یوزپلنگ در کشور داریم؟
به گفته دکتر مجید مقدمخرازیان، مدیر کل دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیطزیست جمعیت یوز در کل دنیا هفتهزار و در حالت خوشبینانهتر ۱۰هزار قلاده است که این نشاندهنده وضعیت ناپایدار و بحرانی جمعیت یوز است. در حال حاضر یوز آسیایی تنها در ایران وجود دارد، اگرچه در گذشته در کشورهایی همچون پاکستان و افغانستان نیز مشاهده شده بود. نابودی زیستگاه، شکار غیرمجاز، قاچاق اجزای حیات وحش، بیماری، تصادفات جادهای از عوامل نابودی و تلف شدن حیاتوحش هستند.
مدیر کل دفتر حیاتوحش سازمان حفاظت محیطزیست میگوید: «سوانح جادهای در درجه نخست و سگهای گله همراه دامداران در درجه دوم مهمترین عوامل تهدید یوز در ایران هستند. بر اساس اطلاعات به دست آمده طی ۱۶سال گذشته ۴۲قلاده یوز تلف شدهاند که از این تعداد تلفات حدود ۲۸ قلاده یعنی حدود ۷۰ درصد مربوط به تصادفات جادهای بوده است که در جهت کاهش تلفات، ایمنسازی جادهها و کریدورهای عبوری به خصوص در جادههای منتهی به زیستگاه این گونه ارزشمند امری حائز اهمیت است.»
گفتنی است تلفات یوزپلنگها در نقاط حادثهخیز دو جاده ادامه دارد و جاده عباسآباد شاهرود، ماه گذشته، هفتمین یوزپلنگ آسیایی را به کام مرگ کشانده است.
۷۰ درصد یوزها در تصادفات جادهای
آقای خرازیانمقدم میگوید: یکی از اقدامات خوبی که در منطقه توران استان سمنان انجام شده است، خریداری تعدادی آغل دامداران و خروج آنها از زیستگاه یوز پلنگها بود که این اقدام با همکاری پروژه بینالمللی یوز، دفتر حیات و حش و معاونت محیط طبیعی در دیگر استانها نیز انجام خواهد شد.
برای ایمنسازی جادههای مناطق حفاظت شده باید سایر دستگاههای متولی نیز همکاری کنند. سازمان محیطزیست باید نقاط داغ و حادثهخیز در جادههای پرخطر را مشخص کند.
خرازیانمقدم درباره جاده پرحادثه عباسآباد-میامی در استان سمنان ادامه داد: در دهه گذشته بالغ بر ۶قلاده یوز در این جاده تلف شدند که با وجود پیگیریهای متعددی که سازمان حفاظت محیطزیست برای ایمنسازی این جاده انجام داد، اما دستگاههای متولی نسبت به ایمنسازی بخشی از جاده کمکاری میکنند.
در همین راستا آقای رجبعلی کارگر، معاون پروژه ملی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی گفته است: برای ایمنسازی نقاط حادثهخیز جادهها برنامه داریم تا دیگر شاهد کشته شدن یوزپلنگ در تصادفات جادهای نباشیم. طی سالهای گذشته در جاده عباسآباد در شاهرود هفتیوزپلنگ شامل دو ماده را از دست دادهایم. خروج گلههای دام از زیستگاههای یوز یکی دیگر از اهداف ماست که تاکنون توانستهایم پارک ملی توران و بخشی از میاندشت را با پرداخت حقوق عرفی دامداران، از حضور عشایر و گلههای دام پاکسازی کنیم. برای لقاح مصنوعی با استفاده از نمونههای موجود در بانک ژنتیکی دفتر پروژه نیز برنامههایی داریم. از توله یوزپلنگی که اخیراً به دنبال تصادف در شاهرود جان سپرد هم نمونهای در بانک ژنتیکی دفتر پروژه موجود است. ما در بانک ژنتیکی، نمونههایی از اسپرم و بافتهای دیگر یوزپلنگ را نگهداری میکنیم. بیضههای توله یوز تصادفی هم به این بانک منتقل شده تا در آینده برای لقاح مصنوعی مورد استفاده قرار بگیرد.
یوز ثروتی زیستمحیطی
خانم فرخ مستوفی، کارشناس محیطزیست در گفتگو با خبرنگار روزنامه «صبحنو» میگوید: «اقداماتی که در حوزه محیطزیست انجام میشود، میبایست کاملاً روشن باشد. ما تقریباً تمام گربهسانان بزرگ مانند شیر و ببر را در کشورمان از دست دادهایم. این اتفاق به مرور زمان به دلایل مختلف رخ داده است و در حال حاضر از گربهسانان بزرگ فقط یوزپلنگ و پلنگ مانده است. میبایست چرخه طبیعی و اکوسیستم حفظ شود. چراکه همه حیوانات در یک چرخه و در یک هرم غذایی وجود دارند. چرخه غذایی ناقص نشان از کشوری ناسالم دارد.»
این کارشناس محیطزیست میگوید: «مطرح شدن موضوع یوز را مدیون فعالینی هستیم که از سالها پیش برای جلوگیری از انقراض این گونه تلاش کردهاند. البته حفظ یوزهای ایرانی در ابتدا برای سازمانهای خارجی مطرح شد و حتی برای این موضوع نیز بودجههایی را در نظر گرفتند؛ متأسفانه در ایران آنقدر موضوعات مهمی در حوزه محیطزیست داریم که کمتر این موضوع مورد توجه قرار میگیرد. ما بعد از دست دادن شیر و ببر میبایست جدیتر به خطر انقراض یوزها نگاه کنیم چرا که از دست دادن آنها یک ضایعه بزرگ به شمار میآید. باید به دنبال بازسازی محیطزیست و فراهم کردن قلمرویی سالم برای این گونه نادر باشیم. جادهها مهمترین عامل مرگ و میر این گونه است که متأسفانه سازمانهای ذیربط به آن بیتوجه هستند و حتی در اطراف زیستگاه آنها آگاهیرسانی نشده است که مردم از این گونه با ارزش باخبر باشند.»
در حالی که نگرانی از انقراض قریبالوقوع نسل یوزپلنگ ایرانی هرسال بیش از گذشته افزایش مییابد، عدهای همچنان میپرسند اصلاً چرا باید نابودی محیطزیست و انقراض گونهها برایمان مهم باشد؟ چه تفاوتی میکند اگر برخی از گونهها مثل یوزپلنگ و حتی نیمی از سایر گونهها از روی زمین محو شوند؟ شیر و ببر ایران منقرض شد مگر چه اتفاقی افتاد که حالا نگران باشیم اگر یوز ایرانی منقرض شود همان فاجعه تکرار شود؟ ادوارد ویلسون، یکی از برجستهترین زیستشناسان جهان در پاسخ به پرسشگرانی که سؤالاتی اینچنین مشابه دارند، میگوید: با نابودی محیطزیست و گونهها سرچشمههای جدید اطلاعات خواهد خشکید، ثروتهای بالقوه زیستشناختی بزرگی منهدم میشود و داروها، محصولات کشاورزی و پزشکی، چوب، الیاف و خمیر، گیاهان حفاظتکننده خاک، جایگزینهای نفت و سایر محصولات و امکاناتی که هنوز در راه است، منتفی خواهد شد.