با حضور آتشنشانان در محل آنها آتش را خاموش کردند اما در میان خاکسترها دو جسد نیز کشف شد که یکی از آنها متعلق به صاحب خانه و دیگری پسرش بود. بررسیها نشان میداد که مرد میانسال بههمراه عروس و پسرش در آن خانه ساکن بوده که دچار حریق شده است.ابتدا تصور میشد که مرد میانسال و پسرش بر اثر آتشسوزی و حادثه جان خود را از دست دادهاند. اما تحقیقاتی که تیم جنایی انجام داد راز جنایت انتقامجویانه را برملا کرد.
مأموران در بررسیها دریافتند که مرد میانسال به نام اردشیر قصد فروش خانهاش را داشته که پسرش با این موضوع مخالفت کرده است. در این میان مرد بنگاهداری که در همان محل بود در تحقیقات و بازجوییها مدعی شد که روز حادثه پسر اردشیر به نام شهاب با او تماس گرفته و گفته که خانه را آتش زده است.این درحالی بود که در ادامه تحقیقات کارشناسان آتشسوزی خانه قدیمی را عمدی اعلام کردند. در ادامه مشخص شد که شهاب در طبقه همکف خانه پدریاش مستأجر بوده و پدرش قصد فروش خانه را داشته است. مرد جوان ابتدا سعی میکند پدرش را از فروش خانه منصرف کند اما زمانی که با اصرارهای او مواجه میشود از پدرش 15 میلیون تومان میخواهد تا بتواند برای خود خانهای اجاره کند.
ما اردشیر با شهاب مخالفت میکند. همین مسأله باعث میشود که بین پدر و پسر اختلاف در گیرد و شهاب اقدام به آتش زدن خانه کند اما هنگام آتش زدن خانه خود نیز در حریق گرفتار شده و جانش را از دست میدهد.
با برملا شدن راز این آتشسوزی عمدی، پرونده این جنایت برای رسیدگی از دادسرای یافت آباد به دادسرای امور جنایی تهران ارسال شد. درحالی که عامل این جنایت فوت کرده بود دو دختر اردشیر به دادسرای امور جنایی تهران رفته و از عروسشان شکایت کردند. یکی از آنها به بازپرس جنایی گفت: همسر شهاب نیز در این ماجرا دست دارد و برادرمان به تشویق همسرش دست به این کار زده است. ما ازعروسمان شکایت داریم.با شکایت دو دختر مقتول، بازپرس جنایی دستور تحقیقات از همسر شهاب را صادر کرد.